grazed

پیشنهاد کاربران

خراشیدن،
The bullet only grazed your ribs
گلوله فقط دنده هایت را خراشیده است.
گذشته ی فعل های :
خوراک دادن
چریدن
خراشیدن
چراندن
تغذیه کردن
گله چراندن
چرانیدن

بپرس