gracefulness


معنی: خوش اندامی
معانی دیگر: زیبایی، رعنایی، نزاکت

جمله های نمونه

1. With macabre gracefulness, she is strangled with a crimson scarf.
[ترجمه گوگل]با ظرافت خفن، او را با روسری سرمه ای خفه می کنند
[ترجمه ترگمان]با یه شال گردن قرمز، اون داره با یه روسری قرمز خفه میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Magnanimousness, tastefulness, popularity and gracefulness are basic traits and characters of Shan cuisine.
[ترجمه گوگل]بزرگواری، ذوق، محبوبیت و برازندگی از ویژگی ها و ویژگی های اصلی آشپزی شان است
[ترجمه ترگمان]Magnanimousness، tastefulness، محبوبیت و زیبایی ویژگی ها و ویژگی های اصلی غذاهای شان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Seal characters are still widely used in calligraphy gracefulness of their patterns.
[ترجمه گوگل]شخصیت های مهر هنوز به طور گسترده در خوشنویسی ظرافت الگوهای خود استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]خطوط سیل هنوز به طور گسترده در طرح های زیبایی و زیبایی خوشنویسی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gracefulness and nobleness are both some kind of beauty.
[ترجمه گوگل]برازندگی و نجابت هر دو نوعی زیبایی هستند
[ترجمه ترگمان]gracefulness و nobleness هر دو یک نوع زیبایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The beauty similarly, actually leaves point gracefulness.
[ترجمه گوگل]زیبایی به طور مشابه، در واقع ظرافت را به جا می گذارد
[ترجمه ترگمان]در واقع زیبایی، در واقع نقطه زیبایی را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two windsurfers gracefulness to the exact, it was even more gratifying refined.
[ترجمه گوگل]دو موج سوار با ظرافت دقیق، آن را حتی بیشتر لذت بخش تصفیه شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در آن واحد دو تن از gracefulness و به طور دقیق و حتی جالب تر از آن است که بتوان آن را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Magnanimousness, tastefulness gracefulness are basic traits and characters of Shan cuisine.
[ترجمه گوگل]بزرگواری، خوش ذوقی ظرافت از ویژگی ها و ویژگی های اصلی غذاهای شان هستند
[ترجمه ترگمان]اینها ویژگی های اصلی و ویژگی های اصلی غذاهای شان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pink roses: elegance, gracefulness, refinement, gentility, style and poetic romance but being combined with fun and lightheartedness.
[ترجمه گوگل]گل رز صورتی: ظرافت، ظرافت، ظرافت، ملایمت، سبک و عاشقانه شاعرانه اما همراه با سرگرمی و آرامش
[ترجمه ترگمان]رزه ای صورتی: زیبایی، زیبایی، ظرافت، سبک، سبک عاشقانه شاعرانه، اما در ترکیب با لذت و تفریح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His manly beauty and more than common gracefulness were instantly the theme of general admiration.
[ترجمه گوگل]زیبایی مردانه و بیش از ظرافت معمولی او بلافاصله موضوع تحسین عمومی شد
[ترجمه ترگمان]زیبایی مردانه او و بیش از آن که به صورت زیبایی معمولی تبدیل شود، موضوع تحسین همگان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I admire your gracefulness.
[ترجمه گوگل]من ظرافت شما را تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من gracefulness رو تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Generally speaking, in william Yips poetry, tradition and modernity are melted in one furnace and magnificence and gracefulness are shining on each other.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، در شعر ویلیام ییپس، سنت و مدرنیته در یک کوره ذوب می شوند و شکوه و ظرافت بر یکدیگر می درخشند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، در شعر ویلیام Yips، سنت و مدرنیته در یک کوره ذوب می شود و زیبایی و زیبایی به هم می تابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Having a stunning visual impact as the eyeballs and ears in Clon poster series, or the interpenetrating visuals like "Fusion" and "Solidarity" posters, revitalizing the gracefulness of human emotions.
[ترجمه گوگل]تأثیر بصری خیره کننده ای مانند کره چشم و گوش در مجموعه پوستر Clon، یا تصاویری متقابل مانند پوسترهای "Fusion" و "Solidarity" که ظرافت احساسات انسانی را احیا می کند
[ترجمه ترگمان]داشتن تاثیر بصری چشمگیر به عنوان مردمک چشم ها و گوش ها در مجموعه پوستر و یا جلوه های بصری interpenetrating مانند \"تلفیقی\" و \"همبستگی همبستگی\"، احیای زیبایی احساسات انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوش اندامی (اسم)
elegance, grace, airiness, gracefulness, daintiness, eurhythmy, pulchritude

انگلیسی به انگلیسی

• elegance, beauty

پیشنهاد کاربران

بپرس