gratuity

/ɡrəˈtuːəti//ɡrəˈtjuːɪti/

معنی: سپاسگزاری، انعام، پاداش، التفات، رایگانی
معانی دیگر: حق الزحمه، پایمزد، پارنج، ورشتاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: gratuities
• : تعریف: extra money given voluntarily for services rendered; tip.
مشابه: bonus, tip

جمله های نمونه

1. He is taking a gratuity from the Navy.
[ترجمه افشین] او یه پاداش از نیروی دریایی میگیره
|
[ترجمه گوگل]او از نیروی دریایی انعام می گیرد
[ترجمه ترگمان]اون یه انعام از نیروی دریایی میگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The porter expects a gratuity.
[ترجمه گوگل]باربر انتظار انعام دارد
[ترجمه ترگمان]دربان هم از انعام خوشش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is a gratuity automatically added to the bill?
[ترجمه گوگل]آیا انعام به صورت خودکار به صورت حساب اضافه می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا انعام به صورت خودکار به این لایحه اضافه می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Directly in the Capital subvention fund and gratuity reserve fund as disclosed in notes 6 and 7 respectively.
[ترجمه گوگل]مستقیماً در صندوق یارانه سرمایه و صندوق ذخیره بلاعوض که به ترتیب در یادداشت های 6 و 7 افشا شده است
[ترجمه ترگمان]این صندوق به ترتیب در صندوق ذخیره سرمایه و انعام انعام به ترتیب به ترتیب ۶ و ۷ به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gratuity, Transfer, Tour Insurance, Land tour, pre or post hotel and personal purchase are excluded.
[ترجمه گوگل]انعام، نقل و انتقال، بیمه تور، تور زمینی، قبل یا بعد از هتل و خرید شخصی شامل نمی شود
[ترجمه ترگمان]gratuity، انتقال، بیمه تور، تور زمینی، قبل یا بعد از هتل و خرید شخصی حذف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some bills in Congress would make the higher gratuity retroactive but not the extra life insurance.
[ترجمه گوگل]برخی از لوایح در کنگره انعام بالاتر را عطف به ماسبق می کنند اما بیمه عمر اضافی را نه
[ترجمه ترگمان]برخی از لوایح در مجلس انعام بیشتری به گذشته می دهند اما بیمه عمر بیشتر نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Taxi drivers don't expect gratuity, they won't refuse it.
[ترجمه گوگل]رانندگان تاکسی انتظار انعام ندارند، آن را رد نمی کنند
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی انتظار التفات و انعام را ندارد، آن ها قبول نخواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The total cost, excluding gratuity, be £1520. 00 per person for the 6 - night trip.
[ترجمه گوگل]مجموع هزینه، بدون در نظر گرفتن پاداش، 1520 پوند است 00 برای هر نفر برای سفر 6 شب
[ترجمه ترگمان]هزینه کل، به استثنای انعام انعام، باید در سال ۱۵۲۰ باشد ۰۰ به ازای هر نفر برای سفر ۶ شب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fundraisers will not accept any gratuity when making decisions on behalf of the organization.
[ترجمه گوگل]جمع آوری کنندگان کمک هزینه ای را در هنگام تصمیم گیری از طرف سازمان نمی پذیرند
[ترجمه ترگمان]fundraisers در زمان تصمیم گیری از طرف سازمان، انعام انعام را قبول نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gratuity is customary in this momey ? mad metropolis.
[ترجمه گوگل]انعام در این momey مرسوم است؟ کلان شهر دیوانه
[ترجمه ترگمان]gratuity در این momey معمول است؟ پایتخت دیوانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gratuity is not expected in taxicabs.
[ترجمه گوگل]انعام در تاکسی ها انتظار نمی رود
[ترجمه ترگمان]gratuity از تاکسی انتظار نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We offer attractive remuneration package including end-of-contract gratuity, discretionary bonus, medical benefit and annual leave.
[ترجمه گوگل]ما بسته پاداشی جذاب از جمله پاداش پایان قرارداد، پاداش اختیاری، مزایای پزشکی و مرخصی سالانه را ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما بسته پاداش مناسب از جمله انعام دادن به قرارداد، پاداش اختیاری، سود پزشکی و مرخصی سالانه را پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The staff is instructed not to accept gratuity.
[ترجمه گوگل]به پرسنل دستور داده شده است که انعام نپذیرند
[ترجمه ترگمان]به کارکنان دستور داده شده است که انعام انعام را قبول نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Today, he had received his small gratuity, as usual.
[ترجمه گوگل]امروز هم مثل همیشه انعام کوچکش را گرفته بود
[ترجمه ترگمان]امروز هم به عنوان همیشه از انعام his دریافت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سپاسگزاری (اسم)
acknowledgment, thank, gratitude, thanksgiving, gratuity

انعام (اسم)
bounty, gratuity, tip, award, prize, bonus, reward, premium, baksheesh, largess, service charge, pourboire

پاداش (اسم)
quittance, gratuity, testimonial, compensation, retaliation, retribution, meed, reward, remuneration, fee, comeuppance, guerdon

التفات (اسم)
gratuity, favor, favour

رایگانی (اسم)
gratuity

تخصصی

[حقوق] پادش (پایان خدمت)، انجام

انگلیسی به انگلیسی

• tip; bonus; recompense
a gratuity is a gift of money to someone who has done something for you; a formal use.
a gratuity is also a large gift of money given to someone when they leave their employment, especially when they leave the armed forces.

پیشنهاد کاربران

در قراردادهای ما مبلغی به عنوان حسن انجام کار نگه داشته می شود و در انتها زمانی که موضوع قرارداد به درستی کار کند به طرف معامله تعلق می گیرد، "مبلغ حسن انجام کار"
[حقوق کار]
مبلغی که در پایان کار به کارگر پرداخت می شود ( شبیه سنوات است ) و ضریبی از آخرین حقوق و سال های اشتغال است
مثال : The gratuity will have to be paid immediately by the employer on cessation of employment in terms of Section 4 of the Payment Gratuity Act, 1972, irrespective of the demand by the employee, the Court said
...
[مشاهده متن کامل]

دادگاه گفت: طبق بند 4 قانون پرداخت 1972 کارفرما باید بلافاصله در صورت توقف کار بدون توجه به تقاضای کارمند پرداخت کند

انعام . انعام دادن

بپرس