1. Don't teach your Grandma to suck eggs.
[ترجمه گوگل]به مادربزرگتان یاد ندهید که تخم مرغ بمکد
[ترجمه ترگمان]به مادربزرگت یاد نده که تخم رو ساک بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Grandma said, people died is auditory sometimes feel to the imperial power, when if you hear his beloved people cry, then he will go back, a look back on the deal days.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ گفت، مردم مردند شنوایی است گاهی اوقات احساس به قدرت امپراتوری، زمانی که اگر شما می شنوید مردم محبوب خود گریه می کنند، پس از آن او خواهد رفت، نگاهی به گذشته در روزهای معامله
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ گفت، مردم مردند و بعضی وقت ها احساس قدرت امپریالیستی را دارند، وقتی که صدای فریاد مردم عزیزش را می شنوید، پس او برمی گردد، نگاهی به روزه ای معامله می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Grandma means sunshine filled with blessings from above,Grandma meanskindness because it's another name for love May this be a special birthday for you.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ یعنی آفتاب پر از برکت از بالا، مادربزرگ به معنای مهربانی است زیرا نام دیگری برای عشق است
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ گفت: مامان بزرگ یعنی نور خورشید از بالا سرشار از رحمت است، چون نام دیگری برای عشق است، این یک تولد ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Grandma lives in a quaint old cottage.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ در یک کلبه قدیمی عجیب زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ تو یه کلبه قدیمی و عجیب زندگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Grandma always lag behind when we go for a walk.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ همیشه وقتی برای پیاده روی می رویم عقب می ماند
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ همیشه وقتی قدم میزنه عقب میفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Grandma is so set in her ways.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ خیلی سر راهش است
[ترجمه ترگمان] مامان بزرگ خیلی روش کار می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Grandma protested, but he cursed her and rudely pushed her aside.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ اعتراض کرد، اما او به او فحش داد و با بی ادبی او را کنار زد
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ اعتراض کرد اما او را نفرین کرد و با خشونت او را کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Grandma always kept a bit of money tucked away in case there was an emergency.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ همیشه مقداری پول را در مواقع ضروری نگه میداشت
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ همیشه کمی پول جمع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Times have changed since Grandma was young.
[ترجمه گوگل]از زمانی که مادربزرگ جوان بود، زمان تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان] زمونه عوض شده از وقتی که مامان بزرگ جوون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Grandma fell and broke her leg, and she went downhill quite rapidly after that.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ افتاد و پایش شکست و بعد از آن خیلی سریع سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگ افتاد و پای او را شکست، و بعد از آن به سرعت از تپه سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. My grandma gave me some money to put towards a new coat.
[ترجمه گوگل]مادربزرگم مقداری پول به من داد تا برای یک کت جدید بگذارم
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگم بهم پول داد که یه کت جدید بپوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. My grandma became very demanding as she got older.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ من با بزرگتر شدن بسیار خواستار شد
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ من خیلی زود از او بزرگ تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Come and give your old Grandma a kiss .
14. Grandma always turns the TV up really loud because she can't hear very well.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ همیشه تلویزیون را با صدای بلند روشن می کند، زیرا نمی تواند خوب بشنود
[ترجمه ترگمان]مامان بزرگ همیشه با صدای بلند تلویزیون را روشن می کند، چون نمی تواند خوب بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید