1. It is also typically the case that the grammarian will have constructed the sentence or sentences he uses as examples.
[ترجمه گوگل]همچنین معمولاً چنین است که دستور زبان جمله یا جملاتی را که به عنوان مثال استفاده می کند ساخته است
[ترجمه ترگمان]همچنین به طور معمول این مورد وجود دارد که دستور زبان، جمله یا عباراتی را که به عنوان مثال استفاده می کند، بنا کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is a grammarian, a swordsman, a musician with a predilection for the fugue.
[ترجمه گوگل]او یک دستور زبان، یک شمشیرزن، یک موسیقیدان است که تمایل زیادی به فوگ دارد
[ترجمه ترگمان]او یک grammarian، یک استاد شمشیربازی، یک موسیقی دان با a برای the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. But the grammarian is tongue-tied without his labels: noun, adjective, verb, adverb, conjunction, pronoun.
[ترجمه گوگل]اما گرامر بدون برچسب هایش زبان بسته است: اسم، صفت، فعل، قید، ربط، ضمیر
[ترجمه ترگمان]اما دستور زبان، زبان، بدون برچسب خود، بسته شده است: اسم، صفت، فعل، قید، conjunction، pronoun
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Danish grammarian Jespersen first proposed the idea in 188
[ترجمه گوگل]دستور زبان دانمارکی جسپرسن برای اولین بار این ایده را در سال 188 مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]The، استاد دستور زبان دانمارکی، ابتدا این ایده را در ۱۸۸ ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A grammarian knows, or is at least supposed to know ( all about ) grammar.
[ترجمه گوگل]یک دستور زبان گرامر را می داند یا حداقل قرار است (همه چیز در مورد) را بداند
[ترجمه ترگمان]یک دستور زبان، یا حداقل قرار است که دستور زبان را بداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Caesar is not above the grammarian.
[ترجمه گوگل]سزار بالاتر از دستور زبان نیست
[ترجمه ترگمان]سزار از دستور زبان دستور زبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. More than one grammarian have treated this subject.
[ترجمه گوگل]بیش از یک دستور زبان به این موضوع پرداخته اند
[ترجمه ترگمان]بیش از یک دستور زبان، این موضوع را درمان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Indian grammarian. His Ashtadhyayi, one of the first works of descriptive linguistics, presents grammatical rules for Sanskrit.
[ترجمه گوگل]دستور زبان هندی اشتادهیایی او که یکی از اولین آثار زبان شناسی توصیفی است، قواعد دستوری را برای سانسکریت ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]دستور زبان هندی Ashtadhyayi، یکی از اولین آثار زبان شناسی توصیفی، قواعد دستوری سانسکریت را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The famous grammarian Henry Fowler had a term for them: false scents.
[ترجمه گوگل]دستور زبان معروف هنری فاولر برای آنها اصطلاحی داشت: رایحه های دروغین
[ترجمه ترگمان]The معروف، هنری فاولر این گونه برایشان واژه خاصی داشت: بوهای کاذب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Greek grammarian who taught at Rhodes and Rome and wrote an influential synthesis of Greek grammar, the Art of Grammar.
[ترجمه گوگل]دستور زبان یونانی که در رودس و رم تدریس کرد و ترکیبی تأثیرگذار از دستور زبان یونانی به نام هنر گرامر نوشت
[ترجمه ترگمان]استاد دستور زبان یونانی که در رودس و رم تعلیم داده شد و یک ترکیب موثر از دستور زبان یونانی، هنر دستور زبان، نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I love being the grammarian.
12. For his work, Kanthan has returned to the best known Sanskrit grammarian, Panini.
[ترجمه گوگل]کانتان برای کار خود به معروف ترین دستور زبان سانسکریت، پانینی، بازگشته است
[ترجمه ترگمان]kanthan برای کار خود به مشهورترین زبان دستور زبان سانسکریت، Panini بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All this was emblematic, meant as a memory aid for the budding grammarian.
[ترجمه گوگل]همه اینها نمادین بود و به عنوان کمکی به خاطره برای دستور زبان نوپا بود
[ترجمه ترگمان]همه این ها حاکی از emblematic بود، به این معنا بود که به عنوان یک کمک حافظه به دنبال the تاس فی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The rights of nation and of king sink into question of if grammarian discuss them .
[ترجمه گوگل]اگر دستور زبان درباره آنها صحبت کند، حقوق ملت و پادشاه زیر سوال می رود
[ترجمه ترگمان]حقوق ملت و پادشاه در صورت بحث درباره آن ها مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید