grease the wheels

جمله های نمونه

1. Two measures should do a good deal to grease the wheels of the City's securities business.
[ترجمه گوگل]دو اقدام باید به خوبی چرخ های تجارت اوراق بهادار شهر را چرب کنند
[ترجمه ترگمان]دو معیار باید کار خوبی انجام دهند تا چرخ های کسب وکار اوراق بهادار شهر را روغن بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With some you have to grease the wheels more liberally.
[ترجمه گوگل]با برخی از آنها، شما باید چرخ ها را آزادانه تر چرب کنید
[ترجمه ترگمان]با مقداری که باید wheels رو بیشتر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thereafter the tribute was only paid to grease the wheels of Anglo-papal diplomacy, but even these sporadic payments ceased from 128
[ترجمه گوگل]پس از آن، خراج فقط برای چرب کردن چرخ های دیپلماسی انگلیس و پاپی پرداخت شد، اما حتی این پرداخت های پراکنده از سال 128 متوقف شد
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، خراج صرف روغن زدن چرخ های سیاست \"آنگلو - پاپ\" شد، ولی حتی این پرداخت ها از ۱۲۸ باز هم متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trade agreements grease the wheels of importing and exporting.
[ترجمه گوگل]قراردادهای تجاری چرخ واردات و صادرات را چرب می کند
[ترجمه ترگمان]توافقات تجاری چرخ های واردات و صادرات را روغن می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. William's father tried to grease the wheels for him to get the job.
[ترجمه گوگل]پدر ویلیام سعی کرد چرخ‌ها را روغن کاری کند تا بتواند این شغل را بدست آورد
[ترجمه ترگمان]پدر ویلیام سعی کرد چرخ ها را جمع کند تا کارش را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How much money must flow from the developed world to developing countries to grease the wheels and secure their approval?
[ترجمه گوگل]چه مقدار پول باید از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه سرازیر شود تا چرخ ها را چرب کرده و تایید آنها را تضمین کند؟
[ترجمه ترگمان]چقدر پول باید از دنیای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه برای پر کردن چرخ ها و تضمین موافقت آن ها جاری شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And most people agree that some lying is even necessary — to avoid petty squabbles and to grease the wheels of a relationship.
[ترجمه گوگل]و بسیاری از مردم موافقند که دروغ گفتن حتی ضروری است - برای جلوگیری از دعواهای کوچک و چرب کردن چرخ های یک رابطه
[ترجمه ترگمان]و بیشتر مردم بر این باورند که حتی برای اجتناب از جر و بحث های کوچک و پر کردن چرخ های یک رابطه، حتی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Indeed, a number of economists believe the European Central Bank should grease the wheels for the needed shift in relative prices by flexibly interpreting its mandate of price stability.
[ترجمه گوگل]در واقع، تعدادی از اقتصاددانان بر این باورند که بانک مرکزی اروپا باید چرخ‌ها را برای تغییر مورد نیاز در قیمت‌های نسبی با تفسیر انعطاف‌پذیری از دستور ثبات قیمت‌ها چرب کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، تعدادی از اقتصاددانان بر این باورند که بانک مرکزی اروپا باید چرخ ها را برای تغییر مورد نیاز در قیمت نسبی با تفسیر انعطاف پذیر حکم خود از ثبات قیمت هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many consultants like to tout that they have good guanxi and can arrange meetings with powerful officials to grease the wheels of commerce.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مشاوران دوست دارند ادعا کنند که گوانکسی خوبی دارند و می توانند جلساتی را با مقامات قدرتمند ترتیب دهند تا چرخ های تجارت را چرب کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مشاوران دوست دارند که به آن ها نشان دهند که guanxi خوبی دارند و می توانند جلساتی را با مقامات قدرتمند ترتیب دهند تا چرخ های تجارت را روغن بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Firms want to believe that workers are there because they love it, she adds. 'So if you want to grease the wheels in your favor, you can't be a clock watcher or just be in it for the money.
[ترجمه گوگل]او اضافه می کند که شرکت ها می خواهند باور کنند که کارگران آنجا هستند زیرا آنها آن را دوست دارند بنابراین، اگر می‌خواهید چرخ‌ها را به نفع خود چرب کنید، نمی‌توانید نگهبان ساعت باشید یا فقط برای پول در آن باشید
[ترجمه ترگمان]او اضافه می کند: شرکت ها می خواهند باور کنند که کارگران آنجا هستند چون آن را دوست دارند بنابراین اگر می خواهید چرخ ها را به نفع خود چرب کنید، شما نمی توانید یک ناظر ساعت باشید و یا فقط به خاطر پول در آن باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I gave the removal men some money for a drink to help grease the wheels.
[ترجمه گوگل]من مقداری پول برای نوشیدنی به افراد جداکننده دادم تا به روغن کاری چرخ ها کمک کنند
[ترجمه ترگمان]من به مردم انتقال پول دادم تا برای کمک به چرخ ها کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You'll need marketing and administration (at the very least) to grease the wheels of your company.
[ترجمه گوگل]شما به بازاریابی و مدیریت (حداقل) نیاز دارید تا چرخ های شرکت خود را چرب کنید
[ترجمه ترگمان]شما به بازاریابی و مدیریت (حداقل)نیاز دارید تا چرخ های شرکت شما را روغن بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• put grease on the wheels; make things move faster

پیشنهاد کاربران

✍️ تسهیل کردن، هموار تر کردن ( با برداشتن موانع ) ، پروسه ای را راحت تر به حرکت در آوردن
✅️ وقتی چرخ رو روغنکاری می کنید، مسلماً روان تر میشه و راحت تر به حرکت در میاد
☑️ مترادف: oil the wheels
خودشیرینی کردن ، چاپلوسی کردن
هموار کردن راه /اسان کردن راه
اکثر مواقع برای هموار کردن و ساده تر کردن مراحل اداری هست اما مطلقا به این معنا نیست
به مثال زیر توجه کنید:
As it says in an old country song, love may make the world go round, but money greases the wheels.
...
[مشاهده متن کامل]

همانطور که در یک آهنگ قدیمی گفته شده ، عشق ممکن است دنیا را دور بزند ، اما پول راه را هموار /آسان میکند .

اصطلاحا:سبیل کسی را چرب کردن
پرداخت زیر میزی به کسی

بپرس