1. Her speech was full of grandiloquent language, but it contained no new ideas.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او مملو از زبان فاخر بود، اما حاوی ایده های جدیدی نبود
[ترجمه ترگمان]گفتار روت پر از جملات پر طمطراق بود اما هیچ ایده جدیدی در آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their judicial proclamations range from grandiloquent declarations of sovereign citizenship to lowly refusals to pay speeding tickets.
[ترجمه گوگل]اعلامیههای قضایی آنها از اعلامیههای بیپروا در مورد شهروندی مستقل تا امتناع حقیر از پرداخت جریمههای سرعت غیرمجاز را شامل میشود
[ترجمه ترگمان]اعلامیه قضایی آن ها از اعلامیه های قابل grandiloquent از شهروندی مستقل گرفته تا امتناع پایین از پرداخت جریمه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Jay was given to grandiloquent rambling, and had to check herself.
[ترجمه گوگل]جی به غوغاهای پرهیاهو داده شد و مجبور شد خودش را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]جی به این موضوع پرت و پلا گفته بود و باید خودش را کنترل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The truth is that Ministers who mouth those grandiloquent guarantees know little of what is happening on the ground.
[ترجمه گوگل]حقیقت این است که وزرایی که این ضمانتهای بزرگ را به زبان میآورند، اندکی از آنچه در زمین میگذرد، میدانند
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که وزرا که از این guarantees انتظار دارند کمی از آنچه در حال رخ دادن در زمین است را بدانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Indeed, no eulogy could be more grandiloquent than this.
[ترجمه گوگل]در واقع، هیچ مداحی بزرگتر از این نمی تواند باشد
[ترجمه ترگمان]در واقع، مدح و تمجید بیش از این ادا در نمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He prefered, in his grandiloquent way, to call a spade a spade.
[ترجمه گوگل]او ترجیح می داد، به روش بزرگ خود، بیل را بیل بخواند
[ترجمه ترگمان]از این راه به این روش پر طمطراق حرف می زد که بیل یا بیل را صدا بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The tempi of their dances were usually slow and grandiloquent, the gestures generous yet precise and performed with conviction.
[ترجمه گوگل]سرعت رقص آنها معمولا آهسته و باشکوه بود، حرکات سخاوتمندانه و در عین حال دقیق و با اطمینان انجام می شد
[ترجمه ترگمان]حرکات رقص آن ها معمولا آهسته و با شکوه بود، و با این وصف، حرکات دست و پا generous دقیق بود و با محکومیت انجام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. For years, from newspapers, broadcasts, the stages and at meetings, we had heard nothing but grandiloquent rhetoric delivered with shouts and shrieks that deafened the ears.
[ترجمه گوگل]سالها بود که از روزنامهها، برنامهها، صحنهها و جلسات، چیزی جز شعارهای شیوا نشنیده بودیم که با فریادها و فریادهایی که گوشها را کر میکردند
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، از روزنامه ها، پخش، مراحل، و در جلسات، ما هیچ چیزی جز معانی با شکوه و grandiloquent نشنیده بودیم که صدای فریادها و ناله ها را کر می کرد که گوش را کر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She attacked her colleagues for indulging in "grandiose and grandiloquent language".
[ترجمه گوگل]او به همکارانش به دلیل افراط در "زبان بزرگ و فاخر" حمله کرد
[ترجمه ترگمان]او به همکاران خود برای شرکت در \"زبان grandiose و grandiloquent\" حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With the exception of Ron Paul, all the serious candidates waxed grandiloquent about their aims.
[ترجمه گوگل]به استثنای ران پل، همه کاندیداهای جدی در مورد اهداف خود اظهار نظر کردند
[ترجمه ترگمان]به استثنای ران پل، همه نامزدهای جدی در مورد اهداف شان به grandiloquent رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There are about 900 English translations of the Bible, ranging from the grandiloquent to the colloquial.
[ترجمه گوگل]حدود 900 ترجمه انگلیسی از کتاب مقدس وجود دارد که از زبان فاخر تا محاوره متغیر است
[ترجمه ترگمان]در حدود ۹۰۰ ترجمه انگلیسی از کتاب مقدس وجود دارد، از the تا محاوره ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید