golgi

جمله های نمونه

1. Pollen grains are rich in mitochondria, Golgi apparatus, and endoplasmic reticulum.
[ترجمه گوگل]دانه های گرده سرشار از میتوکندری، دستگاه گلژی و شبکه آندوپلاسمی هستند
[ترجمه ترگمان]دانه های گرده در میتوکندری، دستگاه گلژی و شبکه اندو پلاسمیک غنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, it is uncertain whether the Golgi membrane skeleton is present in plant cells.
[ترجمه گوگل]با این حال، مشخص نیست که آیا اسکلت غشایی گلژی در سلول های گیاهی وجود دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]با این حال مشخص نیست که آیا اسکلت غشا زیستی در سلول های گیاهی وجود دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cell contains profusely rough endoplasm rete and Golgi apparatus. which show that the cell possess active metabolism function.
[ترجمه گوگل]سلول حاوی ریت آندوپلاسم بسیار خشن و دستگاه گلژی است که نشان می دهد سلول دارای عملکرد متابولیسم فعال است
[ترجمه ترگمان]این سلول حاوی endoplasm profusely rough و دستگاه گلژی است که نشان می دهد سلول دارای عملکرد متابولیسم فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Golgi apparatus is a central organdie for trafficking pathway in cell.
[ترجمه گوگل]دستگاه گلژی یک ارگان مرکزی برای مسیر قاچاق در سلول است
[ترجمه ترگمان]دستگاه گلژی شکل مرکزی برای قاچاق مواد مخدر در سلول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The method, now known as Golgi staining or Golgi impregnation, involves hardening of tissue in potassium bichromate and ammonia, followed by immersion in a silver nitrate solution.
[ترجمه گوگل]این روش که اکنون به عنوان رنگ آمیزی گلژی یا اشباع گلژی شناخته می شود، شامل سخت شدن بافت در بی کرومات پتاسیم و آمونیاک و به دنبال آن غوطه وری در محلول نیترات نقره است
[ترجمه ترگمان]این روش که در حال حاضر به نام رنگ آمیزی گلژی و آغشته سازی گلژی نیز شناخته می شود، شامل سخت کردن بافت پتاسیم و آمونیاک و پس از آن غوطه وری در محلول نقره نیترات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ultrastructure of the Golgi apparatus in rat spermatids was analyzed at the 19steps of spermiogenesis.
[ترجمه گوگل]فراساختار دستگاه گلژی در اسپرماتیدهای موش صحرایی در 19 مرحله اسپرم زایی آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]The دستگاه گلژی در موش صحرایی در ۱۹ مرحله of آنالیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hence, Golgi is essential for living cells.
[ترجمه گوگل]از این رو گلژی برای سلول های زنده ضروری است
[ترجمه ترگمان]از این رو، گلژی برای سلول های زنده ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The golgi apparatus performs an assembly line function where proteins are processed.
[ترجمه گوگل]دستگاه گلژی یک عملکرد خط مونتاژ را انجام می دهد که در آن پروتئین ها پردازش می شوند
[ترجمه ترگمان]دستگاه golgi یک تابع خط مونتاژ را اجرا می کند که در آن پروتئین ها پردازش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Podocytes contain elaborate Golgi complexes, copious rough and smooth endoplasmic reticulum membranes and lysosomes.
[ترجمه گوگل]پودوسیت ها حاوی کمپلکس های پیچیده گلژی، غشاهای شبکه آندوپلاسمی ناهموار و صاف و لیزوزوم هستند
[ترجمه ترگمان]Podocytes حاوی کمپلکس گلژی پیچیده، غشا copious و شبکه اندو پلاسمیک نرم و مصنوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Golgi apparatus, a thick biologic specimen, is reconstructed and modeled in our first experiment.
[ترجمه گوگل]دستگاه گلژی، یک نمونه بیولوژیکی ضخیم، در اولین آزمایش ما بازسازی و مدل‌سازی شده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه گلژی، نمونه بیولوژیکی بزرگ، در اولین آزمایش ما بازسازی و مدلسازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Golgi complex began to disintegrate, so its number decreased.
[ترجمه گوگل]مجموعه گلژی شروع به متلاشی شدن کرد، بنابراین تعداد آن کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]کمپلکس گلژی تجزیه می شود، بنابراین شماره آن کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1873 the Italian scientist Camillo Golgi developed a black stain to highlight the micron-thin neural strands.
[ترجمه گوگل]در سال 1873 دانشمند ایتالیایی کامیلو گلگی یک لکه سیاه ایجاد کرد تا رشته های عصبی نازک میکرون را برجسته کند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۷۳، دانشمند ایتالیایی یک لکه سیاه برای برجسته کردن رشته های عصبی - میکرون ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the end stage of vitellogenesis, Golgi complex began to disintegrate, so its number decreased.
[ترجمه گوگل]در مرحله پایانی ویتلوژنز، مجموعه گلژی شروع به متلاشی شدن کرد، بنابراین تعداد آن کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در مرحله پایانی از vitellogenesis، کمپلکس گلژی از هم متلاشی شد و عدد آن کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A far more useful staining method was discovered by Camillo Golgi (1843-192 left).
[ترجمه گوگل]روش رنگ آمیزی بسیار مفیدتر توسط Camillo Golgi (1843-192 سمت چپ) کشف شد
[ترجمه ترگمان]یک روش رنگ آمیزی مفید بیشتر توسط کمپلکس گلژی (۱۸۴۳ - ۱۹۲ چپ)کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; camillo golgi (1843-1926), italian physician and histologist, winner of the 1906 nobel prize in medicine

پیشنهاد کاربران

کوتاه شده ی golgi apparatus یا golgi body به معنای دستگاه گلژی در سلول

بپرس