یه کم بهش شک می کنی نه زیاد
You have to take everything she says with a grain of salt, because she tends to exaggerate.
ناچاری هرچی ایشون میگه رو با کمی شک بپذیری زیرا او همه چی رو معمولا آب و تاب میده
ناچاری هرچی ایشون میگه رو با کمی شک بپذیری زیرا او همه چی رو معمولا آب و تاب میده
مطلبی را با کلی اما و اگر پذیرفتن
مطلبی را با کمی تردید پذیرفتن،
امری را با قدری تساهل و تسامح قبول کردن،
پذیرفتن چیزی درحالی که [صحت] آن را خیلی جدی نگیریم.
محل تردید بودن
شک داشتن به چیزی
شنونده باید منبع اطلاعات را غیرقابل اعتماد یا اغراق شده در نظر بگیرد