gondolier

/ˌɡɑːndəˈlɪr//ˌɡɒndəˈlɪə/

معنی: کرجی بان، قایقران، راننده کرجی و نیزی
معانی دیگر: ملوان گوندولا، گوندولاران

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the boatman who controls a gondola, usu. with an oar or pole at the stern.

جمله های نمونه

1. Besides I don't think the gondoliers work in the depths of winter.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فکر نمی‌کنم گوندولی‌ها در اعماق زمستان کار کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، من فکر نمی کنم که gondoliers در اعماق زمستان کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I have been the gondolier for a gentleman there. But a fair distance out!
[ترجمه گوگل]من آنجا گوندولير يك آقا بودم اما فاصله ی منصفانه!
[ترجمه ترگمان]برای یک آقای محترم هم خوب بودم اما فاصله دور و درازی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gondolier course lasts six months and includes 400 hours of instruction in using the single oar that is used to propel a gondola through the water.
[ترجمه گوگل]دوره تله کابین شش ماه طول می کشد و شامل 400 ساعت آموزش استفاده از پارو تکی است که برای راندن گوندولا در آب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]دوره gondolier ۶ ماه طول می کشد و شامل ۴۰۰ ساعت آموزش با استفاده از یک پارو است که برای به جلو راندن قایق از میان آب به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The president of the United States a gondolier in Venice, just fill in the names.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور ایالات متحده یک تله کابین در ونیز، فقط نام را پر کنید
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور ایالات متحده، gondolier در ونیز، فقط نام را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Below: At first the crew had to dress as gondoliers, much to the amusement of their colleagues!
[ترجمه گوگل]در زیر: در ابتدا خدمه مجبور بودند لباس های گوندولیری بپوشند که باعث سرگرمی همکارانشان شد!
[ترجمه ترگمان]پایین تر: در ابتدا جاشو ان باید به عنوان gondoliers لباس می پوشیدند و به تفریح همکاران خود بپردازند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Magisterial palaces and impressive churches sit alongside simple, scenic quaysides and straw-hatted gondoliers.
[ترجمه گوگل]کاخ‌های سلطنتی و کلیساهای چشمگیر در کنار اسکله‌های ساده و دیدنی و گوندولی‌های کلاه حصیری قرار دارند
[ترجمه ترگمان]کاخ های magisterial و کلیساهای پر ابهت در کنار gondoliers زیبا، زیبا و با کلاه حصیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Oh-eh, oh-eh, " calls Roberto Luppi, a Venetian- born gondolier, each time he reaches a precarious bend.
[ترجمه گوگل]روبرتو لوپی، یک تله کابین زاده ونیزی، هر بار که به یک پیچ ناپایدار می رسد، می گوید: «اوه، اوه، اوه،»
[ترجمه ترگمان]\"اوه، اوه، اوه، اوه،\" Roberto Luppi \"،\" gondolier Venetian \"، هر دفعه که به یه خم precarious میرسه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After 900 years of male dominance, the authorities of the Italian lagoon city of Venice have for the first time granted a full license to a female gondolier.
[ترجمه گوگل]پس از 900 سال تسلط مردان، مقامات شهر تالاب ایتالیایی ونیز برای اولین بار مجوز کامل به یک زن گوندولیار دادند
[ترجمه ترگمان]بعد از ۹۰۰ سال سلطه مرد، مقامات شهر lagoon ایتالیا برای اولین بار مجوز کامل را به یک زن gondolier دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کرجی بان (اسم)
pug, bargee, gondolier, boatman

قایقران (اسم)
bargee, gondolier, boatman, outboard, sculler

راننده کرجی ونیزی (اسم)
gondolier

انگلیسی به انگلیسی

• one who propels a gondola
a gondolier is a person whose job is to take people from one place to another in a gondola.

پیشنهاد کاربران

بپرس