granary

/ˈɡrænəri//ˈɡrænəri/

معنی: انبار غله، انبار دانه، جای غله خیز
معانی دیگر: ناحیه ی حاصلخیز، ناحیه ی غله خیز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: granaries
(1) تعریف: a structure built to store grain, esp. grain that has been threshed.

(2) تعریف: a region in which a large amount of grain is grown.

- the granary of Europe
[ترجمه گوگل] انبار غله اروپا
[ترجمه ترگمان] انبار اروپا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Number 7 was originally the monastic granary, now sporting a new frontage, put up around 1890.
[ترجمه گوگل]شماره 7 در ابتدا انبار غله صومعه بود که اکنون دارای نمای جدیدی است که در حدود سال 1890 ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]شماره ۷ در ابتدا انبار انبار شده بود و در سال ۱۸۹۰ یک نمای جدید را تمرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The granary ran low one day, while the masses were still hungry, so Ansovinus ordered the storehouse doors shut.
[ترجمه گوگل]انبار غله یک روز در حالی که توده‌ها هنوز گرسنه بودند کم شد، بنابراین آنسووینوس دستور داد درهای انبار را ببندند
[ترجمه ترگمان]انبار یک روز تعطیل بود، در حالی که توده ها هنوز گرسنه بودند، به همین خاطر به انبار انبار دستور داده بودند که در انبار را ببندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Deftly, he cut four thick slices from the granary loaf, then began his search for the cheese.
[ترجمه گوگل]او با مهارت چهار برش ضخیم از نان غله را برید، سپس جستجوی خود را برای یافتن پنیر آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]سپس چهار تکه نان کلفت را از انبار بیرون آورد و به جستجوی پنیر پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Back at the granary he persuaded the farm-worker to exchange it for the precious antique.
[ترجمه گوگل]برگشت به انبار غله، کارگر مزرعه را متقاعد کرد که آن را با عتیقه گرانبها عوض کند
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به انبار، کارگر مزرعه را متقاعد کرد که آن را برای اشیای عتیقه گران قیمت معاوضه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The traditional brick and pantile barn, with granary above, came from a farm at Wainfleet.
[ترجمه گوگل]انبار سنتی آجر و پانتیل، با انبار غله در بالا، از مزرعه ای در Wainfleet آمده است
[ترجمه ترگمان]طویله سنتی و انبار علوفه، با انبار غله بالا، از مزرعه ای در Wainfleet آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Farm shop, old granary showroom handcrafted country furniture shop, ceramics artist and Art Gallery.
[ترجمه گوگل]مزرعه‌فروشی، نمایشگاه انبار انبار قدیمی، فروشگاه مبلمان روستایی دست‌ساز، هنرمند سرامیک و گالری هنری
[ترجمه ترگمان]کارگاه مزرعه، فروشگاه مبلمان و صنایع دستی مبلمان، گالری هنری و گالری هنری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For example, the Kornhaus, a former granary in Kronengasse, which is now principally a young people's centre.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کورنهاوس، انبار غلات سابق در کروننگاس، که اکنون عمدتاً یک مرکز جوانان است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، the، انبار سابق انبار در Kronengasse، که هم اکنون مرکز جوانان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Taking off the pins granary, its cylindraceousstructure can be also used for rectoscopy and biopsy.
[ترجمه گوگل]با برداشتن غله پین، از ساختار استوانه ای آن می توان برای رکتوسکوپی و بیوپسی نیز استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]با از بین بردن the، cylindraceousstructure آن نیز می تواند برای نمونه برداری و نمونه برداری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Mid - West is the granary of the U. S.
[ترجمه گوگل]مید وست انبار غله ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]نیمه غربی انبار انبار زیر است اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The experience of the Fengbei Granary are beneficial to Chinese contemporary construction of social security system.
[ترجمه گوگل]تجربه انبار انبار Fengbei برای ساخت معاصر چینی سیستم تامین اجتماعی مفید است
[ترجمه ترگمان]تجربه of Fengbei برای ساخت معاصر چینی برای سیستم امنیت اجتماعی سودمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When the government steps in ever - normal granary becomes in fact ever - political granary.
[ترجمه گوگل]وقتی دولت وارد انبار غله همیشه - معمولی می شود در واقع همیشه - انبار غله سیاسی می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که کار دولت در انبار غله عادی تبدیل به انبار دائمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Old Granary Burying Ground was established in 1660(Sentence dictionary), but it is most famous for its connections to the War of Independence over a century later.
[ترجمه گوگل]محل دفن انبار غله قدیم در سال 1660 (فرهنگ لغت جملات) تأسیس شد، اما بیش از یک قرن بعد به دلیل ارتباطش با جنگ استقلال مشهور است
[ترجمه ترگمان]دفن زیرزمینی قدیمی در سال ۱۶۶۰ (فرهنگ لغت حکم)تاسیس شد، اما بیشتر به خاطر ارتباط آن با جنگ استقلال بیش از یک قرن بعد مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The grain is already in the granary.
[ترجمه گوگل]دانه در حال حاضر در انبار غله است
[ترجمه ترگمان]گندم قبلا در انبار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gao Zhiyuan Li with some followers to eight granary ( now a Tanghai County ) with potential.
[ترجمه گوگل]گائو ژیوان لی با تعدادی از پیروان هشت انبار غله (در حال حاضر شهرستان تانگهای) با پتانسیل
[ترجمه ترگمان]Gao Zhiyuan لی را همراه با برخی پیروان به هشت انبار انبار (در حال حاضر بخش Tanghai)با پتانسیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A tube-shaped granary is a structure of special type. When grain is reserved in it, it always causes complex problems.
[ترجمه گوگل]انبار غله لوله ای شکل ساختاری از نوع خاص است وقتی غلات در آن ذخیره می شود، همیشه مشکلات پیچیده ای ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک انبار گندم به شکل لوله یک ساختمان از نوع خاص است زمانی که گندم در آن ذخیره می شود، همیشه باعث مشکلات پیچیده ای می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انبار غله (اسم)
barn, granary, silo, garner, grange

انبار دانه (اسم)
granary

جای غله خیز (اسم)
granary

انگلیسی به انگلیسی

• structure in which grain is stored (generally after threshing or husking)
a granary is a building in which grain is stored.
granary bread is bread which contains whole grains of wheat; granary is a trademark.

پیشنهاد کاربران

۱. انبار غله ۲. سرزمین غله خیز ۳. سبوس دار
مثال:
Put me in charge of the country’s granaries.
مسئولیت انبارهای غله کشور را به من واگذار کن.
Granary :
انبار غله ( برای انسان )
Granny :
مامان بزرگ
granaries:انبار ها
granary ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: انبار غله
تعریف: انباری برای ذخیرۀ غلات بوجاری شده
انبار غله
a building in which grain is stored
Grain میشه دانه یا غله و در جمع غلات

بپرس