good faith

/ˈɡʊdˈfeɪθ//ɡʊdfeɪθ/

صمیمیت، حسن نیت، خلوص نیت، پاک نهادی، پاک نهادی he performed his duties in good faith او وظایف خود را با خلوص نیت انجام داد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a state of honesty, sincerity, and good intentions (usu. prec. by in).

- He acted in good faith.
[ترجمه گوگل] با حسن نیت عمل کرد
[ترجمه ترگمان] او به خوبی عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He bought the painting in good faith .
[ترجمه گوگل]او نقاشی را با حسن نیت خرید
[ترجمه ترگمان]او نقاشی را با حسن نیت خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This report was published in good faith but we regret any confusion which may have been caused.
[ترجمه گوگل]این گزارش با حسن نیت منتشر شده است، اما ما از هرگونه سردرگمی که ممکن است ایجاد شده باشد متأسفیم
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خوبی منتشر شد اما ما از هر گونه اغتشاش دیگری که ممکن است ایجاد شود متاسف هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She signed the letter in good faith, not realizing its implications.
[ترجمه گوگل]او نامه را با حسن نیت امضا کرد، بدون اینکه متوجه پیامدهای آن شود
[ترجمه ترگمان]او نامه را با حسن نیت امضا کرد و معانی آن را درک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A ceasefire was declared as a sign of good faith.
[ترجمه گوگل]آتش بس به عنوان نشانه حسن نیت اعلام شد
[ترجمه ترگمان]آتش بس به عنوان نشانه ای از ایمان خوب اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I don't doubt your good faith.
[ترجمه گوگل]من در حسن نیت شما شک ندارم
[ترجمه ترگمان]من به ایمان خوبت شک ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I doubt whether he is in good faith.
[ترجمه گوگل]من شک دارم که آیا او حسن نیت دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]من شک دارم که او ایمان خوبی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was acting in good faith for her client.
[ترجمه گوگل]او با حسن نیت برای مشتری خود عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر موکلش خیلی خوب رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His defence was that he had acted in good faith.
[ترجمه گوگل]دفاع او این بود که با حسن نیت عمل کرده است
[ترجمه ترگمان]دفاع او این بود که او به درستی عمل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We printed the report in good faith but have now learnt that it was incorrect.
[ترجمه گوگل]ما گزارش را با حسن نیت چاپ کردیم اما اکنون متوجه شده ایم که نادرست بوده است
[ترجمه ترگمان]ما این گزارش را با حسن نیت چاپ کردیم اما اکنون فهمیدم که این گزارش نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As proof of his good faith he deposited with the business agents the sum of £000 pounds which he had in savings.
[ترجمه گوگل]او به عنوان اثبات حسن نیت خود، مبلغ 000 پوند پس انداز را نزد نمایندگان تجاری واریز کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان گواه حسن نیت او، مبلغ < Number > ۱۰۰۰ < \/ Number > پوندی را که پس انداز کرده بود نزد ماموران بازرگانی گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In good faith, mind bulging with information, the reader staggers on.
[ترجمه گوگل]با حسن نیت، ذهن برآمده از اطلاعات، خواننده تلو تلو خوران
[ترجمه ترگمان]با ایمان خوب، ذهن از اطلاعات برآمده می شود، خواننده سکندری خوران روی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any person who acts in good faith will not, however, be required to make repayment.
[ترجمه گوگل]با این حال، هر شخصی که با حسن نیت عمل می کند، ملزم به بازپرداخت نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر فردی که به حسن نیت خود عمل کند، ملزم به بازپرداخت آن نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We bargained in good faith all the way through.
[ترجمه گوگل]در تمام طول مسیر با حسن نیت چانه زنی کردیم
[ترجمه ترگمان]همه راه را با ایمان پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He would prove his good faith, his irreproachable character, once in the boat and on the waves.
[ترجمه گوگل]او یک بار در قایق و روی امواج، حسن نیت خود، شخصیت بی گناه خود را ثابت می کرد
[ترجمه ترگمان]او ایمان good را که یک بار در قایق و روی امواج بود ثابت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Have both the parties acted in good faith?
[ترجمه گوگل]آیا هر دو طرف با حسن نیت عمل کرده اند؟
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف با حسن نیت عمل کردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] حسن نیت

انگلیسی به انگلیسی

• honest intention, good intention

پیشنهاد کاربران

خیرخواهانه
پول پیش، پیش پرداخت
[حقوق و حقوق بین الملل] حسن نیّت؛ مترادف: bona fide
از روی حسن نیت

بپرس