1. They have already given evidence before a grand jury in Washington.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً در برابر هیئت منصفه بزرگ در واشنگتن شهادت داده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها قبلا در محضر یک هیات منصفه عالی در واشنگتن شهادت داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The grand jury presented many offenses.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه بزرگ جرایم بسیاری را ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه عالی جرایم زیادی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Last month, a federal grand jury began mulling evidence in the case.
[ترجمه گوگل]ماه گذشته، هیئت منصفه فدرال شروع به بررسی شواهد در این پرونده کرد
[ترجمه ترگمان]ماه پیش، یه هیات منصفه فدرال داره به مدارک در مورد پرونده رسیدگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was summoned to testify before a grand jury.
[ترجمه گوگل]او برای شهادت در مقابل هیئت منصفه فراخوانده شد
[ترجمه ترگمان]او را احضار کردند تا در مقابل هیئت منصفه شهادت دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If the grand jury indicts the suspect, he will go to trial.
[ترجمه گوگل]اگر هیئت منصفه متهم را متهم کند، او به دادگاه می رود
[ترجمه ترگمان]اگه هیات منصفه شک کنه که اون به دادگاه میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was indicted by a grand jury on two counts of murder.
[ترجمه گوگل]او توسط هیئت منصفه به دو فقره قتل متهم شد
[ترجمه ترگمان]اون توسط یه هیات منصفه در دو مورد قتل متهم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He was a member of the Shropshire grand jury and frequently acted on behalf of his parish in legal matters.
[ترجمه گوگل]او یکی از اعضای هیئت منصفه بزرگ Shropshire بود و اغلب به نمایندگی از محله خود در امور حقوقی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]او عضو هییت داوران grand Shropshire بود و اغلب به نمایندگی از ناحیه خود در امور قانونی عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A grand jury accused the police department of being brutal and corrupt.
[ترجمه گوگل]یک هیئت منصفه، اداره پلیس را به بی رحمی و فساد متهم کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه عالی، اداره پلیس را به فساد و فساد متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The grand jury also named President Nixon as a co-conspirator, though he was not indicted.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه همچنین رئیس جمهور نیکسون را به عنوان یکی از توطئهگران معرفی کرد، هرچند که وی متهم نشد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه عالی همچنین رئیس جمهور نیکسون را به عنوان یک مبارز متهم کرد، هر چند که او تحت تعقیب نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The grand jury indicted Aronoff, R-Cincinnati, and Riffe, D-Wheelersburg, on two counts of filing a false statement.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه عالی آرونوف، آر-سینسیناتی، و ریف، دی-ویلرزبورگ را به دو اتهام ارائه یک اظهارنامه نادرست متهم کرد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه عالی آرنوف، R - سینسیناتی، و Riffe، D - Wheelersburg را بر دو اتهام پر کردن یک عبارت نادرست تحت تعقیب قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A grand jury was convened which indicted only two men, not for lynching, but for breaking into the jail.
[ترجمه گوگل]یک هیئت منصفه بزرگ تشکیل شد که فقط دو مرد را نه به خاطر لینچ، بلکه به خاطر نفوذ به زندان متهم کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات ژوری تشکیل جلسه تشکیل داده که فقط دو مرد و نه برای کشت و کشتار، بلکه به خاطر شکستن زندان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Being called before a grand jury does not mean a witness has done anything wrong.
[ترجمه گوگل]احضار شدن در برابر هیئت منصفه به این معنی نیست که شاهد کار اشتباهی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]قبل از این که یک قاضی بزرگ به این معنی باشد که شاهدی نیست، هیچ کار اشتباهی انجام نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The grand jury today heard testimony from numerous witnesses.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه بزرگ امروز شهادت بسیاری از شاهدان را شنید
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه امروز شهادت دادن از شاهدها رو شنیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A federal grand jury will probe into the financial dealings between the two men.
[ترجمه گوگل]یک هیئت منصفه بزرگ فدرال در مورد معاملات مالی بین این دو مرد تحقیق خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه عالی فدرال در رابطه با معاملات مالی بین این دو نفر تحقیق خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید