grace period

/ˈɡreɪsˈpɪriəd//ɡreɪsˈpɪərɪəd/

مهلت، ضرب الاجل، مهلت اضافی (جهت پرداخت کرایه یا قرض یا قسط و غیره)، حداکثر دیر کرد در پرداخت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: extra time allowed after a specified date or term has passed, during which an obligation, such as the repayment of a debt or the return of something borrowed, may be fulfilled without penalty.

جمله های نمونه

1. I have a six-month grace period before I have to begin paying back my student loans.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع بازپرداخت وام های دانشجویی، شش ماه مهلت دارم
[ترجمه ترگمان]من قبل از اینکه بتوانم وام های دانشجویی ام را پس بدهم یک دوره شش ماه مهلت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unfortunately, we may not have such a grace period.
[ترجمه محمد] متاسفانه، ما ممکنه هچنین دوره مهلت ضرب عجلی را نداشته باشیم
|
[ترجمه گوگل]متأسفانه ممکن است چنین مهلتی نداشته باشیم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، ما ممکن است چنین دوره زیبایی نداشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But officials are hoping that the yearlong grace period tacked on last year will mean no last-minute crush this year.
[ترجمه گوگل]اما مقامات امیدوارند که دوره مهلت یک ساله که در سال گذشته اعمال شد، به معنای عدم موفقیت لحظه آخری در سال جاری باشد
[ترجمه ترگمان]اما مقامات امیدوارند که دوره مهلت طولانی ای که در سال گذشته به آن اضافه شده بود، در سال جاری به هیچ وجه از بین نرود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is there a grace period for late payment?
[ترجمه سعید] آیا مهلت اضافی جهت پرداخت معوقه وجود دارد؟
|
[ترجمه گوگل]آیا مهلتی برای تاخیر در پرداخت وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا برای پرداخت دیر وقت خوبی هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is the Grace period for domain name renewal?
[ترجمه سعید] مهلت قانونی و فرجه بازسازی نام دامنه چیست؟
|
[ترجمه گوگل]مهلت تمدید نام دامنه چیست؟
[ترجمه ترگمان]دوره گریس برای تمدید نام دامنه چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Registry will provide 30 days grace period for domain name renewal.
[ترجمه گوگل]رجیستری 30 روز مهلت برای تمدید نام دامنه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]اداره ثبت ۳۰ روز مهلت برای تمدید نام دامنه ارائه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We provide 29 days grace period for domain name renewal after expired.
[ترجمه گوگل]ما 29 روز مهلت برای تمدید نام دامنه پس از انقضا ارائه می دهیم
[ترجمه ترگمان]۲۹ روز مهلت برای تمدید نام دامنه پس از انقضای منقضی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Any Redemption Grace Period ( RGP ) for. CD domain name?
[ترجمه گوگل]هر دوره مهلت رستگاری (RGP) برای نام دامنه سی دی؟
[ترجمه ترگمان]هر گونه حق رستگاری در رستگاری (RGP)برای نام دامنه سی دی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Renewed every 10 years with a grace period of 3 months.
[ترجمه گوگل]هر 10 سال یکبار با 3 ماه مهلت تمدید می شود
[ترجمه ترگمان]از سرگیری هر ۱۰ سال با مهلت ۳ ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The notification stated the grace period and the penalties for defaulting.
[ترجمه گوگل]در این اطلاعیه مهلت مقرر و مجازات های قصور قصور بیان شده است
[ترجمه ترگمان]این اعلامیه مهلت و مجازات عدم پرداخت را اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't get a card with no grace period and annual fee.
[ترجمه گوگل]کارتی بدون مهلت و کارمزد سالانه دریافت نکنید
[ترجمه ترگمان]یک کارت با هیچ دوره مهلت و هزینه سالانه دریافت نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My credit card has a 30 day grace period before I have to pay interest.
[ترجمه گوگل]کارت اعتباری من قبل از پرداخت سود 30 روز مهلت دارد
[ترجمه ترگمان]کارت اعتباری من یک مهلت ۳۰ روزه قبل از اینکه من باید به آن توجه کنم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Renewed every 10 years with a grace period of 6 months.
[ترجمه گوگل]هر 10 سال یکبار با مهلت 6 ماهه تمدید می شود
[ترجمه ترگمان]از سرگیری هر ۱۰ سال با مهلت ۵ ماه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is a grace period so as not to a massive credit crunch.
[ترجمه گوگل]یک دوره مهلت وجود دارد تا دچار بحران اعتباری گسترده نشود
[ترجمه ترگمان]یک دوره لطف وجود دارد، به طوری که به یک بحران اعتباری زیاد مربوط نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] دوره مهلت
[حقوق] ضرب الاجل عرفی یا قانونی پرداخت برات، سفته یا حق بیمه (بعد از سررسید)
[ریاضیات] مهلت اضافی پرداخت

انگلیسی به انگلیسی

• period of time in which the performance of a functionary is not evaluated, temporary immunity; extension of deadline to meet an obligation

پیشنهاد کاربران

ضرب الاجل
✔️ مهلت/فرصت زمانی اضافی که به یک نفر شاغل جهت بهبود عملکردش داده میشه ( پیش از اخراج از شغل مزبور )
✔️ مهلت اضافی ( جهت پرداخت کرایه یا قرض یا قسط و غیره )
👈🏿 Employers in Oman no longer allowed to keep passports of employees
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
Grace period
The law mandates a six - month ⭐grace period⭐ for performance improvement before termination and the need for employers to create an attractive work environment. A mechanism for the transfer of workers to a different project is detailed, as is the requirement for employers to hire Omanis for the old project with the same wage and benefits

مهلت اضافی ، زمان اضافی

بپرس