• : تعریف: a helpful act; favor. • مشابه: accommodation
جمله های نمونه
1. One never loses by doing a good turn.
[ترجمه امیر شجاعیان فر] هیچکس با انجام کار نیک چیزی از دست نمیدهد
|
[ترجمه گوگل]هیچ کس با انجام یک چرخش خوب ضرر نمی کند [ترجمه ترگمان]انسان هرگز با انجام دادن یک چرخش خوب از دست نخواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One good turn deserves another.
[ترجمه گوگل]یک دور خوب لیاقت دور دیگری را هم دارد [ترجمه ترگمان]یک تغییر خوب سزاوار یکی دیگر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They might be doing me a good turn if they took me into protective custody.
[ترجمه گوگل]اگر مرا تحت بازداشت حفاظتی قرار دهند، ممکن است به من کمک کنند [ترجمه ترگمان]اگه منو تحت محافظت قرار بدن، ممکنه کارم رو خوب انجام بدن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. John has done a good turn to me.
[ترجمه گوگل]جان یک حرکت خوب برای من انجام داده است [ترجمه ترگمان]جان به من لطف کرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He once did her a good turn, but she repaid it with a bad turn.
[ترجمه گوگل]او یک بار او را به نوبت خوب کرد، اما او آن را با یک نوبت بد جبران کرد [ترجمه ترگمان]یک بار نوبت به او رسید، اما آن را با حالت بد ادا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. That's my good turn for the day!
[ترجمه گوگل]نوبت خوب من برای آن روز است! [ترجمه ترگمان]امروز نوبت من است! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Well, that's my good turn for the day.
[ترجمه گوگل]خوب، نوبت من برای آن روز است [ترجمه ترگمان]خوب، حالا نوبت من است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's a skilful player with a good turn of pace.
[ترجمه گوگل]او بازیکن ماهری است که سرعت خوبی دارد [ترجمه ترگمان]او بازیکن ماهری است با یک حرکت خوب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He did you a good turn by resigning.
[ترجمه گوگل]او با استعفای شما کار خوبی کرد [ترجمه ترگمان] اون با استعفا دادن کارت خوب بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You did me a good turn warning me that Abigail was going to be there.
[ترجمه گوگل]تو به من هشدار دادی که ابیگیل آنجا خواهد بود [ترجمه ترگمان]تو بهم هشدار خوبی دادی که ابیگل قراره اونجا باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was a good turn - out at yesterday's meeting.
[ترجمه گوگل]در جلسه دیروز اتفاق خوبی رخ داد [ترجمه ترگمان]دیروز جلسه خوبی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For a small car it has a good turn of speed.
[ترجمه گوگل]برای یک ماشین کوچک سرعت چرخش خوبی دارد [ترجمه ترگمان]برای یک اتومبیل کوچک، سرعت خوبی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You did me a good turn by driving Max home last night.
[ترجمه گوگل]دیشب با راندن مکس به خونه به من کمک کردی [ترجمه ترگمان]دیشب با رانندگی \"مکس\" رانندگی خوبی کردی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was only trying to do James a good turn.
[ترجمه گوگل]او فقط تلاش می کرد تا جیمز را به خوبی انجام دهد [ترجمه ترگمان]فقط سعی می کرد کار جیمز را خوب انجام دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And there was a good turn out of onlookers on the river bank.
[ترجمه گوگل]و گردش خوبی از تماشاچیان در ساحل رودخانه وجود داشت [ترجمه ترگمان]و در ساحل رودخانه کسی نبود که آن ها را تماشا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشنهاد کاربران
1 - نیکی کردن 2 - لطف کردن برای کسی • favor • Good deed To do someone a good turn To do something good/kind/helpful to sombody else . Maybe one day he would do one a good turnn