governess

/ˈɡəvərnəs//ˈɡʌvənes/

معنی: مدیره، حاکم زن، زنحاکم
معانی دیگر: معلمه سرخانه، معلم خصوصی (زن)، لله، دایه، زنی که اجیر شده است در خانه ای زندگی کند و آموزش کودک (یا کودکان) منزل را به عهده دارد، زنی که مواظبت بچه یا اشخاص جوان رابعهده میگیرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a woman hired to care for and teach the child or children of a family.

جمله های نمونه

1. He does not like the new governess by a fraction.
[ترجمه گوگل]او کسری از فرماندار جدید خوشش نمی آید
[ترجمه ترگمان]او از معلمه تازه خوشش نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our governess was told to make sure we knew how to talk like English ladies.
[ترجمه گوگل]به فرماندار ما گفته شد که مطمئن شوید که می‌دانیم چگونه مانند خانم‌های انگلیسی صحبت کنیم
[ترجمه ترگمان]معلمه ما به او گفته بودند که ما می دانیم چطور مثل خانم های انگلیسی حرف بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Classic gothic tale complete with governess heroine, malevolent atmosphere, and forbidding mansion.
[ترجمه گوگل]داستان کلاسیک گوتیک با قهرمان زن حاکم، فضای بدخواهانه، و عمارت ممنوعه
[ترجمه ترگمان]داستان سبک گوتیک کامل با قهرمان governess، محیط malevolent، و کاخ forbidding
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was not as good as being a governess in an important family, but at least I would have no master.
[ترجمه گوگل]این به خوبی حاکم بودن در یک خانواده مهم نبود، اما حداقل من هیچ استادی نداشتم
[ترجمه ترگمان]این کار به خوبی معلمی در یک خانواده مهم نبود، اما حداقل من هیچ استادی نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was met by the angry governess, who had waited up late.
[ترجمه گوگل]او توسط فرماندار عصبانی که تا دیروقت بیدار شده بود ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]آن معلمه عصبانی که تا دیروقت منتظر بود، او را دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clairmont was a governess for decades, but her early life with Byron, Shelley and her stepsister, Mary Shelley (daughter of Mary Wollstonecraft), gets the most attention.
[ترجمه گوگل]کلرمونت چندین دهه یک گارانتنس بود، اما زندگی اولیه او با بایرون، شلی و خواهر ناتنی اش، مری شلی (دختر مری ولستون کرافت) بیشترین توجه را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]گادوین برای چندین دهه یک آموزگار بود، ولی زندگی اولیه او با بایرن، شلی و مری شلی، مری شلی (دختر مری وولستنکرافت محسوب می شد)بیش ترین توجه را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm from the convent. I'm the new governess, Captain.
[ترجمه گوگل]من اهل صومعه هستم من فرماندار جدید هستم، کاپیتان
[ترجمه ترگمان]من از صومعه هستم من معلم جدیدم، کاپیتان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Margaret found a place as nursery governess and felt rich with her small salary.
[ترجمه گوگل]مارگارت جایی به عنوان سرپرست مهد کودک پیدا کرد و با حقوق اندک خود احساس ثروتمندی کرد
[ترجمه ترگمان]مارگارت جایی را به عنوان معلمهی کودکان پیدا کرد و با حقوق کوچکی که داشت ثروتمند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. When she was eighteen, she went out as a governess.
[ترجمه گوگل]هنگامی که هجده ساله بود، به عنوان یک فرماندار بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]وقتی هجده ساله بود، به عنوان معلمه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My little girl does not go to school; she has a governess.
[ترجمه گوگل]دختر کوچک من به مدرسه نمی رود او یک فرماندار دارد
[ترجمه ترگمان]دختر کوچولوی من به مدرسه نمی رود، معلمه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finding teaching too confining, she gave up a post as a governess in 189
[ترجمه گوگل]او که تدریس را بسیار محدود می‌دانست، در سال 189 از سمتی به عنوان فرماندار انصراف داد
[ترجمه ترگمان]چون تدریس کردن بیش از حد محدود کننده بود، یک شغل به عنوان معلم در ۱۸۹ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Edith died in 1871 and Maud and her sister Kathleen were cared for by a nurse and governess.
[ترجمه گوگل]ادیت در سال 1871 درگذشت و مود و خواهرش کاتلین توسط یک پرستار و فرماندار مراقبت شدند
[ترجمه ترگمان]ادیت در سال ۱۸۷۱ درگذشت و Maud و خواهرش Kathleen مورد توجه پرستار و پرستار قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her last spell of living with her husband ended when she sought work as a governess in London.
[ترجمه گوگل]آخرین دوره زندگی او با همسرش زمانی به پایان رسید که او به عنوان یک فرماندار در لندن کار کرد
[ترجمه ترگمان]آخرین افسون زندگی با شوهرش به پایان رسیده بود که او به عنوان معلمه در لندن کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مدیره (اسم)
directrix, directress, dame, matron, governess, headmistress

حاکم زن (اسم)
governess

زن حاکم (اسم)
governess

انگلیسی به انگلیسی

• nanny, nursemaid; female private tutor
a governess is a woman employed by a family to live with them and educate their children.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : govern / governmentalize
✅️ اسم ( noun ) : government / governor / governess / governorship / governance / governmentalization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : governing / governmental / gubernatorial / governable
✅️ قید ( adverb ) : governmentally

معلم سرخانه
( واژه قدیمی ، دیگر استفاده نمیشود )
زنی که وظیفه دارد در خانه باشد و آموزش کودکان آن خانه را به عهده بگیرد ( وظیفه ی تحصیلی دارد )
مراقب کودک یا نوجوان

بپرس