grappling

/ˈɡræpl̩ɪŋ//ˈɡræpl̩ɪŋ/

معنی: لنگر گاه، قلاب
معانی دیگر: قلاب، لنگر گاه

جمله های نمونه

1. He was grappling with an alligator in a lagoon.
[ترجمه گوگل]او با تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه ترگمان]او با یک تمساح در تالاب دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Molly's upstairs grappling with her maths homework.
[ترجمه گوگل]مولی در طبقه بالا با تکالیف ریاضی خود دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه ترگمان]مالی در طبقه بالا با تکالیف مدرسه اش کلنجار می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was grappling to find an answer to his question.
[ترجمه گوگل]در تلاش بودم تا پاسخی برای سوال او پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم جواب سوال او را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Today, many Americans are still grappling with the issue of race.
[ترجمه گوگل]امروزه بسیاری از آمریکایی ها هنوز با موضوع نژاد دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از آمریکایی ها هنوز با مساله مسابقه دست و پنجه نرم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've spent all afternoon grappling with these accounts.
[ترجمه گوگل]تمام بعدازظهر را صرف دست و پنجه نرم کردن با این حساب ها کرده ام
[ترجمه ترگمان]تمام بعدازظهر را با این حساب ها کلنجار رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has been grappling with the problem for a long time.
[ترجمه گوگل]او مدت زیادی است که با این مشکل دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه ترگمان]مدتی است که با این مشکل دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The authorities have been grappling with the problem for a decade, but still the cars choke the cobbled streets.
[ترجمه گوگل]مسئولان یک دهه است که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند، اما هنوز هم ماشین ها خیابان های سنگفرش شده را خفه می کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات یک دهه است که با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند، اما همچنان این اتومبیل ها خیابان های سنگفرش را مسدود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In his corner Joseph found himself grappling with an overwhelming sense of bewilderment.
[ترجمه گوگل]جوزف در گوشه اش خود را در حال دست و پنجه نرم كردن با احساس گيجي شديدي يافت
[ترجمه ترگمان]جوزف در گوشه ای نشسته بود و با احساس عجیبی دچار سردرگمی شدیدی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Grappling with the many varied problems of the nineteenth century, it tackled innumerable tasks and faced innumerable obstacles.
[ترجمه گوگل]با مشکلات متعدد و متنوع قرن نوزدهم دست و پنجه نرم کرد، وظایف بی شماری را انجام داد و با موانع بی شماری روبرو شد
[ترجمه ترگمان]با مشکلات متعدد قرن نوزدهم، به کاره ای بی شماری دست یافت و با موانع بی شماری رو به رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For instance, judo flyweight Karen Briggs grappling on with a dislocated shoulder shoved back in its socket.
[ترجمه گوگل]برای مثال، کارن بریگز، مگس‌وزن جودو که با شانه‌ای که دررفته به عقب فرو رفته بود، دست و پنجه نرم می‌کرد
[ترجمه ترگمان]مثلا، جودو، Karen، کارن بریگز با شانه دررفته در حدقه چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their history, their grappling with the meaning of freedom, was here and now.
[ترجمه گوگل]تاریخ آنها، دست و پنجه نرم کردن آنها با معنای آزادی، اینجا و اکنون بود
[ترجمه ترگمان]تاریخ آن ها، گلاویز شدن آن ها با معنی آزادی، اینجا و حالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Memory and imagination were grappling at each other's throats, and these people would lose if he lay here much longer.
[ترجمه گوگل]حافظه و تخیل به گلوی همدیگر دست و پنجه نرم می‌کردند و اگر او مدت طولانی‌تری اینجا بخوابد، این افراد ضرر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خاطره و تصورات در گلوی یکدیگر دست و پنجه نرم می کردند، و اگر او مدت بیشتری اینجا دراز بکشد، مردم از دست خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Right now Waid is grappling with the problem of space in his compositions.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر وید با مشکل فضا در ساخته های خود دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر Waid با مشکل فضا در ساخته های خود دست و پنجه نرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was on full wets, grappling with incipient understeer, while the Ferraris were using their intermediates to brilliant effect.
[ترجمه گوگل]او در حالت خیس کامل بود و با کم فرمانی اولیه دست و پنجه نرم می کرد، در حالی که فراری ها از واسطه های خود برای تاثیرگذاری درخشان استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]او در حالی که با understeer اولیه دست و پنجه نرم می کرد، در حالی که the از واسط ها به effect عالی استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Grappling irons were thrown out but these, too, proved ineffective.
[ترجمه گوگل]آهن‌های قلاب‌زنی بیرون انداخته شدند، اما اینها نیز ناکارآمد بودند
[ترجمه ترگمان]این، را هم بیرون انداختند، اما بی فایده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لنگر گاه (اسم)
dock, harbor, anchorage, grappling, haven, levee, dockage, harborage, berth, pier, port, riding

قلاب (اسم)
link, grapnel, grappling, fish hook, hank, bracket, hook, clasp, pullback, buckle, tach, tache, gib, staple, creel, crampon, hamulus, grapple, frog, trigger, holdfast, pennant

انگلیسی به انگلیسی

• struggling; wrestling; attacking; gripping and holding (wrestling)

پیشنهاد کاربران

درگیر شدن
دست و پنجه نرم کردن
در ورزش کشتی ( کشتی فرنگی )
گلاویز شدن هم معنی میده فکر کنم
مبارزه یا درگیر شدن با کسی ٬ محکم دفاع کردن
کنار آمدن
لنک زدن در کاری

بپرس