gradualness


تدریج، تدریجی بودن

جمله های نمونه

1. Gradualness check result showed that some 22 babies and infants powdered milk Production enterprise's 69 raid of products have picked out the content different melamine.
[ترجمه گوگل]نتایج بررسی تدریجی نشان داد که حدود 22 نوزاد و نوزاد شیر خشک شرکت تولیدی 69 محصول، محتوای ملامینه متفاوتی را انتخاب کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]نتایج بررسی gradualness نشان داد که ۲۲ نوزاد و نوزادان پودر شیر خشک (۶۹)حمله به محصولات حاوی ملامین و ملامین ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Male-pattern Alopecia (MPA) is a gradualness alopecia of calvaria, temporal and forehead, is liable to occur male between 20 to 40, it is a common skin disease in clinic, has high incidence.
[ترجمه گوگل]آلوپسی با الگوی مردانه (MPA) یک آلوپسی تدریجی استخوان گیجگاهی، گیجگاهی و پیشانی است که در مردان بین 20 تا 40 سالگی ایجاد می شود، این یک بیماری پوستی شایع در کلینیک است، شیوع بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]alopecia Male (MPA)، آرامی alopecia از calvaria، موقت و پیشانی است که ممکن است بین ۲۰ تا ۴۰ سالگی رخ دهد، این یک بیماری رایج پوست در کلینیک است که شیوع بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Time" is the essence of "gradualness".
[ترجمه گوگل]زمان» جوهر «تدریج» است
[ترجمه ترگمان]زمان \"آرامی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Under this situation, our anticipated 1800 points nearby gradualness support is still obvious.
[ترجمه گوگل]در این شرایط، پشتیبانی تدریجی 1800 امتیازی پیش‌بینی‌شده ما هنوز آشکار است
[ترجمه ترگمان]تحت این وضعیت، ۱۸۰۰ امتیاز مورد انتظار ما در نزدیکی آرامی هنوز مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gives more general results on the gradualness of the median point of Lagranges median theorem and first median theorem for integrals and its succinct proof.
[ترجمه گوگل]نتایج کلی تری در مورد تدریجی بودن نقطه میانه قضیه میانه لاگرانژ و قضیه میانه اول برای انتگرال ها و اثبات موجز آن به دست می دهد
[ترجمه ترگمان]به آرامی نتایج کلی در میانه میانه قضیه میانه میانه و قضیه میانه اول برای انتگرال و اثبات مختصر آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is by this " gradualness" that the Creator deceives all humans.
[ترجمه گوگل]با همین «تدریج» است که خالق همه انسان ها را فریب می دهد
[ترجمه ترگمان]این \"آرامی\" است که خالق همه انسان ها را فریب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The subtle factor that makes life endurable is "gradualness".
[ترجمه گوگل]عامل ظریفی که زندگی را پایدار می کند «تدریج» است
[ترجمه ترگمان]عاملی زیرکانه که زندگی را قابل تحمل می کند \"آرامی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mass character, reality, gradualness and unity of the subject's interests constitute its main contents.
[ترجمه گوگل]خصلت انبوه، واقعیت، تدریجی بودن و وحدت علایق سوژه، محتوای اصلی آن را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]ماهیت جرم، واقعیت، آرامی و وحدت علایق این موضوع محتوای اصلی آن را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, I would not for one moment deny the continuity and the gradualness of the processes which are changing the earth.
[ترجمه گوگل]با این حال، من یک لحظه منکر تداوم و تدریجی فرآیندهایی که زمین را تغییر می دهند، نمی شوم
[ترجمه ترگمان]با این همه من برای یک لحظه تداوم و آرامی فرآیندهایی را که در حال تغییر زمین هستند را انکار نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But time doesn't bring order or peace, so we must stop thinking in terms of gradualness .
[ترجمه گوگل]اما زمان نظم و آرامش به ارمغان نمی آورد، پس باید از تفکر تدریجی دست برداریم
[ترجمه ترگمان]اما زمان نظم یا صلح را به ارمغان نمی آورد، بنابراین باید به آرامی به آرامی فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Should also strengthen the longitudinal study, moves the exhibition change by the defined individual self-potency feeling or collective potency development's gradualness and the self-potency the rule.
[ترجمه گوگل]همچنین باید مطالعه طولی را تقویت کند، تغییر نمایشگاه را با احساس خودتوانایی فردی تعریف شده یا تدریجی توسعه قدرت جمعی و خود قدرتی حاکم می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین باید مطالعه طولی را تقویت کند و نمایش را به وسیله احساس توان فردی تعریف شده یا توسعه قدرت جمعی یا آرامی و قدرت خود - قدرت، تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under realistic conditions in China, there are any inevitability and gradualness to realize scale management of agriculture.
[ترجمه گوگل]در شرایط واقع بینانه در چین، هر گونه اجتناب ناپذیری و تدریجی برای تحقق مدیریت مقیاس کشاورزی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط واقع گرایانه در چین، میزان اجتناب ناپذیری و آرامی برای درک مدیریت در مقیاس کشاورزی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yesterday, the Zhejiang Province food drugs supervised the administrative bureau to announce greatly to have been able Le the Si pharmaceutical industry Limited company's gradualness survey result.
[ترجمه گوگل]دیروز، مواد غذایی استان ژجیانگ نظارت بر دفتر اداری تا حد زیادی اعلام کرد که توانسته اند نتیجه بررسی تدریجی شرکت Si صنعت داروسازی محدود
[ترجمه ترگمان]دیروز، مواد مخدر استان Zhejiang بر اداره اجرایی نظارت کرد تا به میزان زیادی به آرامی نتایج بررسی تدریجی صنعت داروسازی Si را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In a word, the legislation of mercy killing is suitable for gradualness .
[ترجمه گوگل]در یک کلام، تشریع کشتار رحمت برای تدریج مناسب است
[ترجمه ترگمان]در یک کلام، قانون کشتن رحمت برای آرامی برای آرامی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But in company with their saw is gotten exuberance, them too just gradualness adieux bloom written whereas grew into genuine female author.
[ترجمه گوگل]اما در شرکت با اره خود را به شور و نشاط به دست آورد، آنها نیز فقط تدریجی adieux شکوفه نوشته شده در حالی که به نویسنده زن واقعی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]اما در جمع با دیدن آن ها پر جنب و جوش دیده می شود، آن ها نیز آهسته و آرامی در حال شکوفه دادن هستند در حالی که به نویسنده زن اصیل تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• condition of occurring in phases, state of taking place slowly

پیشنهاد کاربران

بپرس