graceless

/ˈɡreɪsləs//ˈɡreɪslɪs/

معنی: خیره چشم، عاری از شرم
معانی دیگر: بی ملاحظه، شورتی، دست و پا چلفتی، نا زیبا، نازیبنده، بی وقار، بی نزاکت، بی قواره، ناموزون، زشت، بی تناسب، بی ادبانه، باوقاحت، توهین آمیز، هرزه، فاسد، عاری ازفریبندگی، بی ملاحت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gracelessly (adv.), gracelessness (n.)
• : تعریف: marked by lack of grace or appropriateness, or lack of consideration for the feelings of others.
متضاد: graceful
مشابه: clumsy, wooden

- They were shocked by their niece's graceless manners and wondered at her upbringing.
[ترجمه فاطیماه] انها از رفتار بی شرمانه ی برادرزاده شان شگفت زده شدند و از تربیت او متعجب شدند
|
[ترجمه گوگل] آنها از رفتارهای بی رحمانه خواهرزاده خود شوکه شده بودند و از تربیت او متعجب بودند
[ترجمه ترگمان] آن ها از رفتار graceless شوکه شده بودند و از تربیت او در شگفت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a graceless style
سبکی عاری از لطف و زیبایی

2. It was a massive, graceless house.
[ترجمه گوگل]خانه ای عظیم و بی آبرو بود
[ترجمه ترگمان] یه خونه خیلی پست و پست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was bad-tempered and graceless in defeat.
[ترجمه گوگل]او در شکست بدخلق و بی رحم بود
[ترجمه ترگمان]او آدم بدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She couldn't stand his blunt, graceless manner.
[ترجمه فاطیماه] او نمیتوانست رفتار صریح و بی شرمانه ی او را تحمل کند
|
[ترجمه گوگل]او نمی توانست رفتار رکیک و بی رحمانه او را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست رفتار کند و بی نزاکت او را تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She swam with a graceless stroke.
[ترجمه گوگل]او با سکته ای بی رحم شنا کرد
[ترجمه ترگمان]با یک ضربه زننده شنا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many of the gloating obituaries were graceless and did no one any credit.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آگهی های ترحیم غم انگیز بی لطف بودند و هیچ اعتباری برای کسی نداشتند
[ترجمه ترگمان]در واقع بسیاری از the که در آن آگهی داده بودند، graceless بود و هیچ اعتباری هم در کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She began to swim with her nervy, graceless stroke and Nick watched her sympathetically.
[ترجمه گوگل]او با سکته عصبی و بی رحم خود شروع به شنا کرد و نیک با دلسوزی او را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به شنا کردن با her و نیک سربریده کرد و نیک با دلسوزی به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was tall and lean in the angular, graceless mountaineer style.
[ترجمه گوگل]او قد بلند و لاغر به سبک کوهنوردی زاویه دار و بی لطف بود
[ترجمه ترگمان]او بلند قامت بود و به سبک کوهستانی نازک کوه نشین تکیه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I managed a slow graceless turn as I skied down the hill for the first time.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای اولین بار از تپه پایین آمدم، یک چرخش آرام آرام را انجام دادم
[ترجمه ترگمان]همان طور که برای اولین بار برای اولین بار برای اولین بار به پایین تپه اسکی کرده بودم، یک graceless آهسته به راه انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Michael grows into fatherhood and bachelorhood with graceless ease.
[ترجمه گوگل]مایکل با سهولت بی رحمانه به دوران پدری و مجردی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]\"مایکل\" با سهولت به \"پدری\" و \" \"مجرد\" تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't like those with graceless behavior.
[ترجمه گوگل]من از کسانی که رفتارهای بی رحمانه دارند خوشم نمی آید
[ترجمه ترگمان]من از این رفتار graceless خوشم نمی اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Out upon these graceless scholars who dare to address a burgher in such a manner!
[ترجمه گوگل]بر این علمای بی رحم که جرأت می کنند یک شهردار را چنین خطاب کنند!
[ترجمه ترگمان]کسانی را که جرات می کنند با چنین رفتاری به همسایه ها بگویند، بیرون بیایید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Heidi Withers was berated as graceless and unladylike in a vitriolic email from Carolyn Bourne, the stepmother of her future husband Freddie Bourne, a businessman.
[ترجمه گوگل]هایدی ویترز در یک ایمیل سرسختانه از سوی کارولین بورن، نامادری شوهر آینده‌اش فردی بورن که یک تاجر است، به‌عنوان بی‌ظاهر و بی‌خانم مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هیدی ویترز به عنوان graceless و unladylike در ایمیلی تند تند از کارولین Bourne، نامادری همسر آینده اش فردی Bourne، یک تاجر مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rough and graceless would be such greeting, but truth is handsomer than the affectation of love.
[ترجمه گوگل]خشن و بی رحمانه چنین سلامی است، اما حقیقت زیباتر از محبت است
[ترجمه ترگمان]Rough و graceless چنان سلام و احوال پرسی می کردند، اما حقیقت خیلی قشنگ تر از تظاهر عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیره چشم (صفت)
defiant, insolent, impudent, cocky, graceless, cocksy, cynic, cynical

عاری از شرم (صفت)
impudent, shameless, unashamed, brazen-faced, graceless, unblushing

انگلیسی به انگلیسی

• lacking beauty, lacking grace, lacking elegance; shameless; rude
something that is graceless is unattractive and dull, rather than elegant.
if someone is graceless, they behave in an impolite way; a formal use showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

بپرس