grade school

/ˈɡreɪdˈskuːl//ɡreɪdskuːl/

معنی: مدرسهابتدایی
معانی دیگر: (آمریکا) مدرسه ی ابتدایی، دبستان (elementary school هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see elementary school.

جمله های نمونه

1. I was just in grade school at the time, but I remember it perfectly.
[ترجمه مترجم] من در دوره ی دبستان بودم اما کاملا آن زمان را به یاد دادم
|
[ترجمه گوگل]من در آن زمان فقط در دبستان بودم، اما آن را کاملاً به یاد دارم
[ترجمه ترگمان]من در زمان دبستان بودم، اما کاملا به یاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In grade school Gary had served as an altar boy.
[ترجمه گوگل]گری در مدرسه ابتدایی به عنوان یک پسر محراب خدمت کرده بود
[ترجمه ترگمان]در دبیرستان گری به عنوان یک محراب خدمت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The local grade school and the high schools and the nearby universities exist.
[ترجمه گوگل]مدرسه کلاس محلی و دبیرستان ها و دانشگاه های مجاور وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مدرسه ابتدایی محلی و مدارس عالی و دانشگاه های اطراف نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many read at only grade school levels.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها فقط در مقاطع ابتدایی می خوانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها تنها در سطوح تحصیلی درجه تحصیلی می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From grade school chums in suburban Chicago to motel managers in Sacramento, folks remember him.
[ترجمه گوگل]مردم او را به یاد می آورند، از بچه های کلاس ابتدایی در حومه شیکاگو گرفته تا مدیران متل در ساکرامنتو
[ترجمه ترگمان]از مدرسه درجه یک در حومه شیکاگو تا مدیران متل در ساکرامنتو، مردم او را به یاد می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In grade school, she wrote them herself and begged people to read her creations.
[ترجمه گوگل]در مدرسه ابتدایی، او آنها را خودش می نوشت و از مردم التماس می کرد که آثار او را بخوانند
[ترجمه ترگمان]در مدرسه ابتدایی، او خودش آن ها را نوشت و از مردم خواست تا آثار او را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Across the hall, a group of twenty grade school children are at work in two connected rooms.
[ترجمه گوگل]در سراسر سالن، یک گروه از بچه های بیست کلاسه در دو اتاق متصل مشغول کار هستند
[ترجمه ترگمان]در آن سوی سرسرا، گروهی از دانش آموزان کلاس بیست کلاس در دو اتاق متصل کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every one of these children who has started grade school has finished high school, Phyllis says.
[ترجمه گوگل]فیلیس می گوید که هر یک از این کودکان که مدرسه ابتدایی را شروع کرده اند، دبیرستان را به پایان رسانده اند
[ترجمه ترگمان]فیلیس می گوید که هر یک از این کودکانی که مدرسه ابتدایی را آغاز کرده اند دبیرستان را به پایان رسانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In grade school, Clint was a real challenge to all of his teachers.
[ترجمه گوگل]کلینت در مدرسه ابتدایی یک چالش واقعی برای همه معلمانش بود
[ترجمه ترگمان]\"کلینت\" در کلاس درسی، یک چالش واقعی برای همه معلم ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I went to grade school in Los Angeles and high school in New York.
[ترجمه گوگل]من به دبیرستان در لس آنجلس و دبیرستان در نیویورک رفتم
[ترجمه ترگمان]من به دبیرستان لس آنجلس و دبیرستان در نیویورک رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He go to grade school in new york and high school in chicago.
[ترجمه گوگل]او به دبیرستان در نیویورک و دبیرستان در شیکاگو رفت
[ترجمه ترگمان]او به مدرسه شبانه روزی در نیویورک و دبیرستان در شیکاگو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many children never finish grade school. Many mothers never see a doctor.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بچه ها هیچ وقت مدرسه ابتدایی را تمام نمی کنند بسیاری از مادران هرگز به پزشک مراجعه نمی کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کودکان هرگز دبیرستان را تمام نمی کنند بسیاری از مادران هرگز پزشک را نمی بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I recognize outed the teacher of my grade school languaged from the photographed.
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که معلم کلاس من از عکس گرفته شده به زبان می آید
[ترجمه ترگمان]من outed معلم مدرسه درجه یک را از عکسی که عکس گرفته بود شناختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am a 5 th grade school teacher here in Atlanta Georgia USA.
[ترجمه گوگل]من یک معلم کلاس پنجم اینجا در آتلانتا جورجیا ایالات متحده آمریکا هستم
[ترجمه ترگمان]من یک معلم مدرسه درجه پنج در آتلانتا، جورجیا هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدرسه ابتدایی (اسم)
grade school, grammar school

انگلیسی به انگلیسی

• elementary school, lowest level of school, school for young children

پیشنهاد کاربران

دبستان. مدرسه ابتدایی
مثال:
I was so small While I was in grade school
زمانی که من در مدرسه ابتدایی بودم خیلی کوچک بودم.
مدارس مختلف به انگلیسی:
nursery school / preschool / kindergarten = پیش دبستانی، مهد کودک
elementary school / primary school / grade school = مدرسه ابتدایی، دبستان
middle school / junior high school / junior high = راهنمایی ( دبیرستان دوره اول )
...
[مشاهده متن کامل]

high school / upper school / secondary school / senior high school / senior high = ( دبیرستان ( دبیرستان دوره دوم
vocational school = هنرستان فنی حرفه ای
boarding school =
مدرسه شبانه روزی ( به آن دسته از مدارس گفته می شود که دانش آموزان نه تنها در آنجا تحصیل می کنند، بلکه در آنجا اقامت هم می کنند )
day school =
به مدرسه غیر دولتی ای گفته می شود که دانش آموزان فقط در آن درس می خوانند و برخلاف boarding school، در آنجا زندگی نمی کنند ( در خانه های خود زندگی می کنند )
private school = مدرسه غیر انتفاعی، مدرسه غیردولتی
public school / state school = مدرسه دولتی

دوران ابتدایی هم میتونه معنا بده نه صرفا مدرسه ابتدای
مدرسه ابتدایی

بپرس