grandee

/ɡrænˈdiː//ɡrænˈdiː/

معنی: بزرگان، اعیان، اصیل زاده، نمجیب
معانی دیگر: (اسپانیا و پرتغال) اشرافی درجه ی یک، در جمع بزرگان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: grandeeship (n.)
(1) تعریف: a Spanish or Portuguese nobleman of the highest rank.

(2) تعریف: any man having a high social position.

جمله های نمونه

1. i heard that a grandee saved a sheep. . .
شنیدم گوسپندی را بزرگی رهانید. . .

2. Is corruption condoned by powerful grandees in government and business?
[ترجمه گوگل]آیا فساد توسط بزرگان قدرتمند در دولت و تجارت قابل چشم پوشی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا فساد از سوی بزرگان قدرتمند در دولت و تجارت مورد اغماض قرار می گیرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And corruption is condoned by powerful grandees in government and business.
[ترجمه گوگل]و فساد توسط بزرگان قدرتمند در دولت و تجارت چشم پوشی می شود
[ترجمه ترگمان]و فساد توسط بزرگان قدرتمند در دولت و تجارت مورد اغماض قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "I am incredibly surprised, " confides one Tory grandee, "by the degree to which he takes this stuff seriously. "
[ترجمه گوگل]یکی از بزرگان حزب محافظه‌کار می‌گوید: «من به‌طور باورنکردنی از میزان جدی گرفتن این مسائل شگفت‌زده شدم »
[ترجمه ترگمان]یکی از بزرگان حزب محافظه کار می گوید: \"من بسیار متعجب هستم،\" تا حدی که او این مسائل را جدی می گیرد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yesterday it also emerged that another City grandee had joined the team.
[ترجمه گوگل]دیروز همچنین مشخص شد که یکی دیگر از بزرگان سیتی به این تیم پیوسته است
[ترجمه ترگمان]دیروز به این نتیجه رسید که یکی دیگر از بزرگان شهر به این تیم پیوسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is a former defence secretary of the United States and a grandee of the Democratic Party.
[ترجمه گوگل]او وزیر دفاع سابق ایالات متحده و از بزرگان حزب دموکرات است
[ترجمه ترگمان]او یکی از وزرای دفاع سابق ایالات متحده و یکی از بزرگان حزب دموکرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is doubtful: the electorate, being composed of ordinary people, is less impressionable than Tory grandees.
[ترجمه گوگل]این مشکوک است: رای دهندگان که از مردم عادی تشکیل شده اند، کمتر از بزرگان محافظه کار تأثیرپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]این موضوع مورد تردید است: رای دهندگان، که از مردم عادی تشکیل شده اند، نسبت به بزرگان حزب محافظه کار کم تر تحت تاثیر قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Du Cann's fundamental problem has been that he wanted to be seen as cross between a Tory grandee and country squire.
[ترجمه گوگل]مشکل اساسی دو کان این بوده است که او می‌خواست به‌عنوان متقابلی بین یک بزرگ‌زاده محافظه‌کار و یک شهروند کانتری دیده شود
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی دو Cann این بوده است که او می خواهد به عنوان صلیب بین یکی از بزرگان Tory و مهتر کشور دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Much of his downfall came from an over-zealous and extravagant interpretation of his role and duties as a landowner and grandee.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سقوط او ناشی از تفسیر بیش از حد غیرت و اسراف از نقش و وظایف خود به عنوان یک زمین دار و بزرگ بود
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم سقوط او از یک تفسیر بیش از حد متعصب و extravagant از نقش و وظایف خود به عنوان یکی از مالکان و بزرگان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The highest- ranking member of the Spanish aristocracy is the grandee.
[ترجمه گوگل]بالاترین رتبه اشراف اسپانیایی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]عالی ترین عضو طبقه اشراف اسپانیا طبقه اشراف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you visit Taipei, whatever for business trip or just travel, Grandee Taipei Hotel near Shilin night market and MRT Jiantan Station is a good choice for staying.
[ترجمه گوگل]اگر به تایپه سفر می کنید، چه برای سفر کاری یا فقط سفر، هتل Grandee Taipei در نزدیکی بازار شبانه شیلین و ایستگاه MRT Jiantan انتخاب خوبی برای اقامت است
[ترجمه ترگمان]اگر از تایپه دیدن کنید، چه برای سفر کاری و یا سفر تجاری، هتل grandee در نزدیکی بازار شبانه Shilin و ایستگاه Jiantan برای ماندن انتخاب خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The son of a postal clerk, he could not be considered a grandee.
[ترجمه گوگل]او را که پسر یک کارمند پست بود نمی‌توان یک بزرگ‌زاده در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]پسر یک کارمند پستخانه شده بود که نمی توانست به یکی از اعیان و اعیان و اشراف مورد توجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بزرگان (اسم)
grandee

اعیان (اسم)
grandee

اصیل زاده (اسم)
grandee

نمجیب (اسم)
grandee

انگلیسی به انگلیسی

• spanish nobleman, spanish aristocrat

پیشنهاد کاربران

بپرس