graying

جمله های نمونه

1. clouds were graying the sky
ابرها آسمان را دلگیر می کرد.

2. Nunez is a graying, handsome man who dresses for no one and has a charmingly temperate demeanor.
[ترجمه گوگل]نونز مردی خاکستری و خوش تیپ است که برای هیچکس لباس نمی پوشد و رفتاری جذاب و معتدل دارد
[ترجمه ترگمان]نونیز یک مرد قد کوتاه و خوش قیافه است که برای کسی لباس می پوشد و رفتاری بسیار مودبانه با او دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A graying guy wore a baseball shirt for a team called the Users.
[ترجمه گوگل]یک مرد خاکستری برای تیمی به نام کاربران پیراهن بیسبال پوشید
[ترجمه ترگمان]یک مرد خاکستری پیراهن بازی بیسبال را برای تیمی به نام کاربران به تن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A wide-brimmed hat concealed her graying hair.
[ترجمه گوگل]یک کلاه لبه پهن موهای سفیدش را پنهان کرده بود
[ترجمه ترگمان]کلاه لبه پهنی داشت که موهای خاکست ریش را پنهان می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its graying clapboards are loose and falling off, and plastic sheeting has been nailed over the windows.
[ترجمه گوگل]تخته های خاکستری آن شل شده و می ریزند و ورقه های پلاستیکی روی پنجره ها میخکوب شده است
[ترجمه ترگمان]سقف خاکستری اش شل و آویزان است، و ورقه پلاستیکی روی پنجره ها میخکوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bonnie had graying, light - brown wavy hair that she pulled back into a large barrette.
[ترجمه گوگل]بانی موهای مواج قهوه ای روشن و خاکستری داشت که آنها را در یک بند بزرگ جمع کرد
[ترجمه ترگمان]و به و نی موهای مجعد قهوه ای رنگی داشت که به گل barrette تکیه داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nishimura’s study “implies that age-related graying could be a result of accumulated DNA damage,(Sentence dictionary) ” Fisher said.
[ترجمه گوگل]فیشر گفت، مطالعه نیشیمورا "به این معناست که خاکستری شدن مربوط به سن می تواند نتیجه آسیب DNA انباشته شده باشد "
[ترجمه ترگمان]فیشر گفت که مطالعه Nishimura نشان می دهد که گندمی که مربوط به سن است می تواند در اثر آسیب به DNA انباشته شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is a graying, heavyset woman who seems to have aged beyond her years.
[ترجمه گوگل]او یک زن خاکستری و سنگین است که به نظر می رسد بیش از سال های خود پیر شده است
[ترجمه ترگمان]او a است، یک زن چاق که به نظر می رسد در ورای سال ها پیرتر شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the hair graying is inreversible, hair colorant is the main choice for the masking of hair color change.
[ترجمه گوگل]اگر سفیدی مو برگشت ناپذیر است، رنگ مو انتخاب اصلی برای پوشاندن تغییر رنگ مو است
[ترجمه ترگمان]اگر موهای فلفل نمکی است، مو colorant انتخاب اصلی برای پنهان کردن رنگ مو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Graying Society Special Issue of Japan Echo . Vol. 2 199
[ترجمه گوگل]شماره ویژه انجمن خاکستری ژاپن اکو جلد 2 199
[ترجمه ترگمان]نشریه ویژه انجمن Graying ژاپن اکو جلد ۲ ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had graying, close-cropped hair, and a long mustache decorated with small golden beads.
[ترجمه گوگل]او موهای خاکستری و کوتاهی داشت و سبیل های بلندی داشت که با مهره های طلایی کوچک تزئین شده بود
[ترجمه ترگمان]موهایش را کوتاه کرده بود، موهایش را کوتاه کرده بود و سبیل بلندی داشت که با دانه های طلایی کوچک تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a field of graying men wearing gray and blue suits, pink T-shirted women arrayed themselves around tables like flower petals.
[ترجمه گوگل]در میدانی از مردان خاکستری که کت و شلوارهای خاکستری و آبی پوشیده بودند، زنان تی‌شرت صورتی مانند گلبرگ‌های گل دور میزها چیده بودند
[ترجمه ترگمان]در مزرعه ای که لباس های خاکستری و آبی به تن داشتند، زنان T صورتی رنگ خود را به دور میزه ای مانند گلبرگ های گل آرایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A booming economy, low unemployment and years of peace have made it difficult to replenish the graying ranks of white supremacists.
[ترجمه گوگل]اقتصاد در حال رونق، بیکاری کم و سال ها صلح، دوباره پر کردن صفوف سفید برتری طلبان را دشوار کرده است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد رو به رشد، بیکاری پایین و سال ها صلح، افزایش صفوف graying سفید پوست را دشوار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Set this in the context of in the increasing graying of our society and we see the challenges which face social services.
[ترجمه گوگل]این را در زمینه خاکستری شدن روزافزون جامعه ما تنظیم کنید و چالش هایی را مشاهده کنیم که خدمات اجتماعی با آن روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]این موضوع را در زمینه افزایش خاکستری جامعه ما قرار داده و چالش هایی که با خدمات اجتماعی رو به رو هستند را مشاهده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two young boys call inside one of the tents and a dark man with long, graying hair emerges.
[ترجمه گوگل]دو پسر جوان به داخل یکی از چادرها زنگ می زنند و مردی تیره رنگ با موهای بلند و خاکستری ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]دو پسر جوان در یکی از چادرها صدا می کنند و یک مرد تاریک با موهای بلند و خاکستری رنگش بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of turning gray in color

پیشنهاد کاربران

بپرس