معنی: خیره چشم، عاری از شرممعانی دیگر: بی ملاحظه، شورتی، دست و پا چلفتی، نا زیبا، نازیبنده، بی وقار، بی نزاکت، بی قواره، ناموزون، زشت، بی تناسب، بی ادبانه، باوقاحت، توهین آمیز، هرزه، فاسد، عاری ازفریبندگی، بی ملاحت
• : تعریف: marked by lack of grace or appropriateness, or lack of consideration for the feelings of others. • متضاد: graceful • مشابه: clumsy, wooden
- They were shocked by their niece's graceless manners and wondered at her upbringing.
[ترجمه فاطیماه] انها از رفتار بی شرمانه ی برادرزاده شان شگفت زده شدند و از تربیت او متعجب شدند
|
[ترجمه گوگل] آنها از رفتارهای بی رحمانه خواهرزاده خود شوکه شده بودند و از تربیت او متعجب بودند [ترجمه ترگمان] آن ها از رفتار graceless شوکه شده بودند و از تربیت او در شگفت بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a graceless style
سبکی عاری از لطف و زیبایی
2. It was a massive, graceless house.
[ترجمه گوگل]خانه ای عظیم و بی آبرو بود [ترجمه ترگمان] یه خونه خیلی پست و پست بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was bad-tempered and graceless in defeat.
[ترجمه گوگل]او در شکست بدخلق و بی رحم بود [ترجمه ترگمان]او آدم بدی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She couldn't stand his blunt, graceless manner.
[ترجمه فاطیماه] او نمیتوانست رفتار صریح و بی شرمانه ی او را تحمل کند
|
[ترجمه گوگل]او نمی توانست رفتار رکیک و بی رحمانه او را تحمل کند [ترجمه ترگمان]او نمی توانست رفتار کند و بی نزاکت او را تحمل کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She swam with a graceless stroke.
[ترجمه گوگل]او با سکته ای بی رحم شنا کرد [ترجمه ترگمان]با یک ضربه زننده شنا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many of the gloating obituaries were graceless and did no one any credit.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آگهی های ترحیم غم انگیز بی لطف بودند و هیچ اعتباری برای کسی نداشتند [ترجمه ترگمان]در واقع بسیاری از the که در آن آگهی داده بودند، graceless بود و هیچ اعتباری هم در کار نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She began to swim with her nervy, graceless stroke and Nick watched her sympathetically.
[ترجمه گوگل]او با سکته عصبی و بی رحم خود شروع به شنا کرد و نیک با دلسوزی او را تماشا کرد [ترجمه ترگمان]شروع به شنا کردن با her و نیک سربریده کرد و نیک با دلسوزی به او نگاه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was tall and lean in the angular, graceless mountaineer style.
[ترجمه گوگل]او قد بلند و لاغر به سبک کوهنوردی زاویه دار و بی لطف بود [ترجمه ترگمان]او بلند قامت بود و به سبک کوهستانی نازک کوه نشین تکیه کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I managed a slow graceless turn as I skied down the hill for the first time.
[ترجمه گوگل]در حالی که برای اولین بار از تپه پایین آمدم، یک چرخش آرام آرام را انجام دادم [ترجمه ترگمان]همان طور که برای اولین بار برای اولین بار برای اولین بار به پایین تپه اسکی کرده بودم، یک graceless آهسته به راه انداختم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Michael grows into fatherhood and bachelorhood with graceless ease.
[ترجمه گوگل]مایکل با سهولت بی رحمانه به دوران پدری و مجردی تبدیل می شود [ترجمه ترگمان]\"مایکل\" با سهولت به \"پدری\" و \" \"مجرد\" تبدیل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I don't like those with graceless behavior.
[ترجمه گوگل]من از کسانی که رفتارهای بی رحمانه دارند خوشم نمی آید [ترجمه ترگمان]من از این رفتار graceless خوشم نمی اید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Out upon these graceless scholars who dare to address a burgher in such a manner!
[ترجمه گوگل]بر این علمای بی رحم که جرأت می کنند یک شهردار را چنین خطاب کنند! [ترجمه ترگمان]کسانی را که جرات می کنند با چنین رفتاری به همسایه ها بگویند، بیرون بیایید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Heidi Withers was berated as graceless and unladylike in a vitriolic email from Carolyn Bourne, the stepmother of her future husband Freddie Bourne, a businessman.
[ترجمه گوگل]هایدی ویترز در یک ایمیل سرسختانه از سوی کارولین بورن، نامادری شوهر آیندهاش فردی بورن که یک تاجر است، بهعنوان بیظاهر و بیخانم مورد سرزنش قرار گرفت [ترجمه ترگمان]هیدی ویترز به عنوان graceless و unladylike در ایمیلی تند تند از کارولین Bourne، نامادری همسر آینده اش فردی Bourne، یک تاجر مورد سرزنش قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rough and graceless would be such greeting, but truth is handsomer than the affectation of love.
[ترجمه گوگل]خشن و بی رحمانه چنین سلامی است، اما حقیقت زیباتر از محبت است [ترجمه ترگمان]Rough و graceless چنان سلام و احوال پرسی می کردند، اما حقیقت خیلی قشنگ تر از تظاهر عشق است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• lacking beauty, lacking grace, lacking elegance; shameless; rude something that is graceless is unattractive and dull, rather than elegant. if someone is graceless, they behave in an impolite way; a formal use showing disapproval.