gratuitous

/ɡrəˈtuːətəs//ɡrəˈtjuːɪtəs/

معنی: رایگان، مفت، بلاعوض، بیخود
معانی دیگر: بی توجیه، بی علت، بدون دلیل، غیر مستحق، بیجا، مجانی، پس ندادنی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gratuitously (adv.), gratuitousness (n.)
(1) تعریف: given or received without charge or cost.
مشابه: complimentary, free

(2) تعریف: given or done without sufficient reason or justification; unwarranted.
مشابه: wanton

- The movie's gratuitous violence earned it low ratings from critics.
[ترجمه زینب ف] خشونت بی جا در فیلم باعث شد که منتقدان رتبه ی پایینی را برای این فیلم در نظر بگیرند.
|
[ترجمه عادل چایچیان] خشونت بی دلیل در این فیلم کمترین رتبه منتقدان را برایش به ارمغان آورد.
|
[ترجمه ساسان] خشونتِ بی دلیلِ فیلم، باعث شد منتقدان نمره ی پایینی به آن بدهند.
|
[ترجمه گوگل] خشونت بی رویه این فیلم باعث شد که منتقدان نمرات پایینی به آن بدهند
[ترجمه ترگمان] خشونت مجانی در این فیلم رتبه پایینی را از منتقدان به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. his criticism was gratuitous
انتقاد او بیجا بود.

2. There's too much crime and gratuitous violence on TV.
[ترجمه گوگل]در تلویزیون جرم و جنایت و خشونت بی دلیل زیاد است
[ترجمه ترگمان]جنایت و خشونت gratuitous زیادی در تلویزیون وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It seems that the attack was a gratuitous/random/mindless act of violence.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این حمله یک اقدام خشونت آمیز بی دلیل / تصادفی / بدون فکر بوده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این حمله یک عمل غیر تصادفی \/ بی بند از خشونت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Letters poured in complaining about the gratuitous violence on the show.
[ترجمه گوگل]نامه هایی در مورد شکایت از خشونت بی رویه در برنامه ریخته شد
[ترجمه ترگمان]نامه هایی در مورد خشونت gratuitous روی این نمایش پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His films are full of gratuitous violence.
[ترجمه گوگل]فیلم های او پر از خشونت بی دلیل است
[ترجمه ترگمان]فیلم های او پر از خشونت gratuitous هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Radcliffe accuses members of Bravo Two Zero of gratuitous exaggeration.
[ترجمه گوگل]رادکلیف اعضای Bravo Two Zero را به اغراق بی دلیل متهم می کند
[ترجمه ترگمان]رادکلیف اعضای \"دو صفر\" براوو را به اغراق gratuitous متهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Student demonstrations developed an ugly edge of gratuitous violence.
[ترجمه گوگل]تظاهرات دانشجویی لبه زشتی از خشونت بیهوده ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]تظاهرات دانشجویی لبه زشتی از خشونت gratuitous را گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus inheritance tax is concerned with gratuitous transactions.
[ترجمه گوگل]بنابراین مالیات بر ارث مربوط به معاملات بلاعوض است
[ترجمه ترگمان]از این رو، مالیات وراثت با تراکنش های رایگان در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That marks the public's revulsion at acts of gratuitous violence against innocent victims.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده انزجار عمومی از اعمال خشونت بی دلیل علیه قربانیان بی گناه است
[ترجمه ترگمان]این موضوع انزجار عمومی را در اقدامات خشونت آمیز علیه قربانیان بی گناه نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In living-rooms throughout the country, violence, gratuitous and graphic, is often the staple diet of the video generation.
[ترجمه گوگل]در اتاق های نشیمن در سراسر کشور، خشونت، بی دلیل و گرافیکی، اغلب رژیم غذایی اصلی نسل ویدیو است
[ترجمه ترگمان]در اتاق های نشیمن در سراسر کشور، خشونت، gratuitous و گرافیک اغلب رژیم غذایی اصلی نسل فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gratuitous killing of dolphins must be stopped.
[ترجمه گوگل]کشتار بی رویه دلفین ها باید متوقف شود
[ترجمه ترگمان]کشتن gratuitous دلفین ها باید متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I see the rictus and an entirely gratuitous glowing flush on her throat.
[ترجمه گوگل]من ریش را می بینم و یک برافروختگی کاملاً بی دلیل بر گلویش می درخشد
[ترجمه ترگمان]چاک و را می بینم که سرخی entirely در گلویش پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There's no point in exchanging gratuitous insults with them.
[ترجمه گوگل]رد و بدل کردن توهین های بی دلیل با آنها فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ فایده ای ندارد که آن ها را با آن ها رد و بدل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some performance art does contain gratuitous violence.
[ترجمه گوگل]برخی از هنرهای نمایشی حاوی خشونت بی دلیل هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از هنرهای نمایشی دارای خشونت gratuitous هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After three days of sniping and gratuitous pettiness, they allow Matty the very beginning of June or the very end.
[ترجمه گوگل]بعد از سه روز تک تیراندازی و خرده گیری بی دلیل، آنها به متی اجازه می دهند که در همان ابتدای ماه ژوئن یا اواخر ژوئن باشد
[ترجمه ترگمان]پس از سه روز of و بی gratuitous به متی اجازه دادند که از اول ژوئن شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رایگان (صفت)
free, gratis, gratuitous

مفت (صفت)
gratis, gratuitous, free of charge

بلاعوض (صفت)
gratuitous

بیخود (صفت)
idle, gratuitous

تخصصی

[حقوق] بلاعوض، مجانی، رایگان

انگلیسی به انگلیسی

• given without charge, free; unwarranted, having no apparent cause
an action that is gratuitous is unnecessary, and usually harmful or upsetting; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بی مورد
The traditions involved a lot of blood and gratuitous violence, so don’t try this at home.
رایگان مفت
بی دلیل بیخود
بیهوده؛ نابجا؛ بی ثمر؛ غیرضروری

بپرس