goodish

/ˈɡʊdɪʃ//ˈɡʊdɪʃ/

معنی: نسبتا خوب
معانی دیگر: نسبتا خوب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: somewhat good.

(2) تعریف: somewhat large; goodly.

جمله های نمونه

1. It'll be a goodish while yet before I've finished.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که من تمام کنم خیلی خوب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خیلی طول خواهد کشید تا من کارم را تمام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their office building was a goodish distance from the subway station.
[ترجمه گوگل]ساختمان اداری آنها با ایستگاه مترو فاصله زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]ساختمان Their از ایستگاه مترو فاصله داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nowadays our company has formed goodish scale marketing network both at home and abroad, and enjoys a good reputation of a trade.
[ترجمه گوگل]امروزه شرکت ما شبکه بازاریابی در مقیاس خوب را در داخل و خارج از کشور تشکیل داده است و از شهرت خوبی در تجارت برخوردار است
[ترجمه ترگمان]این روزها شرکت ما شبکه بازاریابی با مقیاس عظیمی را هم در خانه و هم در خارج از کشور تشکیل داده است و از شهرت خوبی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although investment China is goodish, but still do not have temporarily other the safest choice.
[ترجمه گوگل]اگرچه سرمایه گذاری چین خوب است، اما هنوز به طور موقت امن ترین انتخاب را ندارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه سرمایه گذاری چین بسیار طولانی است، اما هنوز به طور موقت امن ترین انتخاب را هم ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps be in doleful when, can accept a goodish man, but the other side wants to be able to give you warmth and companionship at least.
[ترجمه گوگل]شاید در زمان کسالت، می تواند یک مرد خوب را بپذیرد، اما طرف مقابل می خواهد بتواند حداقل به شما گرمی و همراهی بدهد
[ترجمه ترگمان]ممکن است روزی در اندوه و اندوه به سر برد، اما آن طرف دوست دارد شما را هم گرم کند و هم از هم نشینی و هم نشینی با شما لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Their house was a goodish distance from the bus - stop.
[ترجمه گوگل]خانه آنها فاصله خوبی با ایستگاه اتوبوس داشت
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها مسافت زیادی از ایستگاه اتوبوس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's a goodish distance from here.
[ترجمه گوگل]فاصله خوبی از اینجاست
[ترجمه ترگمان]از اینجا خیلی فاصله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He carried quite a goodish things for a boy of his age.
[ترجمه گوگل]او برای پسری هم سن و سال خود چیزهای بسیار خوبی حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]برای پسری هم سن و سال داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And Yahoo mail will replace AOL at present goodish mail serves, competition ability of its mailbox business will promote further, reducing cost while enlarge an user group.
[ترجمه گوگل]و ایمیل یاهو جایگزین AOL در حال حاضر سرویس‌های پست خوب خواهد شد، توانایی رقابت در تجارت صندوق پستی آن بیشتر ارتقاء می‌یابد و هزینه را کاهش می‌دهد و گروه کاربری را بزرگ می‌کند
[ترجمه ترگمان]و پست Yahoo از AOL، که در حال حاضر دارای پست دولتی هستند، جایگزین خواهد شد، توانایی رقابت در کسب وکار صندوق پستی آن را ارتقا می دهد و هزینه ها را کاهش می دهد و در عین حال یک گروه کاربری را بزرگ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And with tons of topsoil, they could still make it a goodish course.
[ترجمه گوگل]و با وجود هزاران خاک سطحی، آنها هنوز هم می توانند آن را به یک مسیر خوب تبدیل کنند
[ترجمه ترگمان]و با چندین تن خاک سطحی، آن ها هنوز هم می توانستند آن را یک دوره طولانی بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fixed assets amount stabilizes growth, capital outstanding achievement is goodish.
[ترجمه گوگل]مقدار دارایی های ثابت رشد را تثبیت می کند، دستاوردهای برجسته سرمایه خوب است
[ترجمه ترگمان]دارایی های ثابت رشد را تثبیت می کند، دستاورد برجسته سرمایه بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I placed my palms against the mainmast, which was of a goodish bigness, and waited, every nerve upon the stretch.
[ترجمه گوگل]کف دستم را روی دکل اصلی قرار دادم، که بزرگی خوبی داشت، و منتظر ماندم
[ترجمه ترگمان]کف دستم را بر سر دکل کشتی گذاشتم که بسیار کلفت بود و در انتظار آن بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the contrast with the 3rd quarter, battalion closes, the expression that battalion receives quota of key of profit of amplitude, operation is goodish .
[ترجمه گوگل]در مقابل سه ماهه سوم، گردان بسته می شود، این بیان که گردان سهمیه کلید سود دامنه را دریافت می کند، عملیات خوب است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با ربع سوم، گردان بسته می شود، حالتی که گردان سهم کلید سود دامنه را دریافت می کند، عمل بسیار زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spend first of group of Baidu of cereal SEO contest to the first for us, current rank is really enough goodish .
[ترجمه گوگل]برای اولین بار از گروه Baidu از مسابقه سئو غلات برای ما صرف کنید، رتبه فعلی واقعاً به اندازه کافی خوب است
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار گروهی از Baidu را صرف کنید که رتبه اول برای ما بسیار زیاد است رتبه فعلی واقعا زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نسبتا خوب (صفت)
tolerable, fair, goodish

انگلیسی به انگلیسی

• fairly good

پیشنهاد کاربران

بپرس