gramineous

/ɡrəˈmɪniːəs//ʌɡreɪˈmɪnɪəs/

معنی: علفی، علف دار، علف مانند، دارای غلات
معانی دیگر: چمنی

جمله های نمونه

1. Gramineous weeds in turf are obstinate and serious, and difficult to be controlled.
[ترجمه گوگل]علف های هرز دانه دار در چمن، سرسخت و جدی هستند و کنترل آنها دشوار است
[ترجمه ترگمان]علف های هرز در خاک ریشه دار، سرسخت و جدی هستند و کنترل آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Natural Gramineous forage germplasm resource is very abundant in Gansu Province. There are 74 genus, 237 species. Most of them are mesophytic herbage, and with high feeding value.
[ترجمه گوگل]منبع ژرم پلاسم علوفه طبیعی دانه دانه در استان گانسو بسیار فراوان است 74 جنس، 237 گونه وجود دارد بیشتر آنها گیاه مزوفیتی و با ارزش غذایی بالا هستند
[ترجمه ترگمان]منابع طبیعی علوفه Gramineous طبیعی در استان گانسو بسیار فراوان است ۷۴ گونه، ۲۳۷ گونه وجود دارد اکثر آن ها mesophytic herbage و با ارزش تغذیه بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rate of standing crop of gramineous pasture in gross pasture decreased with increased grazing intensity.
[ترجمه گوگل]با افزایش شدت چرا، میزان محصول ایستاده مرتع دانه ای در مرتع ناخالص کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]میزان کشت دائمی چراگاه ها در چراگاه بزرگ با افزایش شدت چریدن، کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some endophytic fungi involved in gramineous plants could provide better resistance to pests and plant pathogens, better tolerance to drought, better plant growth and tillering of the host.
[ترجمه گوگل]برخی از قارچ‌های اندوفیت درگیر در گیاهان دانه‌دار می‌توانند مقاومت بهتری نسبت به آفات و عوامل بیماری‌زای گیاهی، تحمل بهتر به خشکی، رشد بهتر گیاه و پنجه‌زنی میزبان ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از قارچ های endophytic که در گیاهان gramineous دخالت دارند می توانند مقاومت بهتری برای آفات و عوامل بیماری زای گیاهی، تحمل بهتر برای خشکسالی، رشد گیاه بهتر و tillering میزبان فراهم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This experiment used gramineous C4 plant vetiver, Vetiveria zizanioides as material to study the changes of photosynthetic characters and physiological indices under constant heat and drought stress.
[ترجمه گوگل]در این آزمایش از وتیور گیاهی گرانین C4، Vetiveria zizanioides به عنوان ماده ای برای بررسی تغییرات صفات فتوسنتزی و شاخص های فیزیولوژیکی تحت گرمای ثابت و تنش خشکی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این آزمایش از gramineous گیاهی C۴، Vetiveria zizanioides به عنوان ماده برای مطالعه تغییرات شخصیت فتوسنتزی و شاخص های فیزیولوژیکی تحت فشار مداوم دما و خشکسالی استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Leymus is a perennial gramineous plant that widely spreads in China.
[ترجمه گوگل]لیموس گیاهی چند ساله است که به طور گسترده در چین گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]Leymus یک گیاه جاودانه ساز است که به طور گسترده در چین گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New records of gramineous plants from Hainan.
[ترجمه گوگل]رکوردهای جدید گیاهان دانه دار از هاینان
[ترجمه ترگمان]رکوردهای تازه گیاهان gramineous از هاینان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mix-planting experiment on annual legume with gramineous forage grass was conducted at Huangcheng Sheep Breeding Experimental Farm from 1998-199
[ترجمه گوگل]آزمایش اختلاط کاشت روی حبوبات یکساله با چمن علوفه ای دانه دار در مزرعه آزمایشی پرورش گوسفند Huangcheng از 1998-1999 انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش کاشت مخلوط روی بنشن سالانه با علف علوفه gramineous از سال ۱۹۹۸ تا ۱۹۹ در مزرعه پرورش پرورش پرورش پرورش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rate of gramineous pasture decreased and the rate of leguminous pasture increased with increased grazing intensity.
[ترجمه گوگل]با افزایش شدت چرا، میزان مرتع دانه دار کاهش و میزان مرتع حبوبات افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]میزان چراگاه های gramineous کاهش یافت و میزان چراگاه های leguminous با افزایش میزان چریدن گاو افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The research status, major problems and future development trend in the research field of genetic improvement in gramineous crops at present were summarized.
[ترجمه گوگل]وضعیت تحقیق، مشکلات عمده و روند توسعه آتی در زمینه تحقیقاتی بهبود ژنتیکی در محصولات سبوس دار در حال حاضر خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]وضعیت تحقیق، مشکلات عمده و روند توسعه آینده در زمینه تحقیق در زمینه بهبود ژنتیکی محصولات کشاورزی در حال حاضر به طور خلاصه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The triterpene sapogenin is extracted from stem, branch, leaf, root, shoot, etc. of bamboo as one kind of gramineous plant via supercritical CO2 fluid extraction process.
[ترجمه گوگل]تری ترپن ساپوژنین از ساقه، شاخه، برگ، ریشه، شاخساره و غیره بامبو به عنوان یکی از گیاهان دانه دار از طریق فرآیند استخراج سیال CO2 فوق بحرانی استخراج می شود
[ترجمه ترگمان]The triterpene از ساقه، شاخه، برگ، ریشه، تیر و غیره استخراج شده و از بامبو به عنوان یک نوع گیاه gramineous از طریق فرآیند استخراج مایع مهم CO۲ استخراج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wild rice stem belongs to herb of marsh of gramineous vivacious perennial root.
[ترجمه گوگل]ساقه برنج وحشی متعلق به گیاه باتلاقی از ریشه چندساله سبوس دار است
[ترجمه ترگمان]ساقه برنج وحشی به گیاهان of از ریشه جاودانه زنده gramineous تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The selectivity of carfentrazone-ethyl, Metostrey and tribenuron-methyl were higher with less influence on other species, and safe to gramineous vegetable such as ryegrass.
[ترجمه گوگل]گزینش پذیری کارفنترازون-اتیل، متوسری و تری بنورون-متیل با تأثیر کمتری بر سایر گونه ها بالاتر بود و نسبت به سبزیجات دانه دار مانند چچم بی خطر بود
[ترجمه ترگمان]گزینش پذیری carfentrazone - اتیل، Metostrey و متیل - متیل با تاثیر کمتری بر دیگر گونه ها و ایمن کردن سبزیجات gramineous مانند ryegrass، بالاتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Vitamin E is one of the essential vitamins of human body. It extensively exists in the green part of the plant and plumule of gramineous seed.
[ترجمه گوگل]ویتامین E یکی از ویتامین های ضروری بدن انسان است به طور گسترده ای در قسمت سبز گیاه و شاخه دانه دانه دانه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ویتامین E یکی از ویتامین های ضروری بدن انسان است آن به طور گسترده در بخش سبز گیاه و plumule بذر gramineous وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علفی (صفت)
gramineous

علف دار (صفت)
gramineous

علف مانند (صفت)
gramineous, grasslike, grassy

دارای غلات (صفت)
gramineous

انگلیسی به انگلیسی

• grassy, resembling grass; of or pertaining to grass

پیشنهاد کاربران

بپرس