1. people did not gravitate toward communism
مردم نسبت به کمونیسم گرایشی پیدا نکردند.
2. Most visitors to New York gravitate to Times Square.
[ترجمه گوگل]بیشتر بازدیدکنندگان نیویورک به میدان تایمز می روند
[ترجمه ترگمان]اکثر بازدیدکنندگان نیویورک به میدان تایمز می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most visitors to London gravitate to Piccadilly Circus and Leicester Square.
[ترجمه گوگل]بیشتر بازدیدکنندگان لندن به سیرک پیکادیلی و میدان لستر جذب می شوند
[ترجمه ترگمان]بیشتر بازدیدکنندگان لندن به میدان پیکادلی یا میدان Leicester می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If you all gravitate to one side, you'll upset the boat.
[ترجمه گوگل]اگر همه شما به یک طرف جذب شوید، قایق را ناراحت خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اگر شما به یک طرف gravitate باشید قایق را ناراحت خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many young people gravitate to the cities in search of work.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جوانان به دنبال کار به شهرها می روند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جوانان در جستجوی کار به شهرها جذب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each pair in fact began to gravitate to opposite poles within the horizon which Dialectical Theology had opened up.
[ترجمه گوگل]هر جفت در واقع شروع به جذب به سمت قطب های مخالف در افقی که الهیات دیالکتیکی باز کرده بود، کردند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت هر جفت شروع به جذب قطب مخالف در افق که الهیات Dialectical کرده بود، آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You know how a dog will instantly gravitate to the person in the room who fears him the most?
[ترجمه گوگل]می دانید چگونه یک سگ فوراً به سمت شخصی در اتاق که بیشتر از او می ترسد جذب می شود؟
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که چطور یک سگ فورا به کسی که بیشتر از همه از او می ترسد به خود جذب خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The child may automatically gravitate towards one parent, may touch and climb on one and not the other.
[ترجمه گوگل]کودک ممکن است به طور خودکار به سمت یکی از والدین جذب شود، ممکن است یکی را لمس کند و از آن بالا برود و دیگری را نه
[ترجمه ترگمان]ممکن است کودک به طور خودکار به سمت یک والد برود، ممکن است لمس کند و بر روی یکی از آن ها بالا برود و نه دیگری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The people I gravitate to are dreamers.
[ترجمه گوگل]افرادی که به آنها گرایش دارم رویاپرداز هستند
[ترجمه ترگمان]کسانی که به gravitate gravitate dreamers هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Artists gravitate toward one another.
[ترجمه گوگل]هنرمندان به سمت یکدیگر جذب می شوند
[ترجمه ترگمان]# هنرمندا به همدیگه gravitate میکنن #
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I feel stock returns will eventually gravitate to their historic norms of 5 percent annually since 192
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم بازده سهام در نهایت به هنجارهای تاریخی خود یعنی 5 درصد در سال از سال 192 افزایش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]من احساس می کنم که بازده سهام در نهایت به ۵ درصد از سال ۱۹۲ درصد خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The child may gravitate to the parent that is easier to manipulate or try to play one parent off against the other.
[ترجمه گوگل]کودک ممکن است به سمت والدینی که دستکاری آن راحت تر است جذب شود یا سعی کند یکی از والدین را در مقابل دیگری قرار دهد
[ترجمه ترگمان]کودک ممکن است به والد برود که دستکاری یا تلاش برای بازی کردن یک والد در مقابل دیگری آسان تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. What more natural than that he should gravitate towards the Communist Party?
[ترجمه گوگل]چه طبیعی تر از این که او به سمت حزب کمونیست گرایش پیدا کند؟
[ترجمه ترگمان]طبیعی تر از این که او به سوی حزب کمونیست جذب شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The spinners gravitate most readily towards the television networks and the most important American newspapers.
[ترجمه گوگل]اسپینرها به راحتی به سمت شبکه های تلویزیونی و مهم ترین روزنامه های آمریکایی می کشند
[ترجمه ترگمان]ریسندگان بیشتر به سمت شبکه های تلویزیونی و مهم ترین روزنامه های آمریکایی جذب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید