gonadotropic


معنی: موثر در غده جنسی، محرک بیضه ها و تخمدانها
معانی دیگر: gonadotrophic محرک بیضه ها و تخمدانها

جمله های نمونه

1. The suitable therapy is gonadotropic agents or two step compound therapy.
[ترجمه گوگل]درمان مناسب، داروهای گنادوتروپیک یا ترکیب درمانی دو مرحله ای است
[ترجمه ترگمان]درمان مناسب عوامل gonadotropic یا دو مرحله درمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Low dosage gonadotropic hormone was applied to induce of double calving on this paper and the factor of success was analyzed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله از هورمون گنادوتروپیک با دوز پایین برای القای زایمان مضاعف استفاده شد و عامل موفقیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]از هورمون gonadotropic برای جذب of دوگانه در این مقاله استفاده شد و فاکتور موفقیت مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The damage of gonadotropic cells in the pituitary gland was important morphologic basis of changes in sexual function after ischemia.
[ترجمه گوگل]آسیب سلول های گنادوتروپیک در غده هیپوفیز اساس مورفولوژیکی مهم تغییرات در عملکرد جنسی پس از ایسکمی بود
[ترجمه ترگمان]آسیب سلول های gonadotropic در غده هیپوفیز، پس از ایسکمی پس از ایسکمی پس از ایسکمی، مهم تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The suitable therapy is gonadotropic agents of two-step compound therapy.
[ترجمه گوگل]درمان مناسب، داروهای گنادوتروپیک درمان ترکیبی دو مرحله ای است
[ترجمه ترگمان]درمان مناسب عوامل gonadotropic درمانی ترکیبی دو مرحله ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To assess the effect of repeated gonadotropic stimulations on the developmental potential and growth differentiation factor-9 (GDF- expression of mouse oocytes.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی تأثیر تحریکات گنادوتروپیک مکرر بر پتانسیل رشد و فاکتور تمایز رشد 9 (بیان GDF- تخمک‌های موش)
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر محرکه ای تکراری در پتانسیل رشد و فاکتور تمایز رشد - ۹ (GDF - بیان ماوس)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. According to modern research, velvet antler has shown gonadotropic activity.
[ترجمه گوگل]طبق تحقیقات مدرن، شاخ مخملی فعالیت گنادوتروپیک را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به تحقیق مدرن، شاخ velvet فعالیت gonadotropic را نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Human chorionic gonadotropic (hCG) and human placental latogen (hPL) are peptide hormones produced and excreted by placental trophoblastic cells during pregnancy.
[ترجمه گوگل]گنادوتروپیک جفتی انسان (hCG) و لاتوژن جفت انسانی (hPL) هورمون های پپتیدی هستند که توسط سلول های تروفوبلاستیک جفت در دوران بارداری تولید و دفع می شوند
[ترجمه ترگمان]chorionic انسانی (hCG)و placental latogen (hPL)، هورمون های پپتید هستند که توسط سلول های placental trophoblastic در طول دوران بارداری دفع و دفع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To found efficient procedure of inducing estrus in the bitch using exogenous gonadotropic hormones.
[ترجمه گوگل]هدف: یافتن روش کارآمد برای القای فحلی در عوضی با استفاده از هورمون های گنادوتروپیک اگزوژن
[ترجمه ترگمان]Objective برای پیدا کردن روش موثر از هورمون مردانه با استفاده از هورمون exogenous bitch
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موثر در غده جنسی (صفت)
gonadotropic

محرک بیضه ها و تخمدانها (صفت)
gonadotropic

انگلیسی به انگلیسی

• of a substance which encourages the development or activity of the ovaries and testes (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس