1. Privatization is not always the gravy train that governments promise.
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی همیشه همان قطاری نیست که دولت ها وعده می دهند
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی همیشه همان قطاری نیست که دولت ها وعده می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی همیشه همان قطاری نیست که دولت ها وعده می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A: This company is not a gravy train.
[ترجمه گوگل]A: این شرکت یک قطار آبگوشت نیست
[ترجمه ترگمان] این شرکت یه ظرف آبگوشت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شرکت یه ظرف آبگوشت نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Many teenage girls thought selling betel nuts a gravy train.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که آجیل فوفل را به عنوان قطار آبگوشت بفروشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که betel را به یک قطار gravy می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دختران نوجوان فکر می کردند که betel را به یک قطار gravy می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Their gravy train ended when the government stopped funding the research project.
[ترجمه گوگل]زمانی که دولت تامین مالی پروژه تحقیقاتی را متوقف کرد، قطار آبخوری آنها به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]قطار Their زمانی پایان یافت که دولت بودجه پروژه تحقیقاتی را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قطار Their زمانی پایان یافت که دولت بودجه پروژه تحقیقاتی را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The gravy train is just not for me.
[ترجمه گوگل]قطار سس فقط برای من نیست
[ترجمه ترگمان] اون ظرف آبگوشت فقط واسه من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون ظرف آبگوشت فقط واسه من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bob has been on the gravy train ever since landing a job with the government.
[ترجمه گوگل]باب از زمانی که در دولت مشغول به کار شد، در قطار آبدار بوده است
[ترجمه ترگمان]باب از زمان فرود آمدن با دولت در ظرف سس شرکت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باب از زمان فرود آمدن با دولت در ظرف سس شرکت داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A: George realized the gravy train was over when he got fired.
[ترجمه گوگل]ج: جورج وقتی اخراج شد متوجه شد که قطار آبگیری تمام شده است
[ترجمه ترگمان]الف متوجه شد که وقتی اخراج شد، قطار در حال مستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]الف متوجه شد که وقتی اخراج شد، قطار در حال مستی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many government officials in America are on the gravy train.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار آبدار هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار gravy هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات دولتی در آمریکا در قطار gravy هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He'll never leave his job. It's a real gravy train.
[ترجمه گوگل]او هرگز کار خود را ترک نخواهد کرد این یک قطار سس واقعی است
[ترجمه ترگمان]او هرگز شغلش را ترک نخواهد کرد این یه ظرف آبگوشت واقعیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هرگز شغلش را ترک نخواهد کرد این یه ظرف آبگوشت واقعیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Mark has been on a gravy train all these years. There does seem to have pennies from heaven for him.
[ترجمه گوگل]مارک در تمام این سالها سوار قطاری بوده است به نظر می رسد سکه هایی از بهشت برای او وجود دارد
[ترجمه ترگمان] مارک \"همه این سال ها روی یه ظرف آبگوشت بوده\" به نظر می رسد که برای او پولی از بهشت به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مارک \"همه این سال ها روی یه ظرف آبگوشت بوده\" به نظر می رسد که برای او پولی از بهشت به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. For her, the advertising business is a real gravy train.
[ترجمه گوگل]برای او، تجارت تبلیغاتی یک قطار آبگوشت واقعی است
[ترجمه ترگمان]برای او، کسب وکار تبلیغات یک قطار gravy واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای او، کسب وکار تبلیغات یک قطار gravy واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A: John seems to be on the gravy train these days.
[ترجمه گوگل]پاسخ: به نظر می رسد جان این روزها در قطار آبگوشت است
[ترجمه ترگمان]ج: به نظر می رسد که جان این روزها در قطار gravy باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ج: به نظر می رسد که جان این روزها در قطار gravy باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They were sitting on the gravy train too, enjoying the views from the observation car.
[ترجمه گوگل]آنها هم در قطار آبگوشت نشسته بودند و از مناظر واگن دیدبانی لذت می بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها روی the نشسته بودند و از مناظر آن اتومبیل لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها روی the نشسته بودند و از مناظر آن اتومبیل لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It was a gravy train while it lasted, but it was unsustainable.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که دوام آورد، این یک قطار آبگوشت بود، اما ناپایدار بود
[ترجمه ترگمان]در آن حال که دوام داشت، یک ظرف آبگوشت بود، اما it بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آن حال که دوام داشت، یک ظرف آبگوشت بود، اما it بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید