1. The pendulum in the grandfather clock swung back and forth.
[ترجمه گوگل]آونگ ساعت پدربزرگ به جلو و عقب می چرخید
[ترجمه ترگمان]آونگ در ساعت پدربزرگ به عقب و جلو تاب می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He sat listening to the tick of the grandfather clock.
[ترجمه گوگل]نشسته بود و به تیک ساعت پدربزرگ گوش می داد
[ترجمه ترگمان]به صدای تیک ساعت پدربزرگ گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I heard the bong of the grandfather clock.
[ترجمه گوگل]صدای بونگ ساعت پدربزرگ را شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A grandfather clock ticked away in a corner.
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در گوشه ای تیک تاک می کرد
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ از گوشه اتاق می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The grandfather clock in an oak case is one of seven clocks and two barometers in the house.
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در جعبه بلوط یکی از هفت ساعت و دو فشارسنج خانه است
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در یک جعبه بلوطی یکی از هفت ساعت و دو barometers در خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Clock stolen: A grandfather clock worth £000 was stolen from a house at Kepwick, near Thirsk.
[ترجمه گوگل]ساعت به سرقت رفت: یک ساعت پدربزرگ به ارزش 000 پوند از خانه ای در Kepwick در نزدیکی Thirsk به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان]دزدیده شدن ساعت: یک ساعت پدربزرگ به ارزش ۱۰۰۰۰ پوند از خانه ای در Kepwick در نزدیکی Thirsk دزدیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. No one in the hall except the grandfather clock I'd seen floating in my dream; no one came out of the sitting room.
[ترجمه گوگل]هیچ کس در سالن به جز ساعت پدربزرگ که در خوابم شناور دیده بودم هیچ کس از اتاق نشیمن بیرون نیامد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در تالار به جز ساعت دیواری که در خواب دیده بودم، دیده بودم؛ کسی از اتاق نشیمن بیرون نیامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The solemnly ticking grandfather clock by the door said two minutes to the half hour when Charles heard the Bishop approaching.
[ترجمه گوگل]زمانی که چارلز نزدیک شدن اسقف را شنید، تیک تاک ساعت پدربزرگ کنار در، دو دقیقه مانده به نیم ساعت را گفت
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در حال تیک تاک ساعت در کنار در دو دقیقه گذشت که شارل شنید که اسقف به او نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She'd heard the grandfather clock down in the hall chime every quarter-hour until three o'clock.
[ترجمه گوگل]او صدای زنگ ساعت پدربزرگ را در سالن هر ربع ساعت تا سه بعد از ظهر شنیده بود
[ترجمه ترگمان]صدای ساعت پدربزرگ را شنیده بود که هر ربع ساعت یک بار صدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The muffled tick of the grandfather clock echoed in one corner.
[ترجمه گوگل]صدای تیک خفه شده ساعت پدربزرگ در گوشه ای طنین انداز شد
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ در گوشه ای پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Just like that old grandfather clock the memories of those precious moments last for ever.
[ترجمه گوگل]درست مانند آن ساعت پدربزرگ پیر، خاطرات آن لحظات ارزشمند برای همیشه ماندگار است
[ترجمه ترگمان]درست مثل آن ساعت پدربزرگ قدیمی که خاطرات آن لحظات گران بها را برای همیشه به یاد می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The grandfather clock was a fixture in their home.
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ در خانه آنها ثابت بود
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در خانه آن ها ثابت مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The tick of the grandfather clock echoed in from the corner.
[ترجمه گوگل]صدای تیک ساعت پدربزرگ از گوشه به داخل می پیچید
[ترجمه ترگمان]صدای زنگ ساعت پدربزرگ از گوشه پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A grandfather clock has a pendulum that helps it work.
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ دارای آونگی است که به کارکرد آن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ یک آونگ دارد که به آن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The grandfather clock was back in its old place.
[ترجمه گوگل]ساعت پدربزرگ به جای قبلی خود برگشته بود
[ترجمه ترگمان]ساعت پدربزرگ در جای قدیمی خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید