۱. به زور / با عجله یا با صراحت گرفتن یا تصاحب کردن ، قاپیدن مثال : two Swiss mountaineers … had�grabbed off�the honors for the first ascent. دو کوهنورد سوئیسی . . . افتخارات اولین صعود را به دست آورده بودند. ... [مشاهده متن کامل]
۲. انتخاب کردن/ شدن به عنوان شریک زندگی ( مانند ازدواج ) مثال why is it that such a beauty … has not long ago been�grabbed off. چرا یه همچنین ( زن ) زیبایی رو این همه مدت کسی نگرفتتش. ( معنی روان تر : چرا یه همچین تیکککه ای رو تا الآن کسی نزده تو گوشش. 😂 )