فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gratifies, gratifying, gratified
مشتقات: gratifier (n.)
حالات: gratifies, gratifying, gratified
مشتقات: gratifier (n.)
• (1) تعریف: to give pleasure or satisfaction to (someone).
• مترادف: please
• متضاد: anger, disappoint, displease
• مشابه: content, delight, gladden, pleasure, satisfy, suit
• مترادف: please
• متضاد: anger, disappoint, displease
• مشابه: content, delight, gladden, pleasure, satisfy, suit
- Her excellent performance in school gratified her parents.
[ترجمه ب گنج جو] وضعیت تحصیلی عالی و رضایت بخش او باعث دلخوشی و شادابی والدینش شد.|
[ترجمه ترگمان] عملکرد عالی او در مدرسه موجب خشنودی والدینش شد.|
[ترجمه گوگل] عملکرد عالی او در مدرسه باعث رضایت والدینش شد[ترجمه ترگمان] عملکرد عالی او در مدرسه والدین او را راضی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I was gratified by receiving the award because I had worked very hard.
[ترجمه ب گنج جو] از دریافت اون جایزه حسابی کیف کردم چون واسش خیلی زحمتا کشیده بودم.|
[ترجمه گوگل] از دریافت جایزه خوشحال شدم زیرا خیلی سخت کار کرده بودم[ترجمه ترگمان] من از دریافت جایزه خوشحال شدم چون خیلی سخت کار کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to satisfy or indulge (a desire, impulse, or the like).
• مترادف: indulge, yield to
• متضاد: frustrate, repress
• مشابه: appease, ease, pacify, please, relieve, satisfy, soothe
• مترادف: indulge, yield to
• متضاد: frustrate, repress
• مشابه: appease, ease, pacify, please, relieve, satisfy, soothe
- He gratified his anger with the hurl of a chair.
[ترجمه گوگل] خشمش را با پرتاب صندلی ارضا کرد
[ترجمه ترگمان] از غیظ روی یک صندلی خشم و غضب خود را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] از غیظ روی یک صندلی خشم و غضب خود را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She set off for the cafe to gratify a sudden desire for an espresso.
[ترجمه گوگل] او به سمت کافه رفت تا یک میل ناگهانی برای خوردن اسپرسو را برآورده کند
[ترجمه ترگمان] به طرف کافه رفت تا یک میل ناگهانی برای یک اسپرسو جور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به طرف کافه رفت تا یک میل ناگهانی برای یک اسپرسو جور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید