granulation tissue

/ˌɡrænjəˈleɪʃənˈtɪˌsjuː//ˌɡrænjəˈleɪʃənˈtɪʃuː/

گوشت نو در زخم، نسج التیامی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: tissue that forms in ulcers and often in healing wounds, consisting of small bumps of newly forming capillaries; proud flesh.

جمله های نمونه

1. The granulation tissue formation is better in clinical application review and provides a direct condition for liber dermatoplasty.
[ترجمه گوگل]تشکیل بافت گرانوله در بررسی کاربرد بالینی بهتر است و شرایط مستقیمی را برای درماتوپلاستی لیبر فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]تشکیل بافت granulation در بررسی کاربرد بالینی بهتر است و شرایط مستقیمی برای liber dermatoplasty فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods: We cut off granulation tissue and a part of nail stroma.
[ترجمه گوگل]روش کار: بافت گرانوله و قسمتی از استرومای ناخن را بریدیم
[ترجمه ترگمان]روش ها: ما بافت granulation و قسمتی از stroma میخ را برش می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cholesteatoma was present in 18 patients (90%) and granulation tissue was present in 2 patients (10%). The lateral semicircular canal was the site of labyrinthine fistula.
[ترجمه گوگل]کلستئاتوم در 18 بیمار (90%) و بافت گرانولاسیون در 2 بیمار (10%) وجود داشت کانال نیم دایره ای جانبی محل فیستول لابیرنتی بود
[ترجمه ترگمان]Cholesteatoma در ۱۸ بیمار (۹۰ %)و بافت granulation در ۲ بیمار (۱۰ %)حاضر بود مجرای جانبی نیمدایره ای محل فیستول در همان حوالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results A granulation tissue organized the necrotic tissues constructed the fibrocapsule of the tumor.
[ترجمه گوگل]ResultsA بافت دانه بندی سازماندهی بافت های نکروزه فیبروکپسول تومور ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج یک بافت granulation بافت necrotic را تشکیل داد که بافت تومور را ایجاد کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To familiar with the structure and result of granulation tissue.
[ترجمه گوگل]آشنایی با ساختار و نتیجه بافت دانه بندی
[ترجمه ترگمان]آشنایی با ساختار و نتیجه بافت granulation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The thicknesses of the granulation tissue between Cuticle and normal tissue were different.
[ترجمه گوگل]ضخامت بافت دانه بندی بین کوتیکول و بافت طبیعی متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]ضخامت بافت granulation بین cuticle و بافت طبیعی متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At this stage the healing area is reddish in appearance and is referred to as granulation tissue.
[ترجمه گوگل]در این مرحله ناحیه بهبودی از نظر ظاهری مایل به قرمز است و به آن بافت گرانوله می گویند
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، ناحیه شفا در ظاهر متمایل به قرمز است و به بافت granulation منسوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The healing process is completed when epithelium grows in from the edge and covers the granulation tissue.
[ترجمه گوگل]فرآیند بهبود زمانی تکمیل می شود که اپیتلیوم از لبه رشد کرده و بافت گرانولاسیون را بپوشاند
[ترجمه ترگمان]فرآیند التیام هنگامی که بافت پوششی از لبه رشد می کند تکمیل می شود و بافت granulation را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They keep the wound clean and moist and may be removed without traumatising newly formed granulation tissue and capillary buds.
[ترجمه گوگل]آنها زخم را تمیز و مرطوب نگه می دارند و ممکن است بدون آسیب رساندن به بافت گرانولاسیون تازه تشکیل شده و جوانه های مویرگی برداشته شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها زخم را تمیز و مرطوب نگه می دارند و ممکن است بدون آسیب به بافت تازه شکل گرفته از غنچه و غنچه بدست آمده، منتقل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Blood fills the space and clots, capillaries grow into the clot and form granulation tissue.
[ترجمه گوگل]خون فضا را پر می کند و لخته می شود، مویرگ ها در لخته رشد می کنند و بافت گرانوله را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]خون فضا و لخته های خون را پر می کند، مویرگ ها در لخته رشد می کنند و بافت granulation شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The wall of an abscess that is organizing has granulation tissue, seen here at the left.
[ترجمه گوگل]دیواره یک آبسه که در حال سازماندهی است دارای بافت دانه بندی است که در اینجا در سمت چپ دیده می شود
[ترجمه ترگمان]دیوار یک آبسه که سازمان دهی شده، دارای بافت granulation است که در سمت چپ دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Healing of inflammation often involves ingrowth of capillaries and fibroblasts. This forms granulation tissue.
[ترجمه گوگل]بهبود التهاب اغلب شامل رشد مویرگ ها و فیبروبلاست ها می شود این بافت گرانول را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]بهبود التهاب اغلب شامل رشد درونی مویرگ ها و فیبروبلاست ها می شود این شکل بافت را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Compare respectively the quantity of secretion, growth condition of granulation tissue, outcome of germiculture and histology observation, the cure rate of wound surfaces.
[ترجمه گوگل]به ترتیب میزان ترشح، وضعیت رشد بافت گرانولاسیون، نتیجه مشاهده میکروب‌کشی و بافت‌شناسی، میزان بهبودی سطوح زخم را مقایسه کنید
[ترجمه ترگمان]به ترتیب مقدار ترشح، شرایط رشد بافت granulation، نتیجه of و مشاهده histology، میزان درمان سطوح زخم را مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. AIM: Inappropriate treatment of skin wounds can induce the formation of pseudo epitheliomatous hyperplasia (PEH) characterized with over proliferation of epithelium and granulation tissue deposition.
[ترجمه گوگل]هدف: درمان نامناسب زخم های پوستی می تواند باعث ایجاد هیپرپلازی شبه اپیتلیوماتوز (PEH) شود که با تکثیر بیش از حد اپیتلیوم و رسوب بافت گرانوله مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]استفاده نادرست از زخم های پوستی می تواند شکل گیری شبه epitheliomatous hyperplasia (PEH را القا کند که با تکثیر بافت پوششی و رسوب بافت granulation مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نسج التیامی ( اسم ) : بافت نرم که عمدتاً از رگ های خونی و فیبرهای کوچک تشکیل شده است که روی زخم ایجاد می شود.

بپرس