greeting

/ˈɡriːtɪŋ//ˈɡriːtɪŋ/

معنی: برخورد، سلام، خوشامد، درود، خوش آمد، تبریک، تهنیت، احترام، تبریکات، خوش باش، سلام کننده
معانی دیگر: سلام و تعارف، خوش آمدگویی، پیشواز، (اغلب جمع) سلام رسانی، احترامات، احترام کننده، در جمع تبریکات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: words or gestures used to greet or to convey a message of friendliness or respect.
مشابه: salute

(2) تعریف: (pl.) a message of friendliness or respect.

جمله های نمونه

1. the greeting he received was warm and sincere
خوش آمدی که نسبت به او شد گرم و صمیمانه بود.

2. a hollow greeting
سلام علیک (یا خوش آمد) دروغین

3. give my greeting to your brother
سلام مرا به برادرتان برسانید.

4. he returned my greeting with a friendly smile
به سلام من با لبخندی دوستانه پاسخ داد.

5. he responded to my greeting with a slight inclination of the head
سلام مرا با تعظیمی کوتاه پاسخ داد.

6. his wife answered my greeting with a chilly look
خانم او سلام مرا با نگاه سردی پاسخ داد.

7. she did not acknowledge my greeting
سلام مرا نشنیده گرفت.

8. lately, he does not answer my greeting
اخیرا جواب سلام مرا نمی دهد.

9. he was circulating among the guests and greeting every one
او در میان مهمانان می گردید و از همه احوالپرسی می کرد.

10. he insulted me by turning his back to me and not answering my greeting
او با پشت کردن به من و پاسخ ندادن به سلام و تعارفم به من توهین کرد.

11. A Christmas greeting and good wishes to you who is thought about all the year through. Have a beautiful Christmas and a happy New Year.
[ترجمه گوگل]یک تبریک کریسمس و آرزوهای خوب برای شما که در تمام طول سال در مورد آن فکر می کنید کریسمس زیبا و سال نو مبارک
[ترجمه ترگمان]تبریک کریسمس و آرزوهای خوب برای شما که در تمام طول سال به آن فکر می کنید کریسمس زیبا و سال نو خوش را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She raised her hand in greeting.
[ترجمه گوگل]دستش را به نشانه سلام بلند کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را به علامت سلام بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Please give my greeting to Miss Macleod.
[ترجمه گوگل]لطفاً سلام مرا به خانم مکلود برسانید
[ترجمه ترگمان] لطفا به خانم \"Macleod\" سلام برسون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A New Year greeting to cheer you from your daughters.
[ترجمه گوگل]تبریک سال نو برای تشویق شما از طرف دخترانتان
[ترجمه ترگمان]یک تبریک سال نو برای شاد کردن شما از your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He raised his hand in greeting.
[ترجمه علیرضا] او دستش را به نشانه ی سلام کردن بلند کرد
|
[ترجمه گوگل]دستش را به نشانه سلام بلند کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را به علامت سلام بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The greeting was polite, almost formal.
[ترجمه گوگل]احوالپرسی مودبانه و تقریبا رسمی بود
[ترجمه ترگمان]سلام مودبانه و تقریبا رسمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برخورد (اسم)
smash, strike, reception, conflict, affection, meeting, collision, encounter, clash, incidence, confluence, conflux, greeting, tilt, osculation, contact, contiguity

سلام (اسم)
regard, ave, greeting, salute, salutation, salaam, hail, hullo

خوشامد (اسم)
flattery, compliment, greeting, welcome

درود (اسم)
regard, compliment, greeting, salute, salutation, hail

خوش آمد (اسم)
flattery, compliment, greeting, welcome

تبریک (اسم)
greeting, congratulation, felicitation

تهنیت (اسم)
greeting, salutation, hail, congratulation

احترام (اسم)
tribute, regard, deference, honor, greeting, respect, obeisance, curtsey, curtsy, reverence, respectability, revere

تبریکات (اسم)
greeting

خوش باش (اسم)
greeting, hail, welcome

سلام کننده (اسم)
greeting

انگلیسی به انگلیسی

• welcome; warm regards (sent to someone through another or via mail)
a greeting is something friendly that you say or do on meeting someone.

پیشنهاد کاربران

معروفترین greeting دنیا در زبان انگلیسی میدانیم که how are you هست. ولی اگه بخوایم به چندتای دیگه اشاره کنیم که بعد از اون از همه پراستفاده تر هیتن، اینارو باید نام ببریم :
What's up, Wassup, Sup, What up, What's down, what's up with you
...
[مشاهده متن کامل]

What it do?
What's going on?
What's happening ?
What's been happening?
What's good?
What's new with you?
What's cracking?
What’s on your mind this morning/afternoon/evening?
What are you up to?
What are you doing today?
You all right?, You aight?
How have you been?
How's everything?
How's it going?
How's your day?
How are you going?
How are you feeling today?
How are you?
How are things going?
How are you holding up?

عمدتا دو کاربرد داره:
سلام ( همون سلام و احوالپرسی ) و خوشامد گویی ( به منظور تکریم فردی یا افرادی )
Greetings from Denmark and you?
Greeting card :کارت تبریک
خوش و بش کردن_ خوش باش گفتن
سلام و احوالپرسی
خوش آمد گویی، استقبال، احوال پرسی و. . .
به معنای آشنایی و برقراری ارتباط هم هست
To speak or write masage with pressions of friend. respect. pleasure etc. as in meeting or write letter or hair welome
something friendly or polite that you say or do when you meet or welcome someone
چاق سلامتی، چاف سلامتی کردن.
تکریم ، درود
Greeting:خوش آمد گویی
خوش آمدگویی، استقبال
سلام و احوالپرسی

خوش آمد گویی

بزرگوار
معانی:احوال پرسی، روبرو شدن با، سلام ودرود
مکالمه
احوال پرسی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس