graveness


سختی، شدت، سنگینی، وقار

جمله های نمونه

1. Graveness and chariness are my best excellence.
[ترجمه گوگل]قبر و نیکوکاری بهترین برتری من است
[ترجمه ترگمان]Graveness \"و\" chariness \"بهترین دوستای من هستن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The subject of crime has the meaning of graveness in the penal code.
[ترجمه گوگل]موضوع جرم در قانون جزا به معنای سنگینی است
[ترجمه ترگمان]موضوع جنایت معنای graveness در قانون جزا را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because they all to your meaning graveness.
[ترجمه گوگل]زیرا همه آنها به معنای قبر شما هستند
[ترجمه ترگمان] چون همشون به معنی \"graveness\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since heavy metal is easy to pass food chain but living things beneficiate, to living things and the human body, healthy graveness threatens formation.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فلز سنگین به راحتی به زنجیره غذایی منتقل می شود اما موجودات زنده برای موجودات زنده و بدن انسان مفید هستند، گور سالم تشکیل را تهدید می کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فلز سنگین برای عبور از زنجیره غذایی آسان است اما زنده کردن چیزهای زنده، برای زنده کردن چیزها و بدن انسان، graveness سالم تشکیل را تهدید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Today solid waste produced by mine exploitation influences environment and it tends to became graveness.
[ترجمه گوگل]امروزه زباله های جامد تولید شده توسط بهره برداری از معادن بر محیط زیست تأثیر می گذارد و به گور شدن گرایش دارد
[ترجمه ترگمان]امروزه ضایعات جامد تولید شده توسط استخراج معدن، محیط را تحت تاثیر قرار می دهد و به تدریج تبدیل به graveness می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The biotherapy of lung cancer developed quickly, especially the molecule targeted therapy, which had achieved graveness progression and the curative effect was striking.
[ترجمه گوگل]بیوتراپی سرطان ریه به سرعت توسعه یافت، به ویژه درمان هدفمند مولکولی، که به پیشرفت شدیدی دست یافته بود و اثر درمانی آن چشمگیر بود
[ترجمه ترگمان]biotherapy سرطان ریه به سرعت گسترش یافت، به خصوص غلظت مورد هدف مولکول، که به پیشرفت graveness دست یافته بود و اثر درمانی قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Crisis jeopardizes national politics and economy in the matter of its outburst, graveness, influence and aftereffect.
[ترجمه گوگل]بحران سیاست و اقتصاد ملی را از نظر طغیان، شدت، نفوذ و پیامدهای آن به خطر می اندازد
[ترجمه ترگمان]بحران، سیاست و اقتصاد ملی را در موضوع فوران، نفوذ، نفوذ و aftereffect قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The state-owned business enterprise is still the predominance of the national economy, its system conversion and structure adjustment relate to the graveness .
[ترجمه گوگل]شرکت تجاری دولتی هنوز هم غالب اقتصاد ملی است، تبدیل سیستم و تنظیم ساختار آن به قبر مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]شرکت تجاری دولتی هنوز برتری اقتصاد ملی، تغییر سیستم و تطبیق ساختار آن با the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• importance, weightiness; severity; seriousness

پیشنهاد کاربران

بپرس