gonad

/ˈɡoʊnæd//ˈɡəʊnæd/

(فیزیولوژی - عضو یا غده ای که در انسان و حیوان یاخته های جنسی تولید می کند) گناد، (در انسان) تخمدان، خایه، بیضه، غده ی جنسی، گند، غده جنسی بیضه یا تخمدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: gonadal (adj.)
• : تعریف: a sex gland that produces sperm or eggs; testis or ovary.

جمله های نمونه

1. Most but not all have their male gonads removed-without explanation.
[ترجمه گوگل]اکثر اما نه همه غدد جنسی مردانه خود را برداشته اند - بدون توضیح
[ترجمه ترگمان]بیش ترشان فقط gonads را بدون توضیح و بدون توضیح از بین برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The studies on gonad and sex control in Amur sturgeon are necessary for artificial propagation and breeding and hologynic production in the process of sturgeon cultivation.
[ترجمه گوگل]بررسی گناد و کنترل جنسی در ماهیان خاویاری آمور برای تکثیر مصنوعی و پرورش و تولید هولوژیک در فرآیند پرورش ماهیان خاویاری ضروری است
[ترجمه ترگمان]مطالعات مربوط به کنترل سکس و کنترل سکس در ماهی خاویار، برای تکثیر و تولید مصنوعی و تولید hologynic در فرآیند کشت ماهی خاویار، ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To improve the diagnosis and therapy of gonad hypofunction in the male.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود تشخیص و درمان کم کاری غدد جنسی در مردان
[ترجمه ترگمان]هدف بهبود تشخیص و درمان of hypofunction در مردان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods: 100 cases of ovary gonad interstitial tumor and thecoma were clinically and pathologically analysed, retrospectively.
[ترجمه گوگل]روش کار: 100 مورد تومور بینابینی گناد تخمدان و تکوما به صورت گذشته نگر مورد بررسی بالینی و پاتولوژیک قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۱۰۰ مورد از تخمدان gonad interstitial در تومور و thecoma از لحاظ بالینی و pathologically مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The primordial gonad, genital fold which composed of epithelial cells formed below the nephridium area 12 days after hatching.
[ترجمه گوگل]گناد اولیه، چین تناسلی که از سلول های اپیتلیال تشکیل شده است، 12 روز پس از جوجه ریزی در زیر ناحیه نفریدیوم تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The اولیه، fold genital که از سلول های اپی تلیال تشکیل یافته است که در زیر ناحیه nephridium ۱۲ روز پس از تخم گذاری تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This doctor is experienced in treating gonad diseases.
[ترجمه گوگل]این پزشک در درمان بیماری های غدد جنسی مجرب است
[ترجمه ترگمان]این پزشک در درمان بیماری های قلبی دچار تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If SRY is missing, the gonad develops into an ovary, even if the embryo is male.
[ترجمه گوگل]اگر SRY وجود نداشته باشد، گناد به تخمدان تبدیل می شود، حتی اگر جنین نر باشد
[ترجمه ترگمان]اگر SRY گم شده باشد، gonad به تخمدان رشد می کند، حتی اگر جنین مرد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Human chorionic gonadotrophin (HCG), 2000U, i. m. twice a week, and oral testosterone undecamoate were administered. The sex characteristics were more obvious and the gonad developed after therapy.
[ترجمه گوگل]گنادوتروپین جفتی انسانی (HCG)، 2000U، i متر دو بار در هفته، و تستوسترون خوراکی undecamoate تجویز شد خصوصیات جنسی آشکارتر بود و غدد جنسی بعد از درمان ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک co - gonadotrophin (HCG)، ۲۰۰۰ U، i متر دو بار در هفته، and oral (testosterone oral)تجویز شدند ویژگی های جنسی بیشتر واضح بودند و the بعد از درمان رشد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The histological observations on the developmental gonad of triploid Pacific oyster, Crassostrea gigas were conducted.
[ترجمه گوگل]مشاهدات بافت شناسی بر روی گناد رشدی صدف تریپلوئید اقیانوس آرام، Crassostrea gigas انجام شد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات بافتی در مورد gonad توسعه صدف triploid اقیانوس آرام، Crassostrea gigas انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The results of the histochemical reactions of gonad and the digestive gland are consistent with their biochemical composition analysed.
[ترجمه گوگل]نتایج واکنش‌های هیستوشیمیایی غدد جنسی و غدد گوارشی با ترکیب بیوشیمیایی آن‌ها مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج واکنش های histochemical of و غده گوارشی با ترکیب بیوشیمیایی آن ها سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion: Although the yolk sac tumor out of gonad have characteristics of malignant tumor by CT scanning, it is still lack of specificity, and need further physiological examination.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اگرچه تومور کیسه زرده خارج از گناد دارای ویژگی‌های تومور بدخیم با سی تی اسکن است، اما همچنان فاقد ویژگی است و نیاز به بررسی فیزیولوژیکی بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: با اینکه بافت کیسه زرده از تومور یا تومور بدخیم توسط سی تی اسکن مورد بررسی قرار گرفته است، اما هنوز کمبود ویژگی وجود دارد و نیاز به معاینه فیزیولوژیکی بیشتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The change of hypothalamus - pituitary - gonad ( HPG ) axis is very predominant in this process.
[ترجمه گوگل]تغییر محور هیپوتالاموس - هیپوفیز - گناد (HPG) در این فرآیند بسیار غالب است
[ترجمه ترگمان]تغییر محور هیپوتالاموس - هیپوفیز (HPG)در این فرآیند بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Number one I d aim a boot at his gonads.
[ترجمه گوگل]شماره یک من چکمه ای را به سمت غدد جنسی او نشانه می برم
[ترجمه ترگمان]شماره یک پایش را در gonads هدف قرار داده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When the creature matures, the parasitic sperm cells eat out its gonads and replace them with themselves.
[ترجمه گوگل]هنگامی که این موجود بالغ می شود، سلول های اسپرم انگلی غدد جنسی آن را می خورند و آنها را با خود جایگزین می کنند
[ترجمه ترگمان]وقتی آن موجود باید رشد کند، سلول های اسپرم انگلی gonads می کنند و آن ها را با خودشان عوض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] گناد ؛ غددجنسی حیوان نر یا ماده که سلولهای جنسی تولید می کنند . بیضه ها د رنر و تخمدان ها در ماده .

