1. Many people lost their jobs in the great depression of the 1930s.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در رکود بزرگ دهه 1930 شغل خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم شغل خود را در رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. America went off the gold standard after the Great Depression.
[ترجمه گوگل]آمریکا پس از رکود بزرگ از استاندارد طلا خارج شد
[ترجمه ترگمان]بعد از رکود بزرگ آمریکا، آمریکا از استاندارد طلا خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The last great depression took Orwell out on to the road, on a quest for the meanings of mass poverty.
[ترجمه گوگل]آخرین رکود بزرگ، اورول را در جستوجوی معانی فقر تودهای به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]آخرین افسردگی بزرگ، اورول را به جاده کشاند، به دنبال معانی فقر انبوه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The financial crises of the 1920s and the Great Depression of the 1930s had brought capitalism to the edge of extinction.
[ترجمه گوگل]بحران های مالی دهه 1920 و رکود بزرگ دهه 1930، سرمایه داری را به مرز انقراض رسانده بود
[ترجمه ترگمان]بحران های مالی دهه ۱۹۲۰ و رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰، سرمایه داری را به خطر انقراض کشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Has the experience of the Great Depression, which has helped to form my views of crofting, any validity now?
[ترجمه گوگل]آیا تجربه رکود بزرگ، که به شکلگیری دیدگاههای من در مورد کرافتینگ کمک کرده است، اکنون اعتباری دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا تجربه رکود اقتصادی بزرگ، که به شکل گیری دیدگاه های من در مورد crofting کمک کرده است، اکنون اعتبار دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What came instead were world wars, a Great Depression, a Holocaust, and threats of nuclear destruction.
[ترجمه گوگل]آنچه به جای آن اتفاق افتاد جنگ های جهانی، رکود بزرگ، هولوکاست و تهدیدهای نابودی هسته ای بود
[ترجمه ترگمان]آنچه در عوض جنگ های جهانی بود، بحران بزرگ، هولوکاست، و تهدید تخریب هسته ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The co-op went bankrupt during the Great Depression, said Gross, and maintenance slowly ground to a halt.
[ترجمه گوگل]گراس گفت که تعاونی در طول رکود بزرگ ورشکست شد و تعمیر و نگهداری به آرامی متوقف شد
[ترجمه ترگمان]در طی رکود اقتصادی بزرگ، این موسسه ورشکست شد و تعمیرات به کندی متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As the thirties was our last great depression it commands comparison with the great depression of the eighties.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که دهه سی آخرین رکود بزرگ ما بود، آن را با افسردگی بزرگ دهه هشتاد مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این آخرین رکود بزرگ ماست، در مقایسه با رکود بزرگ دهه هشتاد، این آخرین افسردگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The war brought a sudden end to the Great Depression.
[ترجمه گوگل]جنگ باعث پایان ناگهانی رکود بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]جنگ باعث پایان ناگهانی رکود بزرگ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Treatment of blacks altered slightly with the great depression of the thirties and the economic boom of the wartime forties.
[ترجمه گوگل]با رکود شدید دهه سی و رونق اقتصادی دهه چهل زمان جنگ، رفتار سیاه پوستان اندکی تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]تصفیه سیاه پوستان کمی با رکود بزرگ سی و چند ساله و رونق اقتصادی دوران جنگ چند ساله تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. No one foresaw the Great Depression of the thirties.
[ترجمه گوگل]هیچ کس رکود بزرگ دهه سی را پیش بینی نکرده بود
[ترجمه ترگمان]هیچ کس پیش بینی کرده بود که بحران اقتصادی سی و چند ساله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The photographs documented the anguish of the Great Depression.
[ترجمه گوگل]این عکسها درد و رنج رکود بزرگ را ثبت کردند
[ترجمه ترگمان]عکس ها درد (افسردگی)بزرگ را مستند کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Besides, labor disgraced itself in the Great Depression.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کار در رکود بزرگ، رسوا شد
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، کار خود را در رکود بزرگ اقتصادی قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Like Andrew Mellon on the eve of the Great Depression, Mr Paulson has struggled to communicate with, or understand the needs of, the common man.
[ترجمه گوگل]مانند اندرو ملون در آستانه رکود بزرگ، آقای پالسون برای برقراری ارتباط یا درک نیازهای مردم عادی تلاش کرده است
[ترجمه ترگمان]مانند اندرو Mellon در آستانه بحران بزرگ افسردگی، آقای Paulson تلاش می کند با او ارتباط برقرار کند، یا نیازهای مردم عادی را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید