gravimetric

/ˌɡrævəˈmetrɪk//ˌɡrævəˈmetrɪk/

وابسته به سنجش وزن، وزنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gravimetrical (adj.), gravimetrically (adv.)
• : تعریف: of or concerning the measurement of weight.

جمله های نمونه

1. The water detection in hydrogen chloride gas with gravimetric method and Karl Fischer method were introduced.
[ترجمه گوگل]تشخیص آب در گاز هیدروژن کلرید با روش وزن سنجی و روش کارل فیشر معرفی شد
[ترجمه ترگمان]تشخیص آب در گاز هیدروژن کلرید با روش gravimetric و روش کارل فیشر معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What are the shapes and size of the gravimetric network?
[ترجمه گوگل]شکل و اندازه شبکه گرانشی چیست؟
[ترجمه ترگمان]شکل و اندازه شبکه gravimetric چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thermo gravimetric and pyrolysis kinetics was analyzed first.
[ترجمه گوگل]ابتدا سینتیک گرما سنجی و پیرولیز تجزیه و تحلیل شد
[ترجمه ترگمان]kinetics Thermo و نیروی آتش کافت در ابتدا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Analyzing the datum of mobile gravimetric survey in Jiashi and its adjacent region from 200to 200 studied the time and space dynamic evolution characteristics of gravitational field.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل داده های بررسی گرانشی متحرک در جیاشی و منطقه مجاور آن از سال 200 تا 200، ویژگی های تکامل دینامیکی زمان و مکان میدان گرانشی را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]تحلیل داده های سنجش gravimetric همراه در Jiashi و منطقه مجاور آن از ۲۰۰ تا ۲۰۰ بررسی زمان و ویژگی های تکامل پویای میدان گرانشی را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fig. 1 Flow chart of pentosan analysis - gravimetric method.
[ترجمه گوگل]شکل 1 نمودار جریان تجزیه و تحلیل پنتوسان - روش وزن سنجی
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ نمودار جریان آنالیز pentosan - روش gravimetric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The gravimetric method for determinating organic phosphonic acid HPBA with quinoline phosphomolybdate is studied.
[ترجمه گوگل]روش وزن سنجی برای تعیین اسید فسفونیک آلی HPBA با کینولین فسفومولیبدات مطالعه شده است
[ترجمه ترگمان]روش gravimetric برای determinating acid آلی phosphonic با quinoline phosphomolybdate مطالعه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Relative accuracy of regional gravimetric geoid determination is estimated by an frequency domain analysis, which is determined by regional terrestrial gravity measurements and geopotential model.
[ترجمه گوگل]دقت نسبی تعیین ژئوئید گرانشی منطقه ای با تجزیه و تحلیل دامنه فرکانس، که توسط اندازه گیری های گرانش زمینی منطقه ای و مدل پتانسیل ژئوپتانسیل تعیین می شود، تخمین زده می شود
[ترجمه ترگمان]دقت نسبی of gravimetric ناحیه ای توسط آنالیز حوزه فرکانس تخمین زده می شود که با اندازه گیری گرانش زمین منطقه ای و مدل geopotential تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All gravimetric measurements require some sort of crucible or dish to hold the residue or precipitate.
[ترجمه گوگل]همه اندازه‌گیری‌های وزن‌سنجی به نوعی بوته یا ظرف برای نگهداری باقیمانده یا رسوب نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]همه سنجش های وزنی نیازمند نوعی of یا ظرفی هستند که پسماند یا رسوب را نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The experimental study has been done - gravimetric analyzerand in a laboratory scale tubular furnace reactor, respectively.
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی - آنالیز وزنی و به ترتیب در یک راکتور کوره لوله ای در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعه تجربی به ترتیب در یک رآکتور furnace در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. METHODS Sodium tetraphenylboron gravimetric analysis was replaced by highly-accurate nephelometric titrimetry to determine potassium chloride in Compound sodium chloride injection.
[ترجمه گوگل]روش‌ها آنالیز وزنی تترافنیل بورون سدیم با تیترومتری نفرومتری بسیار دقیق برای تعیین کلرید پتاسیم در تزریق کلرید سدیم ترکیب جایگزین شد
[ترجمه ترگمان]روش ها analysis tetraphenylboron سدیم با nephelometric titrimetry با دقت بالا جایگزین شد تا پتاسیم کلرید را در تزریق کلرید سدیم مشخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Quantitative soil analyses have been accomplished by chemical gravimetric and radiotracer techniques.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کمی خاک با تکنیک های وزن سنجی شیمیایی و رادیو ردیاب انجام شده است
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل های کمی خاک به وسیله تکنیک های gravimetric و radiotracer انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Swelling behaviors of hydrogels were evaluated by gravimetric analysis.
[ترجمه گوگل]رفتار تورم هیدروژل ها با آنالیز وزنی ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]رفتار Swelling (hydrogels)توسط آنالیز gravimetric ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Relationship between gravimetric and fibre concentrations of airborne asbestos dust has been established by simultaneously sampling with two methods on 15 sites in an asbestos paper mill.
[ترجمه گوگل]ارتباط بین غلظت ثقلی و فیبر گرد و غبار آزبست موجود در هوا با نمونه‌برداری همزمان با دو روش در 15 مکان در کارخانه کاغذ آزبست ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین تراکم gravimetric و الیاف پنبه نسوز از طریق نمونه گیری همزمان با دو روش در ۱۵ مکان در کارخانه کاغذ پنبه نسوز ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After the method was complete, we would determine the actual volume dispensed by gravimetric means, and calculate the percent error for each tool at each volume.
[ترجمه گوگل]پس از تکمیل روش، حجم واقعی توزیع شده را با روش های گرانشی تعیین می کنیم و درصد خطای هر ابزار را در هر حجم محاسبه می کنیم
[ترجمه ترگمان]بعد از اتمام این روش حجم واقعی dispensed را تعیین می کنیم و خطای درصد برای هر ابزار در هر حجم را محاسبه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of a gravimeter, of an instrument which measures gravity; of gravimetry, of the measurement of weight or density

پیشنهاد کاربران

بپرس