gordian knot

/ˈɡɔːrdiənˈnɑːt//ˈɡɔːdɪənnɒt/

(افسانه ی یونان)، گره ی گوردیان (گوردیوس ((سلطان فری جیا)) طنابی را گره زد و اعتقاد بر این بود که هر کس این گره رابگشاید مالک و سرور آسیا خواهد شد. اسکندر مقدونی پس از مشاهده گره شمشیر بر کشید و آن را با یک ضربه قطع کرد)، مسئله ی گیج کننده، مشکل معما مانند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: cut the Gordian knot
(1) تعریف: in Greek legend, a knot tied by King Gordius of Phrygia and cut by Alexander the Great, after an oracle had said it could be untied only by the next ruler of Asia.

(2) تعریف: a very difficult problem or impasse.

جمله های نمونه

1. If Gorbachev expects to untie the Gordian knot, he has over-estimated his powers.
[ترجمه گوگل]اگر گورباچف ​​انتظار دارد گره گوردی را باز کند، قدرت خود را بیش از حد برآورد کرده است
[ترجمه ترگمان]اگر گورباچف آخرین گره را باز کند، قدرت او را بیش از حد تخمین زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A similar attempt to cut the Gordian knot of Chapter 4 also proves to be fallacious.
[ترجمه گوگل]تلاش مشابهی برای بریدن گره گوردین در فصل 4 نیز نادرست است
[ترجمه ترگمان]تلاش مشابهی برای جدا کردن این گره از فصل ۴ نیز ثابت می کند که صحیح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wine and women-here we have the Gordian knot of the crisis.
[ترجمه گوگل]شراب و زنان - در اینجا ما گره گوردی بحران را داریم
[ترجمه ترگمان]ما در اینجا گره Gordian از بحران را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is your intelligence that cuts the Gordian knot which we cannot untie.
[ترجمه گوگل]این شعور شماست که گره گوردیایی را که ما نمی توانیم باز کنیم، قطع می کند
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات شما است که این گره کور را که ما نمی توانیم بازشان کنیم از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Let's cut the Gordian knot in doing with such a complicated matter.
[ترجمه گوگل]بیایید گره گوردی را در انجام چنین موضوع پیچیده ای قطع کنیم
[ترجمه ترگمان]بیا از این مساله پیچیده ای که در این قضیه پیچیده است جدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They have decided to cut the Gordian knot to wipe out the enemy at a blow.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفته اند گره گوردین را قطع کنند تا دشمن را در یک ضربه محو کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفته اند که این گره کور را از بین ببرد و دشمن را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The planners were busy bypassing the Gordian knot.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان مشغول دور زدن گره گوردی بودند
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزان مشغول دور زدن گره خورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because, still have more the a Gordian knot allows investor people anxiety-ridden.
[ترجمه گوگل]از آنجا که، هنوز هم گره گوردی بیشتر اجازه می دهد تا سرمایه گذاران اضطراب زده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این گره هنوز هم بیشتر است، به سرمایه گذاران اجازه می دهد تا نگران باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result has been a Gordian knot of preconditions for resuming talks that even the most ardent expert would be hard-pressed to figure out.
[ترجمه گوگل]نتیجه یک گره گوردی از پیش‌شرط‌ها برای از سرگیری مذاکرات بوده است که حتی سرسخت‌ترین کارشناس نیز به سختی می‌تواند به آن پی ببرد
[ترجمه ترگمان]این نتیجه گره خورده است از پیش شرط برای از سرگیری گفت و گو مبنی بر اینکه حتی the متخصص سرسخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a Gordian knot that leads us to the following conclusion—the subject is looking for his certainty.
[ترجمه گوگل]این یک گره گوردی است که ما را به این نتیجه می رساند - سوژه به دنبال یقین خود است
[ترجمه ترگمان]این یک گرهی است که ما را به نتیجه زیر هدایت می کند - این موضوع به دنبال یقین او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of index building is very a Gordian knot .
[ترجمه گوگل]ساختمان شاخص بسیار گره گوردی است
[ترجمه ترگمان]این ساختمان شاخص بسیار گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The first day when attend class, encountered a Gordian knot.
[ترجمه گوگل]روز اول که در کلاس شرکت کردم، با یک گره گوردی مواجه شدم
[ترجمه ترگمان]اولین روز که در کلاس حضور داشت، با گره Gordian روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everybody is afraid, what a Gordian knot did golden hill interior produce?
[ترجمه گوگل]همه می ترسند، چه گره گوردی داخلی گلدن هیل ایجاد کرد؟
[ترجمه ترگمان]همه می ترسند، که چه گره کور در آن بیرون است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But it's a Gordian knot, my dear, and it will have to be cut.
[ترجمه گوگل]ولی گره گوردیه عزیزم و باید قطع بشه
[ترجمه ترگمان]اما این یک گره کور است، عزیزم، و این باید قطع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Kosovo issue is a Gordian knot in the Balkans at all times, due to long historical and ethical factors as well as playing games among powers.
[ترجمه گوگل]موضوع کوزوو به دلیل عوامل تاریخی و اخلاقی طولانی و همچنین بازی بین قدرت‌ها، همیشه در بالکان یک گره گوردی است
[ترجمه ترگمان]مساله کوزوو در همه زمان ها، به دلیل عوامل تاریخی و اخلاقی طولانی و همچنین بازی کردن در میان قدرت ها، گره خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intricate knot tied by king gordius of phrygia which was only to be untied by the future king of asia (greek mythology); difficult or complex problem, seemingly unsolvable problem
a gordian knot is a very difficult and complicated problem or situation; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

گرهِ کور
This term refers to a complex or difficult situation that seems impossible to untangle or resolve. It originates from the legend of Alexander the Great, who famously “solved” the challenge of untying the intricate knot by cutting it with his sword.
...
[مشاهده متن کامل]

وضعیت پیچیده یا دشواری که به نظر می رسد گره گشایی یا حل آن غیرممکن است.
گره گوردی افسانه ای مرتبط با اسکندر کبیر است. این عبارت به مشکلی اشاره دارد که به ظاهر لاینحل است ولی با راه حلی زیرکانه یا با تقلب رفع می شود.
مثال؛
I’m facing a real Gordian knot at work. There are so many conflicting factors.
The issue of immigration is a Gordian knot. It’s difficult to find a solution that satisfies everyone.
A person struggling with a complicated relationship might say, “My love life is a real Gordian knot. I don’t know how to untangle all the emotions and conflicts. ”

مشکل ظاهراً لاینحل

بپرس