goofball


(آمریکا-خودمانی)، حب، قرص مسکن، قرص انگیزگر (به ویژه اگر بدون اجازه ی دکتر مصرف شود)

جمله های نمونه

1. Grandin described herself as a visual thinker and a "goofball student" in school until a science teacher helped her learn to study.
[ترجمه گوگل]گراندین خود را به عنوان یک متفکر بصری و یک "دانش آموز گوفبال" در مدرسه توصیف کرد تا اینکه یک معلم علوم به او کمک کرد تا مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]Grandin خود را به عنوان یک متفکر دیداری و یک دانش آموز \"goofball\" در مدرسه توصیف کرد تا زمانی که معلم علوم به او کمک کرد تا درس بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I look like a goofball in this thing!
[ترجمه گوگل]من در این چیز شبیه یک گول هستم!
[ترجمه ترگمان]مثل goofball احمق به نظر می ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And the goofball who wins gets his wish granted by King Bob.
[ترجمه گوگل]و گوفبالی که برنده می شود آرزویش را توسط کینگ باب برآورده می کند
[ترجمه ترگمان]و goofball که برنده می شود آرزویش از جانب شاه باب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's just a goofball, I don't think she's ever serious.
[ترجمه گوگل]او فقط یک گول است، من فکر نمی کنم که او هرگز جدی باشد
[ترجمه ترگمان]فقط احمق است فکر نمی کنم که او جدی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I repeat, I look like a goofball to you?
[ترجمه گوگل]بازم میگم من به نظرت مثل یه گوفبال میشم؟
[ترجمه ترگمان]تکرار می کنم مثل احمق ها به نظر میام؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "A lucky goofball!" said Tex.
[ترجمه گوگل]"یک گول خوش شانس!" گفت تکس
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" شانس آوردیم! Tex گفت: \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But all I can say is that she is hilarious, a goofball, and fun to hang around with.
[ترجمه گوگل]اما تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که او خنده‌دار، گول‌باز و سرگرم‌کننده است
[ترجمه ترگمان]ولی تنها چیزی که من می تونم به گم اینه که اون احمق، احمق و خوش گله با شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hi! Danny, what are you thinking? You look like a goofball.
[ترجمه گوگل]سلام! دنی داری به چی فکر میکنی؟ شما شبیه یک گول بال هستید
[ترجمه ترگمان]! سلام دنی، تو چی فکر می کنی؟ احمق به نظر میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I couldn't have found a better man than Brad. He still opens door's for me and brings me flowers. He's the sweetest goofball on the planet.
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم مردی بهتر از براد پیدا کنم او هنوز درها را برای من باز می کند و برایم گل می آورد او شیرین ترین گوفبال روی کره زمین است
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم مردی بهتر از برد پیدا کنم او هنوز در را برایم باز می کند و برایم گل می اورد He احمق روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the intervening years he became something of a jokester and goofball.
[ترجمه گوگل]در این سال‌ها او تبدیل به یک شوخی و مسخره‌باز شد
[ترجمه ترگمان]در طی این سال ها او چیزی از a و احمق جلوه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Of course I don't have a picture on this blog because I'm a goofball.
[ترجمه گوگل]البته من عکسی در این وبلاگ ندارم زیرا من یک گوفبال هستم
[ترجمه ترگمان]البته که احمق هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The final piece of this puzzling jigsaw is Linda's gym assistant Chad Feldheimer, played by Pitt with a blithe goofball goodness.
[ترجمه گوگل]آخرین قطعه از این اره منبت کاری اره مویی گیج کننده، دستیار ورزشگاه لیندا، چاد فلدهایمر است که توسط پیت بازی می‌شود و با لحنی بسیار خوب بازی می‌کند
[ترجمه ترگمان]آخرین تکه از این پازل گیج کننده، دستیار ورزشی لیندا s است که با بازی پیت با یک خدای مهربان و دوستانه بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) sedative, sleeping pill; stupid or silly person

پیشنهاد کاربران

مثال؛
He’s such a goofball, always making everyone laugh.
In a group of friends, one might affectionately say, “You’re such a goofball!”
A person might describe their own behavior as, “I was being a total goofball at the party. ”
Noun - countable - American English:
احمق
نادان
کسی که عمدا و برای تفریح و لذت و سرگرمی تظاهر به نادانی و حماقت می کند.

به عنوان نمونه :
He plays the role as a lovable goofball
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/goofball• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/goofball
مسخره
مسخره بازی
احمق/کودن

بپرس