graciousness


بخشندگی، توفیق

جمله های نمونه

1. His mother was graciousness itself during our stay.
[ترجمه گوگل]مادرش در طول اقامت ما خود لطف بود
[ترجمه ترگمان]هنگام اقامت ما، مادرش خود را مهربان نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The house retains its air of tranquillity and graciousness.
[ترجمه گوگل]خانه هوای آرامش و مهربانی خود را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]خانه حالت آرامش و مهربانی او را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Graciousness Asia Medd skin black, smiles also has two small dimples.
[ترجمه گوگل]Graciousness Asia Medd پوست مشکی، لبخند نیز دو فرورفتگی کوچک دارد
[ترجمه ترگمان]Graciousness آسیایی با پوست تیره، لبخند می زند و دو فرورفتگی کوچک نیز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Director: Graciousness, the request provides a half year deposit history fund, or the loan may also.
[ترجمه گوگل]مدیر: مهربانی، درخواست یک صندوق سابقه سپرده نیم ساله را فراهم می کند، یا ممکن است وام نیز وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مدیر: Graciousness، درخواست یک صندوق تاریخی سپرده به مدت نیم سال و یا این وام را نیز تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her graciousness charmed everyone at the party.
[ترجمه گوگل]مهربانی او همه را در مهمانی مجذوب خود کرد
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که به مهمانی دعوت شده بودند، او را مجذوب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But she acted with graciousness and hospitality.
[ترجمه گوگل]اما او با مهربانی و مهمان نوازی رفتار کرد
[ترجمه ترگمان]اما با مهربانی و مهربانی رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The auspicious graciousness likes the movement, for instance tennis, ski, Sinuoke ping - pong and swimming.
[ترجمه گوگل]بخشندگی فرخنده حرکات را دوست دارد، به عنوان مثال تنیس، اسکی، پینگ پنگ سینووکه و شنا
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه، برای مثال تنیس، اسکی، پینگ پونگ و شنا کردن را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her inborn graciousness always moves everybody around her.
[ترجمه گوگل]مهربانی ذاتی او همیشه همه را در اطراف او به حرکت در می آورد
[ترجمه ترگمان]inborn graciousness همیشه همه دور و بر او حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In graciousness Asia Medd mouth's that a sillier name, is originally Martin Martin.
[ترجمه گوگل]از نظر لطف آسیا مدد که نام احمقانه‌تر است، در اصل مارتین مارتین است
[ترجمه ترگمان]در دهان graciousness، نام a، در اصل مارتین مارتین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Finally thanks father and mother, thank you to graciousness.
[ترجمه گوگل]در نهایت از پدر و مادر تشکر می کنم، از لطف شما سپاسگزارم
[ترجمه ترگمان]سرانجام، به لطف پدر و مادر، از شما سپاسگزاری می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The acoustic world world steps graciousness to welcome you!
[ترجمه گوگل]دنیای آکوستیک برای خوشامدگویی به شما مهربانی می کند!
[ترجمه ترگمان]دنیای آکوستیک جهان برای خوش آمد گویی به شما عمل می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The auspicious graciousness is enters in the very accidental situation to the performance profession.
[ترجمه گوگل]بخشندگی فرخنده در موقعیت بسیار تصادفی وارد حرفه اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]برخوردار شدن از سعادت در موقعیتی بسیار تصادفی به حرفه عملکرد وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cherished graciousness House once to record the galley proof, but because her condition was unceasing, has not been used finally.
[ترجمه گوگل]ارجمند لطف خانه یک بار برای ثبت گالی اثبات، اما به دلیل وضعیت او بی وقفه بود، در نهایت استفاده نشده است
[ترجمه ترگمان]بار دیگر هاوس با مهربانی و مهربانی این مدرک را ضبط کرده بود، بلکه به خاطر این که شرایط او بی وقفه بود و بالاخره مورد استفاده قرار نگرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yan Bangping: First we will use the good graciousness sha existing very perfect marketing network.
[ترجمه گوگل]یان بنگپینگ: ابتدا ما از لطف خوب شبکه بازاریابی بسیار عالی موجود استفاده خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]یان Bangping: ابتدا از یک شبکه بازاریابی کامل و بی نقص استفاده خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• courteousness; kindness; pleasantness; mercifulness

پیشنهاد کاربران

/ˈɡreɪʃəsnəs/
گریشِس نِس
به کیفیتی اشاره دارد که شامل مهربانی، ادب و خوش رویی است. این ویژگی اغلب شامل نشان دادن سخاوت، گرما و ادب، به ویژه در تعاملات اجتماعی یا هنگام برخورد با دیگران است.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Kindness, courtesy, politeness, elegance, generosity.
مثال؛
"Her graciousness in welcoming guests made everyone feel at home. "
"He accepted the criticism with graciousness and humility. "
"The graciousness of the host was evident in the way she attended to every detail of the event. "

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم grat
📌 این ریشه، معادل "pleasing" یا "thankful" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "pleasure" یا "thankfulness" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 gratitude: the state of being ‘thankful’
🔘 grateful: feeling or showing ‘thankfulness’
🔘 gratuity: a tip given to show ‘thanks’ for service
🔘 congratulate: to express joy or ‘pleasure’ for someone’s success
🔘 ingrate: a person who shows no ‘gratitude’
🔘 gratuitous: given freely, as if out of ‘kindness’ or ‘pleasure’
🔘 ingratiate: to try to gain favor or ‘please’ someone
🔘 gracious: showing kindness and ‘pleasing’ manners

لطف. فضل. بخشش. مهربانی. بزرگواری
مثال:
So do not forget graciousness among yourselves.
پس فضل و بخشندگی را در میان خود فراموش نکنید.
�وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ�
بزرگواری ، لطف

بپرس