گِرانِش یا گرانی یا جاذبه ( به انگلیسی: Gravity ) یک پدیدهٔ طبیعی است که در آن همهٔ اجسامِ جِرم مند ( دارای جرم ) یکدیگر را جذب می کنند. تأثیر گرانش بر این اجسام، یعنی تأثیر جذب یک جسم جرم مند، بر جسم جرم مند دیگر، یا به درکِ ساده تر، هر جسم بر جسمِ دیگر؛ و ما آن را به صورت وزن بر خود می بینیم.
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم grav
📌 این ریشه، معادل "heavy" یا "weighty" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "heavy" یا "weight" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 gravity: the force that pulls things toward the earth with ‘weight’
🔘 grave: serious or ‘heavy’ in meaning or consequence
🔘 gravitate: to move or be pulled toward something as if by ‘weight’
🔘 aggravate: to make more ‘heavy’ or severe
🔘 gravestone: a ‘heavy’ stone that marks a burial site
🔘 gravid: carrying ‘heavy’ weight from pregnancy
🔘 gravitas: seriousness or dignity that carries emotional ‘weight’
🔘 aggravation: a condition made more ‘weighty’ or difficult
1. گرانی. ثقل. جاذبه زمین 2. گرانش. جاذبه 3. وخامت 4. ( جُرم ) سنگینی 5. متانت
مثال:
the gravity of the situation.
وخامت این وضعیت
the gravity of his demeanor.
متانت رفتارش
✍ توضیح: Seriousness or importance of a situation or event ☢️
🔍 مترادف: Seriousness
✅ مثال: The gravity of the situation became clear when the storm worsened.
جاذبه
وخامت ( جرم )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : gravitate
✅️ اسم ( noun ) : gravity / gravitation
✅️ صفت ( adjective ) : gravitational
✅️ قید ( adverb ) : gravitationally
تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
... [مشاهده متن کامل]
Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی
وقتی کسی میگه you're my gravityیعنی اینکه تو دلیل زنده بودن منی
fall into gravity هم همین معنی رو میده
فلش خور
http://www. flashkhor. com/forum/showthread. php?tid=251901
شرایط دشوار
وخامت
The gravity of a situation or event is its extreme importance or seriousness. gravity: یک موقعیت یا رویداد، اهمیت یا جدیت شدید آن است.
They deserve punishment which matches the gravity of their crime.
... [مشاهده متن کامل]
آنها مستحق مجازاتی هستند که با شدت جرمشان مطابقت دارد.
Not all acts of vengeance are of equal gravity.
همه اعمال انتقام جویانه با باعث آن برابری ندارند.
● گرانش، جاذبه زمین
● وخامت
گرانیک: gravity
گرانش: gravitation
واژه مصوب برای gravity گرانی است ولی برای اینکه با گران بودن کالاها اشتباه گرفته نشود بنظرم بهتر است با پسوند ic - استفاده شود که برای ایجاد واژه های صفت دانشیک استفاده می شود ( دانشیک، روانگردانیک، فیزیک، زیستیک ( biotic ) ، پرتابیک ) .
در بعضی جملات معنای جذاب بودن چیزی را می دهد
gravity ( ژئوفیزیک )
واژه مصوب: گرانی
تعریف: ربایش گرانشی در سطح هر سیاره یا جِرم آسمانی دیگر |||* مصوب فرهنگستان اول
جاذبه و گرانش
اهمیت و جدیت یک موضوع
گرانش
جاذبه
( When earth pull )
جدیت
attraction مترادف
جرم مخصوص حقیقی
جدی بودن مثل جدی بودن شرایط یا جدی بودن تهدید
وزن مخصوص، چگالی
گرانی و یا سنگینی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)