grand slam

/ˈɡrændsˈlæm//ɡrændslæm/

(ورزش)، (آمریکا - بیس بال) زدن ((هومران)) در حالی که همه ی بیس ها پر هستند (grand-slammer هم می گویند)، (در بازی بریج) دست برنده، شلم بزرگ، موفقیت کامل، توفیق عظیم، بازی ورق شلم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: in bridge, the taking of all thirteen tricks by the bidder. (Cf. little slam.)

(2) تعریف: in baseball, a home run hit when there is a runner on each base.

(3) تعریف: the winning of all major sporting contests in a particular sport, esp. a professional one such as golf, in one season.

(4) تعریف: (informal) a total success.

جمله های نمونه

1. It's my first Grand Slam and I was hoping to make a good impression.
[ترجمه گوگل]این اولین گرند اسلم من است و امیدوار بودم که تاثیر خوبی بگذارم
[ترجمه ترگمان]این اولین باری بود که من و \"Grand\" بودیم و امیدوار بودم که تاثیر خوبی داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They won the Grand Slam in 1990.
[ترجمه گوگل]آنها در سال 1990 قهرمان گرند اسلم شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سال ۱۹۹۰ گرند اسلم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She won three Grand Slam titles.
[ترجمه گوگل]او سه عنوان گرند اسلم را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او سه قهرمانی گرند اسلم را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Martina Navratilova won four consecutive grand slam events, but not in the same year.
[ترجمه گوگل]مارتینا ناوراتیلووا در چهار گرند اسلم متوالی قهرمان شد، اما نه در یک سال
[ترجمه ترگمان]مارتینا Navratilova چهار مسابقه متوالی متوالی را برد، اما در همان سال نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wales won the Grand Slam.
[ترجمه گوگل]ولز قهرمان گرند اسلم شد
[ترجمه ترگمان]ولز گرند اسلم برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. June 2Gwynn hits first inside-the- park grand slam in Padre history.
[ترجمه گوگل]2 ژوئن گوین اولین گرند اسلم درون پارک در تاریخ پادره را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]۲ ژوئن Gwynn اولین بار در داخل پارک grand در تاریخ پدر ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He has announced his retirement from Grand Slam tournaments.
[ترجمه گوگل]او از مسابقات گرند اسلم خداحافظی کرد
[ترجمه ترگمان]او بازنشستگی خود را از تورنمنت گرند اسلم اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Andrews, the first leg of his grand slam.
[ترجمه گوگل]اندروز، اولین مرحله گرند اسلم خود
[ترجمه ترگمان] اندروز، اولین پای of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mortimer Barrett captured three of the four Grand Slam singles championships.
[ترجمه گوگل]مورتیمر بارت سه قهرمانی از چهار مسابقات گرند اسلم انفرادی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان](مورتیمر برت)سه بار از چهار بار قهرمان گراند اسلم ۲۰۰۹ را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To win always a Grand Slam is always great.
[ترجمه گوگل]بردن همیشه یک گرند اسلم همیشه عالی است
[ترجمه ترگمان]بردن همیشه یک گرند اسلم همیشه عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hitoshi hit a grand slam in the tournament.
[ترجمه گوگل]هیتوشی در این مسابقات یک گرند اسلم را به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]Hitoshi به یک مسابقه بزرگ در مسابقه ضربه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Graf concluded her Grand Slam tennis season by winning Olympic gold.
[ترجمه گوگل]گراف فصل تنیس گرند اسلم خود را با کسب طلای المپیک به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]Graf فصل تنیس گراند اسلم را با برنده شدن مدال طلای المپیک به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His first book was a grand slam for the publishing company.
[ترجمه گوگل]اولین کتاب او یک گرند اسلم برای شرکت انتشارات بود
[ترجمه ترگمان]کتاب اول او به نام \"گرند اسلم\" برای شرکت چاپ و نشر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 22-time Grand Slam singles champion is interrupting her retirement on Tuesday to play with the Houston Wranglers of the World Team Tennis Pro League.
[ترجمه گوگل]قهرمان 22 دوره گرند اسلم انفرادی روز سه شنبه بازنشستگی خود را قطع می کند تا با هیوستون رانگلرز لیگ جهانی تنیس تیمی بازی کند
[ترجمه ترگمان]این قهرمان بیست و دو بار در روز سه شنبه بازنشستگی خود را قطع کرد تا با تیم هیوستون راکتز در لیگ برتر پرو بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• winning of the main sporting events in a season; home run with bases loaded (baseball); winning of all the tricks in a hand (bridge)
a grand slam is the achievement of winning all the matches or major tournaments in a season in a particular sport, for example in tennis or rugby.

پیشنهاد کاربران

برنده کل مسابقات
مسابقه ورزشی مهم
The winning of all of a set of important sports competitions
جایزه بزرگ

بپرس