granter


معنی: اهداء کننده
معانی دیگر: اهداء کننده

جمله های نمونه

1. Obviously, granters of credit have strong influence.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که اعطاکنندگان اعتبار دارای نفوذ قوی هستند
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که اعتبار اعتبار تاثیر زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Granter Woodwork Engineering Ltd. Co. has been served the construction industry over ten years. We mainly provide high quality wooden products, which are manufactured by our factory in Guangdong.
[ترجمه گوگل]شرکت Granter Woodwork Engineering Ltd بیش از ده سال به صنعت ساخت و ساز خدمت کرده است ما عمدتاً محصولات چوبی با کیفیت بالا را ارائه می دهیم که توسط کارخانه ما در گوانگدونگ تولید می شود
[ترجمه ترگمان]Granter Woodwork با مسئولیت محدود شرکت بیش از ده سال است که در صنعت ساخت وساز خدمت کرده است ما عمدتا محصولات چوبی با کیفیت بالا را که توسط کارخانه ما در ایالت Guangdong تولید می شوند، فراهم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Also present are a such figures as a Granter of Wishes, an interval in which the Prince is turned into a bear, and so on.
[ترجمه گوگل]همچنین چهره هایی مانند اعطا کننده آرزوها، فاصله ای که در آن شاهزاده به خرس تبدیل می شود و غیره وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر چنین ارقامی به عنوان a از Wishes وجود دارند که در آن پرنس به یک خرس تبدیل می شود و به همین ترتیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One small potential problem area in lending decisions is that credit granters checking the housing background of applicants may consult rates lists.
[ترجمه گوگل]یکی از مشکلات بالقوه کوچک در تصمیم گیری های وام این است که اعطاکنندگان اعتبار که پیشینه مسکن متقاضیان را بررسی می کنند ممکن است از لیست نرخ ها استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]یک مشکل بالقوه کوچک در تصمیم گیری وام دادن این است که اعتبار وام برای چک کردن زمینه مسکن متقاضیان می تواند با لیست های نرخ مشورت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To put love on top of career and family. There is no mission granter than looking for the other half of your life. "If my wife, my mom and my kid are drown, save my wife first. "
[ترجمه گوگل]قرار دادن عشق در رأس شغل و خانواده هیچ ماموریتی جز این نیست که به دنبال نیمه دیگر زندگی خود باشید اگر همسرم، مادرم و بچه ام غرق شدند، اول همسرم را نجات دهید »
[ترجمه ترگمان]برای گذاشتن عشق به شغل و خانواده هیچ ماموریت granter از نگاه کردن به نیمه دیگر زندگی وجود ندارد \" اگر همسرم، مادرم و فرزندانم غرق شوند، نخست همسرم را نجات دهید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهداء کننده (اسم)
granter, grantor

انگلیسی به انگلیسی

• one who bestows; one who bequeaths

پیشنهاد کاربران

بپرس