انگلیسی به انگلیسی

• sex gland

پیشنهاد کاربران

در ادامه مطلب قبل، باعرض پوزش تلفظ صحیح�جنیتیلیاgenitalia� است. . .
در زبان باستانی لری وپهلوی واژ گان کهن و آریایی�گون یا گند�، �گوند� به معنی بیضه، خایه و غده جنسی است. از آنجا که ایران خاستگاه زبانهای هندواروپایی است این واژه نیز مانندبسیاری از واژگان دیگرواردزبانهای
...
[مشاهده متن کامل]
اروپایی شده ودر زبان یونانی به صورت�گونgon� و در زبان انگلیسی به شکل�گوندgonad� به معنی بیضه به کارمیروند. در زبان انگلیسی با واژه�جنتیلیاgentailia� به معنی اندام تناسلی خارجی همریشه وهم معنی اند. گون، گوند>گوند gonad، جنتیلیاgentailia. در اینجاتبدیل گاف به جg و همچنین تبدیل رایج دال به ت را داریم. ایران خاستگاه زبانهای هند واروپایی

[پزشکی] غده ی جنسی: بیضه یا تخمدان
gonad ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: گُند
تعریف: غدۀ جنسی که در زنان تخمدان و در مردها بیضه نام دارد
غده ی جنسی ( تخمدان یا بیضه )
" The male gonad is called " testes
" The female gonad is called " ovary

بپرس