graphology

/ɡrəˈfɑːlədʒi//ɡræˈfɒlədʒi/

معنی: خط شناسی
معانی دیگر: علم شناسایی شخصیت افراد به وسیله ی خط آنها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: graphologic (adj.), graphological (adj.), graphologist (n.)
• : تعریف: the study of handwriting, esp. as a means of providing insight into the writer's personality.

جمله های نمونه

1. At the time I was interested in graphology, and had experimented with various styles of handwriting.
[ترجمه گوگل]در آن زمان به گرافولوژی علاقه مند بودم و سبک های مختلفی از دست خط را تجربه کرده بودم
[ترجمه ترگمان]در آن زمان من به graphology علاقه مند بودم و سبک های مختلف نگارش را امتحان کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The theory of Handwriting analysis mainly based on graphology psychology.
[ترجمه گوگل]تئوری تحلیل دست خط عمدتا بر اساس روانشناسی گرافولوژی است
[ترجمه ترگمان]نظریه تحلیل Handwriting عمدتا مبتنی بر روانشناسی graphology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Graphology is the study of how a person's handwriting reveals his or her personality traits.
[ترجمه گوگل]گرافولوژی مطالعه این است که چگونه دست خط یک فرد ویژگی های شخصیتی او را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]graphology مطالعه این است که چگونه دستخط یک فرد ویژگی های شخصیتی خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Handwriting analysis, or graphology, is accepted as a genuine science in many countries.
[ترجمه گوگل]تحلیل دست خط یا گرافولوژی به عنوان یک علم اصیل در بسیاری از کشورها پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]تحلیل Handwriting، یا graphology، به عنوان یک علم واقعی در بسیاری از کشورها پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although most scientists regard graphology as a pseudoscience, its practice is widespread in Europe.
[ترجمه گوگل]اگرچه بیشتر دانشمندان گرافولوژی را یک شبه علم می دانند، اما عمل آن در اروپا گسترده است
[ترجمه ترگمان]اگرچه بسیاری از دانشمندان graphology را به عنوان یک pseudoscience تلقی می کنند، اما این روش در اروپا رواج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There will be plenty of money available from rich companies, just as soon as socioecology becomes as well-established as graphology and palm-reading.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه اکولوژی اجتماعی به اندازه گرافولوژی و نخل خوانی تثبیت شود، پول زیادی از سوی شرکت های ثروتمند در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]پول زیادی از شرکت های ثروتمند در دسترس خواهد بود، درست به محض این که socioecology نیز مانند graphology و palm به خوبی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This paper gives a method of analyzing sine steady - state circuit by phasor graphology.
[ترجمه گوگل]این مقاله روشی برای تجزیه و تحلیل مدار حالت پایدار سینوسی با گرافولوژی فازور ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی برای تحلیل مدار حالت ثابت سینوسی توسط فازوری ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خط شناسی (اسم)
graphology

انگلیسی به انگلیسی

• study of handwriting; determination of a person's character through handwriting analysis
graphology is the science of examining people's handwriting in order to discover what sort of personality they have; a technical term.

پیشنهاد کاربران

۱. {زبانشناسی} خط شناسی. شناخت نظامهای خطی ۲. خط شناسی {مطالعه دستخط افراد به منظور شناخت شخصیت آنها}
مثال:
Listen to an expert in graphology talking about how to interpret somebody’s personality from their signature.
...
[مشاهده متن کامل]

{به صحبتهای} یک متخصص خط شناسی گوش بدهید که صحبت می کند درباره اینکه چگونه {می شود} شخصیت افراد را از روی امضای آنها توضیح داد.

The science of graphology seeks to uncover aspects of people's personality from their
handwriting
😘
graphology ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تک نگاره شناسی
تعریف: مطالعۀ واحدهای کمینۀ تقابل دهنده در نظام نوشتاری یک زبان
نوشتار شناسی، نویسه شناسی
دست خط شناسی

بپرس