goofy

/ˈɡuːfi//ˈɡuːfi/

احمق، کارنکن، از زیر کار دررو، لوس و مهمل، مخبط، اشتباه کار، شورتی، دست و پا چلفتی، مضحک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: goofier, goofiest
مشتقات: goofily (adv.), goofiness (n.)
• : تعریف: (informal) typical of a goof; silly, stupid, or foolish.

جمله های نمونه

1. despite his goofy appearance, he is an intelligent and hard-working person
علیرغم ظاهر مضحکش آدم با هوش و پرکاری است.

2. I like Jim, but he's a little goofy.
[ترجمه گوگل]من جیم را دوست دارم، اما او کمی احمق است
[ترجمه ترگمان]من جیم را دوست دارم، اما او کمی احمق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A goofy grin apread across her face when she saw the card.
[ترجمه گوگل]وقتی کارت را دید، پوزخند احمقانه ای روی صورتش پخش شد
[ترجمه ترگمان]وقتی کارت را دید لبخند مسخره ای روی صورتش نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That was a real goofy thing to do.
[ترجمه گوگل]این یک کار احمقانه واقعی بود
[ترجمه ترگمان]واقعا کار احمقانه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then there was a goofy game against Rutgers, in which Connecticut was in arrears 30-1and also came back to win.
[ترجمه گوگل]سپس یک بازی مسخره مقابل راتگرز وجود داشت که در آن کانکتیکات با نتیجه 30-1 عقب افتاده بود و همچنین برای پیروزی برگشت
[ترجمه ترگمان]سپس بازی احمقانه ای در برابر Rutgers انجام شد که در آن کانکتیکات ۳۰ - ۱ عقب افتاده بود و همچنین بازگشت تا برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I look goofy in that picture.
[ترجمه گوگل]من در آن عکس احمق به نظر می رسم
[ترجمه ترگمان] توی اون عکس مسخره به نظر میام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tall, slender man and his goofy wife had been guests in the family compound.
[ترجمه گوگل]مرد قدبلند و لاغر اندام و همسر احمقش در محوطه خانواده مهمان بودند
[ترجمه ترگمان]مرد بلند قد و باریک اندام و همسر جوانش در مقر خانواده مهمان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On her travels she's there with a goofy grin and a different pose for every occasion.
[ترجمه گوگل]او در سفرهایش با یک پوزخند مسخره و ژست متفاوت برای هر موقعیتی آنجاست
[ترجمه ترگمان]در سفر او با یک پوزخند احمقانه و یک ژست متفاوت برای هر بار آنجا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now what do you say to a goofy question like that?
[ترجمه گوگل]حالا شما به چنین سوال مسخره ای چه می گویید؟
[ترجمه ترگمان]حالا نظرت راجع به این سوال مسخره چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But then in typical Bloodhut fashion, a goofy gag succeeds.
[ترجمه گوگل]اما پس از آن در مد معمولی Bloodhut، یک گگ مسخره موفق می شود
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن به روش معمول Bloodhut، طنز goofy موفق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A goofy stunt for February sweeps?
[ترجمه گوگل]یک شیرین کاری مسخره برای جاروهای فوریه؟
[ترجمه ترگمان]یک شیرین کاری احمقانه برای فوریه ۲۰۱۰؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For all the kids care he could be Goofy, hamming it up for Mickey Mouse.
[ترجمه گوگل]با همه توجه بچه ها، او می تواند مسخره باشد، و آن را برای میکی موس هجوم می آورد
[ترجمه ترگمان]برای همه بچه ها اهمیت میده که میتونه دیوونه باشه برای میکی ماوس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My collected works rendered the Horsehead Nebula, goofy space cruisers, robots, and Saturn.
[ترجمه گوگل]آثار جمع آوری شده من سحابی سر اسب، رزمناوهای فضایی مسخره، ربات ها و زحل را ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]کاره ای جمع آوری شده من، Nebula Horsehead، ماشین های حالت بازی، روبات ها، و زحل را به نمایش در آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Robbie got that familiar goofy expression on his face as I told him the story.
[ترجمه گوگل]وقتی ماجرا را برایش تعریف کردم، رابی آن حالت مسخره آشنا را در چهره اش پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی داستان را برایش تعریف کردم، رابی قیافه مسخره ای داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) ridiculous, foolish, silly; stupid
something that is goofy is silly or ridiculous, often in a strange or unusual way; an informal word used in american english.

پیشنهاد کاربران

به فرد خنگ و احمق گفته میشه و میتونه معنی اسکل رو هم داشته باشه. در آمریکا به فرد دستپا چلفتی هم میگن.
To skate with your right foot
goofy ( silly ) . You were acting really goofy last night.
خنگول
دقت کنید که این کلمه بار مثبتی داره!
اسکل
being crazy, ridiculous, or mildly ludicrous :
silly a goofy sense of humor that hat looks goofy. Other Words from goofy Synonyms & Antonyms More Example Sentences Learn More About goofy
✳A goofy is a silly ass mothafucker who kinda wacky but they chill
...
[مشاهده متن کامل]

“You a fuckin goofy bro”
✳ Chicago term for a lame or a snitch.
Aye bro that goofy ass nigga snitched on us.
✳ funny , cute , gets annoying most of the time.
Damn I need a goofy girl : (
Bruhh she’s so goofy
✳ Someone that is funny and silly
She is so goofy
✳A person who is weird in the cute way. Usually a female.
A goofy person will always surprise you.
Him: Your so goofy!
Her: giggles and says, I know!!!
✳ Sweet yet harmlessly funny or silly
She is so goofy that she made me change the definition of goofy.

اسگل میشه
احمقانه
اُسکُل
گاگول

بپرس