good sport

انگلیسی به انگلیسی

• one is who behaves in a gracious and sportsman-like manner

پیشنهاد کاربران

اکثر معانی که دوستان گفتن درسته، مخالفش میشه bad/poor sport ، بی جنبه، بی مرام،
لوطی
داش مشتی، پایه، بامعرفت، با مرام، باجنبه
بی ایاقت
جوانمرد
آدم با ظرفیت
آدمی که خیلی پایه و باحاله
کسی که شکست را می پذیرد.
آدم خوب، آدم نازنین ( فرهنگ هزاره و پویا ) نازنین، جوانمرد، آقا ( آریان پور )
فرد باجنبه

بپرس