granddad

/ˈɡrændædˈɡrændædɔːrˈɡrænˌdæd//ˈɡrændædˈɡrændædɔːˈɡrændæd/

معنی: نیا
معانی دیگر: پدربزرگ درزبان کودکان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a grandfather.

جمله های نمونه

1. And finally Don't forget granddad - remember he's a father too!
[ترجمه گوگل]و در نهایت پدربزرگ را فراموش نکنید - به یاد داشته باشید که او هم پدر است!
[ترجمه ترگمان]و بالاخره پدربزرگ را فراموش نکن - به یاد داشته باش که او هم پدر است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My granddad, who smoked like a chimney and lived to 9 was lucky enough never to encounter a promoter.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من که مثل دودکش سیگار می کشید و تا 9 سالگی زندگی می کرد به اندازه کافی خوش شانس بود که هرگز با یک مروج روبرو نشد
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من، که مثل بخاری سیگار می کشید و با ۹ زندگی می کرد، به اندازه کافی خوش شانس بود که هرگز با یک promoter مواجه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Now I am a happy dad and granddad.
[ترجمه گوگل]حالا من یک پدر و پدربزرگ خوشحال هستم
[ترجمه ترگمان]حالا من پدر و پدربزرگ خوشبختی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Granddad lives on meat and potatoes.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ با گوشت و سیب زمینی زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ در گوشت و سیب زمینی زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Granddad played a few notes and then said, " You'll remember this one. "
[ترجمه گوگل]پدربزرگ چند نت نواخت و سپس گفت: "این یکی را یادت می آید "
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ چند یادداشت را نواخت و گفت: \" این یکی را به یاد خواهی آورد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Did Granddad making you write annoy you?
[ترجمه گوگل]آیا پدربزرگ باعث شد که شما بنویسید شما را آزار می دهد؟
[ترجمه ترگمان]پدربزرگت مجبورت کرد که تو رو ناراحت کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Granddad hunted all winter long but could not clear debt.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ تمام زمستان را شکار کرد اما نتوانست بدهی خود را تسویه کند
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ همه زمستان را شکار کرد اما نتوانست بدهی خود را تسویه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. of his granddad, King George V, who ruled the United Kingdom through the First World War until his death in 193
[ترجمه گوگل]پدربزرگش، پادشاه جورج پنجم، که در طول جنگ جهانی اول تا زمان مرگش در سال 193 بر بریتانیا حکومت کرد
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ او پادشاه جرج پنجم بود که از جنگ جهانی اول تا زمان مرگش در ۱۹۳ میلادی حکومت پادشاهی متحده را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I live with my Granddad in Central London.
[ترجمه گوگل]من با پدربزرگم در مرکز لندن زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان] من با بابابزرگ تو سنترال سیتی زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His granddad got into oil production investments in 190
[ترجمه گوگل]پدربزرگ او در سال 190 وارد سرمایه گذاری در تولید نفت شد
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ او در سال ۱۹۰ میلادی وارد سرمایه گذاری های نفتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They wanted to call me granddad.
[ترجمه گوگل]می خواستند مرا پدربزرگ صدا کنند
[ترجمه ترگمان]می خواستند مرا پدربزرگ صدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then Dad went over to Granddad and stood before him, not Granddad understood.
[ترجمه گوگل]بعد بابا رفت پیش پدربزرگ و جلوی او ایستاد، پدربزرگ متوجه نشد
[ترجمه ترگمان]سپس پدر به پدربزرگ نزدیک شد و در مقابل او ایستاد، اما پدربزرگ متوجه نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Granddad Weasley would never forgive you if you married a pureblood .
[ترجمه گوگل]پدربزرگ ویزلی هرگز تو را نخواهد بخشید اگر با یک خون پاک ازدواج کنی
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ وی زلی هرگز تو رو نمیبخشه اگه با یه خون اصیل ازدواج کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Baby: " The chin is from granddad. The eyes are from dad. The HIV is from mom. "
[ترجمه گوگل]عزیزم: "چانه از پدربزرگ است چشم ها از پدر است HIV از مادر است "
[ترجمه ترگمان]بچه: \" چانه ام متعلق به پدربزرگم است چشم ها از پدر هستند اچ آی وی از طریق مادر است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیا (اسم)
stock, ancestor, forefather, granddad, grandpapa, gaffer, forbear, forebear, grandfather, grandpa

انگلیسی به انگلیسی

• grandfather (informal)

پیشنهاد کاربران

بپرس