1. granny glasses
عینک مدل قدیمی
2. granny nightgown
لباس خواب پیر زنانه
3. It's a present to us all from Granny.
 [ترجمه گوگل]این هدیه ای است از طرف مادربزرگ به همه ما 
[ترجمه ترگمان]این یک هدیه است که همه را از مادربزرگ گرفته 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Granny was astounded and a little piqued, I think, because it had all been arranged without her knowledge.
 [ترجمه گوگل]فکر میکنم مادربزرگ متحیر و کمی متعجب شده بود، زیرا همه چیز بدون اطلاع او ترتیب داده شده بود 
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ مات و متحیر بود و کمی دلخور شده بود، چون همه چیز بدون اطلاع او مرتب شده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Granny has clear impressions of her childhood.
 [ترجمه گوگل]مادربزرگ برداشت های واضحی از دوران کودکی خود دارد 
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ خاطرات دوران کودکی او را روشن کرده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The children were all ears when Granny told them stories.
 [ترجمه گوگل]وقتی مادربزرگ برایشان قصه می گفت بچه ها همه گوش بودند 
[ترجمه ترگمان]وقتی Granny برایشان تعریف کرد بچه ها سراپا گوش بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Granny says if she stands for a long time her ankles hurt.
 [ترجمه گوگل]مادربزرگ می گوید اگر برای مدت طولانی بایستد مچ پاهایش درد می کند 
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ می گوید اگر برای مدتی طولانی بایستد، پاهایش درد می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Come on, treasure, let's go and see Granny.
 [ترجمه گوگل]بیا، گنج، بیا برویم ننه را ببینیم 
[ترجمه ترگمان]زود باش، گنج، برویم و مادربزرگ را ببینیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Granny smiled an affable smile.
10. Basking on the balcony, Granny can still keep an eye on the children.
 [ترجمه گوگل]مادربزرگ که در بالکن استراحت می کند، هنوز هم می تواند مراقب بچه ها باشد 
[ترجمه ترگمان]Basking در بالکن، Granny هنوز می تواند مراقب کودکان باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Josie is the spitting image of her granny at the same age.
 [ترجمه گوگل]جوزی تصویر تف کردن مادربزرگش در همان سن است 
[ترجمه ترگمان]جوزی مثل مادر بزرگش در یک سن داره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The medical orderly helped the granny into the consulting room.
 [ترجمه گوگل]پزشک به مادربزرگ کمک کرد تا وارد اتاق مشاوره شود 
[ترجمه ترگمان]مستخدم پزشکی به مادر بزرگ کمک کرد تا وارد اتاق مشاوره شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Have you had any word from granny?
14. He hands the old granny upstairs and downstairs every day.
 [ترجمه گوگل]او هر روز مادربزرگ پیر را به طبقه بالا و پایین می دهد 
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ قدیمی رو به طبقه بالا و پایین میبره 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. It would please Granny no end if you wrote to her occasionally.
 [ترجمه گوگل]اگر گهگاهی برای مادربزرگ نامه بنویسی، خوشحال می شود 
[ترجمه ترگمان]اگر گهگاه به او نامه می نوشتی، حتما مامان بزرگ می شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید