gregariousness


گروه دوستی، جمعیت دوستی، حالت اجتماعی

جمله های نمونه

1. And among them, devotion and gregariousness is the core and the highest standard of his professional ethics.
[ترجمه گوگل]و در این میان، فداکاری و رفاقت، هسته اصلی و عالی ترین معیار اخلاق حرفه ای اوست
[ترجمه ترگمان]و در بین آن ها اخلاص و gregariousness هسته و بالاترین استاندارد اخلاق حرفه ای او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Like most thought at that time, the concept "gregariousness" is connected with patriotism directly.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از تصورات در آن زمان، مفهوم "گراریستی" مستقیماً با میهن پرستی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از افراد در آن زمان، مفهوم \"gregariousness\" به طور مستقیم با میهن پرستی مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So "the mores" is considered as the basis of gregariousness and even patriotism.
[ترجمه گوگل]بنابراین «اخلاق» را اساس جماعت گرایی و حتی میهن پرستی می دانند
[ترجمه ترگمان]بنابراین آداب و رسوم به عنوان اساس gregariousness و حتی میهن پرستی در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Psychologist Professor Dan Fessler, of the University of California, Los Angeles, says our gregariousness "poses a challenge. . . because those groups of course provide a source of temptation.
[ترجمه گوگل]پروفسور دن فسلر، روانشناس از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، می گوید که اجتماعی بودن ما یک چالش است زیرا این گروه ها البته منبعی برای وسوسه هستند
[ترجمه ترگمان]پروفسور دن Fessler، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس می گوید که gregariousness ما \" چالشی را ایجاد می کند زیرا این گروه ها یک منبع وسوسه را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Within these structures, the market offers the opportunities to attain status, while the monopoly of power and the geometric gregariousness are the obstacles for high stat. . .
[ترجمه گوگل]در این ساختارها، بازار فرصت هایی را برای دستیابی به موقعیت ارائه می دهد، در حالی که انحصار قدرت و همبستگی هندسی موانعی برای وضعیت بالا هستند
[ترجمه ترگمان]در این ساختارها، بازار فرصت های دستیابی به وضعیت را ارائه می دهد، در حالی که انحصار قدرت و the هندسی موانع for بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let's talk about dog's behavior from the point of gregariousness.
[ترجمه گوگل]بیایید در مورد رفتار سگ از نقطه نظر اجتماعی صحبت کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید در مورد رفتار سگ از نقطه نظر of صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the left - behind children, the factor scores of behavior, intelligence and school, gregariousness, happiness and satisfaction in boys were significantly lower than that in girls.
[ترجمه گوگل]در کودکان چپ - پشت سر، نمرات عامل رفتار، هوش و مدرسه، رفاقت، شادی و رضایت در پسران به طور معنی داری کمتر از دختران بود
[ترجمه ترگمان]در سمت چپ کودکان، نمرات فاکتور رفتار، هوش و مدرسه، gregariousness، خوشحالی و رضایت در پسران به طور قابل توجهی کم تر از دختران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cognitive levels of mental problems manifested certain differences on gregariousness, excitation, permanence, independence, introversion and extroversion, cowardice and neatness and creativity.
[ترجمه گوگل]سطوح شناختی مشکلات روانی تفاوت‌های خاصی را در گروهی بودن، برانگیختگی، ماندگاری، استقلال، درون‌گرایی و برون‌گرایی، بزدلی و آراستگی و خلاقیت نشان داد
[ترجمه ترگمان]سطوح شناختی مشکلات ذهنی، تفاوت های ویژه ای را در مورد gregariousness، تحریک، دوام، استقلال، درون گرایی و برون گرایی، جبن و پاکیزگی و خلاقیت نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tendency to live in flocks or groups (of animals); quality of being outgoing, sociability

پیشنهاد کاربران

جمع گرایی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : gregariousness
✅️ صفت ( adjective ) : gregarious
✅️ قید ( adverb ) : gregariously
اجتماعی بودن

بپرس