grand prix

/ˈɡrændˈpriː//ɡrændˈpriː/

(فرانسه - ورزش) جایزه ی ممتاز، مدال اول، مسابقه ی بزرگ (ماشین رانی و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: Grand Prix, Grand Prixes, Grands Prix
• : تعریف: (sometimes l.c.) any of several automobile races over a long, difficult course, esp. an international one using the same course each year.

جمله های نمونه

1. His best finish was 11th in the Hungarian Grand Prix.
[ترجمه گوگل]بهترین امتیاز او یازدهم در گرندپری مجارستان بود
[ترجمه ترگمان]بهترین finish او در گراند پریکس مجارستان به رتبه یازدهم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He never won the British Grand Prix.
[ترجمه گوگل]او هرگز برنده جایزه بزرگ بریتانیا نشد
[ترجمه ترگمان]او هرگز جایزه بزرگ انگلیس را برنده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their departure will leave a gaping hole in Grand Prix racing.
[ترجمه گوگل]خروج آن‌ها حفره‌ای در مسابقات گرندپریکس ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]عزیمت آن ها حفره ای در گراند پریکس به جا خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His victory in the Brazilian Grand Prix puts him within striking distance of the world championship.
[ترجمه گوگل]پیروزی او در جایزه بزرگ برزیل، او را در فاصله قابل توجهی از قهرمانی جهان قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]پیروزی او در جایزه بزرگ برزیل او را در فاصله قابل توجهی از مسابقات قهرمانی جهان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Grand Prix is scheduled to take place on July 4th.
[ترجمه گوگل]جایزه بزرگ قرار است در تاریخ 4 جولای برگزار شود
[ترجمه ترگمان]گراند پریکس قرار است در روز چهارم ژوئیه برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Schumacher crashed out in practice for the Australian grand prix.
[ترجمه گوگل]شوماخر در تمرین برای گرندپری استرالیا سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]شوماخر به خاطر the بزرگ استرالیا در تمرین سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Grand Prix will be televised by the BBC.
[ترجمه گوگل]جایزه بزرگ توسط بی بی سی پخش خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جایزه بزرگ توسط بی بی سی پخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The grand prix is controlled by well-trained marshals.
[ترجمه گوگل]جایزه بزرگ توسط مارشال های آموزش دیده کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]prix بزرگ توسط مارشال های آموزش دیده اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In recent Grand Prix events, up to 200,000 people have slept in tents and trailers in the centre of the track.
[ترجمه گوگل]در رویدادهای جایزه بزرگ اخیر، تا 200000 نفر در چادرها و تریلرها در مرکز پیست خوابیده اند
[ترجمه ترگمان]در رویداده ای بزرگ بزرگ، بیش از ۲۰۰،۰۰۰ نفر در چادر و تریلر در مرکز این خط آهن می خوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The World Yachting Grand Prix has now gained credibility by attracting renowned and respected sailors.
[ترجمه گوگل]جایزه بزرگ قایق‌رانی جهان اکنون با جذب ملوانان مشهور و معتبر اعتبار کسب کرده است
[ترجمه ترگمان]جایزه بزرگ قایقرانی جهانی از طریق جذب دریانوردان مشهور و محترم اعتبار کسب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Senna lapped everyone in the San Marino Grand Prix.
[ترجمه گوگل]سنا در گرندپری سن مارینو همه را دور زد
[ترجمه ترگمان]سنا همه را در جایزه بزرگ سن مارینو قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both women have maximum Grand Prix points and whoever wins their next head-to-head on Friday could be the overall winner.
[ترجمه گوگل]هر دو زن حداکثر امتیاز گرندپری را دارند و هرکسی که در مسابقه بعدی خود در روز جمعه برنده شود، می تواند برنده کلی باشد
[ترجمه ترگمان]هر دو زن بیش ترین امتیاز گرند پریکس را دارند و هر کس که در روز جمعه در راس آن ها باشد، می تواند برنده کلی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Schumacher will be racing in the Monaco Grand Prix.
[ترجمه گوگل]شوماخر در گرندپری موناکو شرکت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]شوماخر در جایزه بزرگ موناکو مسابقه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Italian Grand Prix is one of the great sporting events of the year.
[ترجمه گوگل]جایزه بزرگ ایتالیا یکی از رویدادهای ورزشی بزرگ سال است
[ترجمه ترگمان]جایزه بزرگ ایتالیا یکی از بزرگ ترین رویداده ای ورزشی سال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The supplementary method of assessing a Grand Prix star's chances is to rate his amatory performance.
[ترجمه گوگل]روش تکمیلی برای ارزیابی شانس یک ستاره گرندپری، ارزیابی عملکرد عاشقانه او است
[ترجمه ترگمان]روش مکمل ارزیابی شانس یک ستاره بزرگ، سرعت بخشیدن به عملکرد amatory است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• great prize (french); international horse race; international car race
a grand prix is one of a series of races for very powerful racing cars; also used sometimes in the names of competitions in other sports.

پیشنهاد کاربران

یکی از سری مسابقات مهم بین المللی برای اتومبیل های بسیار سریع و قدرتمند
one of a series of important international races for very fast and powerful cars:

بپرس